دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: دلم هوای نـوشـتن کرده بود امشب …

  1. #1
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43646
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض دلم هوای نـوشـتن کرده بود امشب …

    دلم هوای نـوشـتن کرده بود امشب …
    باد و بارانی بود اندرون دلم …

    و صدای چند کلاغ و جیرجیرک …
    کاغذی و قلمی و کرور کرور دل برای نوشتن !

    خوب … برای که بنویسم حالا ؟
    تازه ، برای کسی هم که بنویسم ، چه کسی ببرد برایش ؟!

    یادم آمد …

    آدم برای خدا چیزکه بنویسد و بگذارد زیر فرش ،
    خدا خودش برمی دارد … !

    پرشدم از شوق برای نوشتن …
    دراز کشیدم روی زمین و دستی

    زیر چانه و دستی بر روی کاغذ !

    نوشتم :
    سلام ، محبوب من … !


    چقدر دوستت دارم … خودت میدانی !
    چقدر تو صبح را قشنگ شروع می کنی …

    صدای خروس و کلاغ را که می پیچانی در هم و
    نسیم را می وزانی بینشان …

    آدم حالی به حالی می شود !
    هیچ دلبری نمی تواند مثل تو ، همین اوّل صبح ،

    دل آدم را اینطور ببرد !
    خورشید هم ناز می کند مثل خودت … !

    آنقدر که دست می کشد بر سر و صورت آدم
    و داغش می کند با سرپنجه هایش !

    تو هم دست می کشی بر دل آدم و عاشقش می کنی !

    معشوق صبور من …

    می فهمم که شب ها وقتی غرق می شوم در خواب ،

    می آیی به پیشم !
    دستت را حس می کنم که روی پیشانی ام

    دانه های شبنم می کارد ،
    رد بوسه ات هم می سوزاند لبم را تا صبح
    ویرایش توسط نارون1 : 27th January 2013 در ساعت 09:28 PM

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن


  2. 10 کاربر از پست مفید نارون1 سپاس کرده اند .


  3. #2
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    12,119
    ارسال تشکر
    25,003
    دریافت تشکر: 20,366
    قدرت امتیاز دهی
    2459
    Array

    پیش فرض پاسخ : دلم هوای نـوشـتن کرده بود امشب …

    معشوق صبور من …

    می فهمم که شب ها وقتی غرق می شوم در خواب ،

    می آیی به پیشم !
    دستت را حس می کنم که روی پیشانی ام

    دانه های شبنم می کارد ،
    رد بوسه ات هم می سوزاند لبم را تا صبح


    ​​


  4. 3 کاربر از پست مفید وحید 0319 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •