راههاى كنترل غرايز و هيجانات نفسانى
با غلبه يافتن هيجانات نفسانى در انسان، عقل و انديشه رخت برمىبندند و حتى آموزههاى اخلاقى و شرعى نيز تأثيرى در انسان نمىبخشند و مقاومت در برابر هيجانات دشوار، بلكه براى نوع افراد، غيرممكن است. بنابراين، بايد بكوشيم كه عوامل برانگيزاننده و تقويتكننده هيجانات و احساسات در ما راه نيابد و سعى كنيم در محيط و شرايطى قرار نگيريم كه هيجانات تحريك و تقويت شوند؛ زيرا اگر هيجانات و احساسات، در انسان، به نقطه اوج خود رسيدند، او نظير كسى است كه در سراشيبى مىدود و وقتى سرعت گرفت، ديگر نمىتواند خود را كنترل كند و در نتيجه سقوط مىكند. براى اينكه كسى به وسيله مشاهده فيلم مبتذل منحرف نگردد بايد قبل از آنكه چنين فيلمى در اختيارش قرار گيرد، از محيط گناه و دوستان آلوده و فاسدى كه فيلمهاى فاسد را توزيع مىكنند دورى كند. براى اينكه به گناهان و مفاسد اخلاقى مبتلا نگردد، از معاشرت با افراد فاسد خوددارى كند و الّا اگر انسان اقدامات پيشگيرانه را انجام نداد و به مشاهده فيلم فاسد پرداخت و يا بر اثر معاشرت با افراد آلوده به دام گناه و فساد گرفتار شد، ديگر نمىتواند خود را كنترل كند و خود را به گناه و فساد نيالايد. براى اين منظور شايسته است با كسانى كه به مسائل اخلاقى و روانشناختى آشنايى دارند مشورت كند و از تجربيات ديگران استفاده برد. همچنين اگر بر اثر كوتاهى و غفلت به گناه و فساد آلوده شد، تا زمينه توبه و هدايت در او باقى است و كاملاً در منجلاب گناه و فساد غرق نگشته، ارتباطش را با دوستان ناباب قطع كند و فيلمها و ابزار فاسدى كه او را به فساد و گناه وا مىدارند، از بين ببرد و سعى كند وقت خود را با انجام كارهاى مثبتى نظير مطالعه و تحقيق پر سازد و براى اوقات فراغت خود، تفريحات سالم و معاشرت با دوستان شايسته و حضور در محيط سالم را در نظر بگيرد.
به تعبير ديگر، براى انسان، بخصوص جوانى كه عوامل شيطانى و انحرافى فراوانى نظير معاشرتهاى ناسالم و گذران وقت به سخنان پوچ و مزاحها و شوخىهاى فرصتسوز، فيلمها و نوارهاى مبتذل و آلوده كه احساس و هيجان بر گناه را در او برمىانگيزانند و مقاومت در برابر گناه را از او سلب مىسازند، دو عامل بازدارنده وجود دارد. عامل اول، كه عامل سلبى به حساب مىآيد عبارت است از: دورى از محيط و افراد آلوده و ساير عواملى كه شهوت و غضب را در او برمىانگيزانند و گرايش به انحرافات را در او تقويت مىكنند. عامل دوم، ايجابى است كه زمينه اتخاذ اراده مثبت و تصميم سازنده را در انسان تقويت مىكند، نظير معاشرت با افراد شايسته، قرائت قرآن و مطالعه كتابهاى روايى و اخلاقى، شركت در مجالس وعظ و حضور يافتن در جلسات دعا و مناجات و مهمتر از همه تلاش براى تحصيل انس با خدا؛ زيرا اگر انسان طعم انس با خداوند را چشيد و لذت گفتوگو و مناجات با معشوق و معبود خود را درك كرد، همه جاذبههاى غير الهى در برابرش حقير و كوچك جلوه مىكنند و حتى براى لحظهاى حاضر نيست شيطان را به حريم دل خود راه دهد.
.............
.............
پى نوشت ها
1ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، باب 3، ص 136، ح 135.
2ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، وسائل الشيعه، ج 4، باب 6، ص 25، ح 6.
3ـ محمّدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 3، ص 242، ح 3.
4ـ حميدبن مسلم نقل مىكند كه وقتى سيدالشهداء عليهالسلام، بر روى زمين افتاده بود و بر اثر جراحات فراوان توان حركت نداشت و عدهاى از سپاه عمر سعد، از جمله شمر ملعون با هر وسيلهاى كه در اختيار داشتند به بدن مجروح آن حضرت حمله مىكردند و سنانبن انس ملعون نيزه در سينه آن حضرت و سپس در گلوى آن حضرت فرو برد و شمر نزديك شد تا سر از بدن آن حضرت جدا كند، حضرت زينب سراسيمه به سوى قتلگاه آمد و فرمود: اى كاش آسمان به زمين فرو مىافتاد، اى عمر سعد، آيا اباعبداللّه عليهالسلام كشته مىشود و تو [ايستادهاى و ]به او مىنگرى؟ ناگاه اشك چشم عمر سعد بر روى صورتش جارى شد و او صورتش را از زينب برگرداند. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 45، باب 37، ص 55.
5ـ همان، ج 21، باب 107، ص 120، 121، ح 28.
6ـ همان، ج 49، باب 11، ص 123، ح 4.
7ـ محمّدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 1، ص 33، ح 8.
علاقه مندی ها (Bookmarks)