
همکار بخش مذهبی
دوستی نعریف میکرد :
دختر خالم با یه پزشک ازدواج کرد.
تو کل فامیل پیچید که فلانی ، شوهرش دکتره. دختر خالمم هم بدجوری خودش رو می گرفت. مخصوصا وقتی دور و بری هاش بهش می گفتن خانم دکتر! انگار از دماغ فیل افتاده بود!
بعد از 7 ماه برام یه خواستگار اومد. پرستار بود.
چشم و هم چشمی دختر خالم ، ردش کردم. با خودم گفتم : اینو که رد کردم بالاخره یه دکتر که میاد خواستگاریم. من چیم از اون دختر خاله بی ریختم کمتره؟ تازه موهام بلندتر هم هست.شایدم برخلاف شوهر دخترخالم که پزشک عمومیه ، من با یه جراح ازدواج کردم تا چش و چال دختر خالم و کل دخترای فامیل درآد... .
خلاصه سرتون رو درد نیارم ، از اون روز تا حالا ، 2 سال و اندی می گذره و خبری از آقای دکتر نیست.
راستی شما تو دور و بری هاتون ، آمپول زنی چیزی سراغ ندارین که بخواد ازدواج کنه؟! این دفعه نه نمی گم!!
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر
همکار تالار مدیریت
در مسأله ی ازدواج هم مگه چشم هم چشمشی وجود داره؟ ازدواج یک امر توافقی و تحقیقی و تناسب است. یعنی آدمایی هستن که اینقد با زندگیشون بازی میکنن؟
ویرایش توسط عبدالله91 : 24th January 2013 در ساعت 01:36 PM
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

قبل از هر گونه فعالیت در سایت به قوانین توجه نمایید.



پاسخ با نقل قول
علاقه مندی ها (Bookmarks)