پیراهن خیس ابر تن پوش من است
صد باغ تبر خورده در آغوش من است
این زندگی کبود - این تلخ بنفش
زخمی است که سال هاست بر دوش من است









ای مثل غرور ساده آینه فاش
کاری نکنی شکستگی آید و کاش
دیدار تو با آینه حرفی دارد
هم با همه باش و هم جدا از همه باش








پاییز ... / درخت ... / باد ... / بی برگ و بری
شب ... / صاعقه ... / مه / پرنده و دربدری
کابوس چنان است که در باغ زمان
هر شاخه به دست خویش داری تبری




تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان