دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18

موضوع: قشنگ ترین و بانمک ترین خاطرتون رو تعریف کنید :)

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #15
    یار قدیمی
    نوشته ها
    5,480
    ارسال تشکر
    7,998
    دریافت تشکر: 20,776
    قدرت امتیاز دهی
    79816
    Array
    Sa.n's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : قشنگ ترین و بانمک ترین خاطرتون رو تعریف کنید :)

    پارسال بود دوستم دفترچه خاطراتش رو آورده بود مدرسه و به هیچ کس نشون نمی داد با کلی اصرار التماس بالاخره راضی شد نشونم بده شروع کردم خوندن ولی گفت صفحه 12 رو نخون من هم بد جنس شدم و اون صفحه رو جوری تا زدم که معلوم باشه دفتره لنکه دفتر خودم بود آخه از یه جا خریده بودیم
    من هم دفتر رو گذاشتم رو میزم
    زنگ که خورد ادبیات داشتیم معلم صدام زد قرار بود سجع بخونم من هم اشتباهی دفتر چه خاطرات این بنده خودا رو برداشتم از قرار معلوم همون صفحه ای که تا زدم بازشد من هم باذق و شوق شروع کردم به خوندن من اصلا نمی دونستم که اون دفتر دوستم فکر می کردم مال خودمه البته اگر اون موقع هول نمی شدم متوجه تفاوت دست خط خودم و دوستم می شدم اما قبلش معلممون به خاطر نمره درخشانم سرزنشم کرد و کلی دعوام کرد من هم حول شده بودم
    شروع کردم به خوندن :
    دیگه به خواهر کوچیک ترم داره حسودیم میشه ! آخه چرا خدایا مامان اون رو نوازش می کنه من رو نمی کنه ! چرا بابا برای اون 2 تا آب نبات چوبی می خره برای من یکی . مامان همیشه بااون مهربونه و هر کاری که میگه رو انجام میده اما حتی توی تمرینای جذر به من کمک هم نمی کنه

    تازه فهمیده بودم داستان از چه قراره صورتم سرخ شده بود داشتم از خجالت می مردم
    همه بچه های کلاس داشتن می خندیدن
    معلممون گفت : ساغر خانوم این بود اون سجعی که قرار بود از آرایه ی تشخیص و تشبیح و تلخیص ازش استفاده کنی تو که شعر نویسیت خوب بود چی شد و..
    خلاصه بیچاره دوستم گریه ش گرفته بود این معلم ادبیاتمون هم که 2 نمره از هر دومون کم کرد و من آخر سال شدم 18به جای 20
    اما هر موقع یادش می افتم خندم می گیره
    " برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "

  2. 10 کاربر از پست مفید Sa.n سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 1st September 2012, 12:57 AM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th October 2011, 04:42 PM
  3. تعاریف مربوط به تونلها و ساختگاه
    توسط ریپورتر در انجمن مهندسی سازه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th December 2009, 05:45 PM
  4. نگاهی به تعريف يک کوانتوم گرانش
    توسط هیوا در انجمن کوانتوم
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd July 2009, 08:27 PM
  5. خبر: تعبير روياي توليد پارچه‌هاي پاره نشدني!
    توسط AvAstiN در انجمن اخبار هنری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th April 2009, 10:12 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •