موارد فسخ نكاح
انحلال عقد نكاح از چند طريق امكانپذير است، به نحويكه بعد از طرح اين مسائل ، ديگر عقدازدواج از رسميت ميافتد.
- به موجب ماده 1120 قانون مدني ايران، عقد دايمبه فسخ يا به طلاق و عقد منقطع به پايان مدت يا بذل مدت منحل مي شود، و زن و مرد ازيكديگر جدا مي شوند.
- در قانون مدني ايران تفاوت هايي ميان فسخ ازدواج وطلاق وجود دارد.
در فسخ ازدواج شرايطي پيش ميآيد كه به موجب آن ميتوان عقد راباطل كرد، يعني زن يا مرد در شرايط معيني مي توانند بدون رعايت مقررات و تشريفاتخاص طلاق، عقد را فسخ كنند يا بر هم زنند، اگرچه براي اثبات آن شرايط بايد بهدادگاه مراجعه كنند، اما طلاق مستلزم رعايت مقررات ويژهاي است كه انحلال عقد رادشوارتر از فسخ آن مي سازد.
- حق فسخ در تمام موارد فوري است، يعني به محضاطلاع از وضعيتي كه از موجبات فسخ است بايد بلافاصله بدان مبادرت ورزيد در غير اينصورت حق فسخ ساقط خواهد شد. تشخيص مدت امكان استفاده از اختيار فسخ با توجه به عرفو عادت است.
- هرگاه زن يا مرد موقع انعقاد عقد نكاح شرط كرده باشد كه طرفمقابل بايد ويژگي يا صفت خاصي داشته باشد و پس از عقد، آشكار شود كه چنين ويژگي ياصفتي در او نيست، حق فسخ خواهد داشت.
- جنون هر يك از زوجين به شرط استقراراعم از اينكه مستمر يا ادواري باشد، براي طرف مقابل موجب فسخ است.
- عيوب زير درمرد موجب حق فسخ براي زن خواهد بود.
1- خصاء
2- ناتواني جنسي و وجود مشكل دردستگاه تناسلي . اگر ناتواني جنسي پس از عقد نيز انجام شود باز هم زن
مي تواندفسخ نكاح را بخواهد.
3- جنون مرد كه اين مورد نيز حتي اگر پس از عقد بروز كند ازموجبات فسخ خواهد بود.
- در موارد زير نيز، مرد حق فسخ نكاح را دارد.
1- قرن
2- جذام
3- برص
4- افضاء
5- زمين گيري
6- نابينايي از دو چشم
- اگر زن يا مرد پيش از عقد به معايب مورد اشاره آگاهي داشته باشد و با علمبه آن مبادرت به عقد نكاح كند، حق فسخ او ساقط مي شود.
- اگر زن بعد از عقدبه يكي از معايبي دچار شود كه در لحظهي وقوع عقد به مرد حق فسخ مي داد، حق فسخبراي مرد نخواهد بود.
- جنون و عنن در مرد، هرگاه بعد از عقدهم حادث شود،موجب حق فسخ براي زن خواهد بود.
- - - به روز رسانی شده - - -
موارد فسخ نكاح
انحلال عقد نكاح از چند طريق امكانپذير است، به نحويكه بعد از طرح اين مسائل ، ديگر عقدازدواج از رسميت ميافتد.
- به موجب ماده 1120 قانون مدني ايران، عقد دايمبه فسخ يا به طلاق و عقد منقطع به پايان مدت يا بذل مدت منحل مي شود، و زن و مرد ازيكديگر جدا مي شوند.
- در قانون مدني ايران تفاوت هايي ميان فسخ ازدواج وطلاق وجود دارد.
در فسخ ازدواج شرايطي پيش ميآيد كه به موجب آن ميتوان عقد راباطل كرد، يعني زن يا مرد در شرايط معيني مي توانند بدون رعايت مقررات و تشريفاتخاص طلاق، عقد را فسخ كنند يا بر هم زنند، اگرچه براي اثبات آن شرايط بايد بهدادگاه مراجعه كنند، اما طلاق مستلزم رعايت مقررات ويژهاي است كه انحلال عقد رادشوارتر از فسخ آن مي سازد.
- حق فسخ در تمام موارد فوري است، يعني به محضاطلاع از وضعيتي كه از موجبات فسخ است بايد بلافاصله بدان مبادرت ورزيد در غير اينصورت حق فسخ ساقط خواهد شد. تشخيص مدت امكان استفاده از اختيار فسخ با توجه به عرفو عادت است.
- هرگاه زن يا مرد موقع انعقاد عقد نكاح شرط كرده باشد كه طرفمقابل بايد ويژگي يا صفت خاصي داشته باشد و پس از عقد، آشكار شود كه چنين ويژگي ياصفتي در او نيست، حق فسخ خواهد داشت.
- جنون هر يك از زوجين به شرط استقراراعم از اينكه مستمر يا ادواري باشد، براي طرف مقابل موجب فسخ است.
- عيوب زير درمرد موجب حق فسخ براي زن خواهد بود.
1- خصاء
2- ناتواني جنسي و وجود مشكل دردستگاه تناسلي . اگر ناتواني جنسي پس از عقد نيز انجام شود باز هم زن
مي تواندفسخ نكاح را بخواهد.
3- جنون مرد كه اين مورد نيز حتي اگر پس از عقد بروز كند ازموجبات فسخ خواهد بود.
- در موارد زير نيز، مرد حق فسخ نكاح را دارد.
1- قرن
2- جذام
3- برص
4- افضاء
5- زمين گيري
6- نابينايي از دو چشم
- اگر زن يا مرد پيش از عقد به معايب مورد اشاره آگاهي داشته باشد و با علمبه آن مبادرت به عقد نكاح كند، حق فسخ او ساقط مي شود.
- اگر زن بعد از عقدبه يكي از معايبي دچار شود كه در لحظهي وقوع عقد به مرد حق فسخ مي داد، حق فسخبراي مرد نخواهد بود.
- جنون و عنن در مرد، هرگاه بعد از عقدهم حادث شود،موجب حق فسخ براي زن خواهد بود.
علاقه مندی ها (Bookmarks)