کاربر جدید
سلام.
واقعا عالی بود. همیشه تکرار یک کار بیهوده نیس.بعضی مواقع ما تکرار میکنیم تا تاکید بیشتری داشته و گاهی هم برای یادآوری تکرار میکنیم. شاید بعضی مواقع وجود یک کار بیهوده لازمه تا با سپردن اون کار به کسی اونا رو تنبیه کنیم. و شایدم همیشه تنبیه نباشه. مثلا میتونیم برای آموزش بهتر از یک کار ساده که شاید بیهوده به نظر برسه استفاده کنیم.به نظرم اون افسر گارد میخواسته اهمیت صبر و جدیت در نگهبانی رو به یک سرباز آموزش بده. ولی منکر اینم نیستم که کارهای بیهوده زیادی تو جامعه ما وجود داره مثلا اینکه با وجود اینکه خودمون بی مشکل نیستم همیشه دوس داریم باغچه همسایه رو بیل بزنیم.یا بیشتر شدن جریمه ها در صورتی که ماشین ها هیچوقت بهتر نمیشن که بدتر میشن یا جاده هایی که... و یا های بیشتر.
ویرایش توسط davoud13 : 11th December 2012 در ساعت 03:02 PM
کاربر جدید
ازاین نیمکتها ممکنه همه جاباشه امابایدیکی واقعا پی اش روبگیره
خدایا آنان که همه چیز دارند مگرتورا به سخره می گیرند آنان را که هیچ ندارند مگرتورا
دوست جدید
واقعأ م همینطوره..
متأسفانه کارای بیهوده توی روند زندگیمون زیاده![]()
دوست آشنا
فکر کنم تو کشور ما خیلی زیاد شده
همه ی درود هایم نثار کسانی باد که کاستی هایم را میداند و باز هم دوستم دارند.
تا دلـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــت بخاد از ای نیمکتا هس
کاربر جدید
توی جامعه از این نیمکتها زیاد دیدم ولی همیشه به خاطر اینکه خودم همچین نیمکتی ندارم مورد انتقاد بقیه قرار میگیرم.
بعضی ها فکر میکنن چون من پایبند سنت ها نیستم فقط میخوام نوگرا باشم و خودم را جدا از بقیه میبینم ولی واقعیت اینه که من اجازه نمیدم سنتهای اشتباه جلوی پیشرفت خودم و جامعه ام را بگیره.
هیچ وقت کاری را انجام نمیدم که دلیل قانع کننده ای برام نیاورده باشن،اگه من جای اون سرباز یا فرمانده اش بودم ترجیح می دادم استعفا بدم مگر اینکه فرمانده اولم بهم توضیح میداد که چرا باید یه همچین کاری را انجام بده
راستش بیشتر وقتها به خاطر این قضیه اذیت میشم ولی خواب دست خودم نیست چیزی را که براش دلیل نداشته باشم به هیچ عنوان انجام نمیدم
به خاطر همین خانواده بهم گوشزد میکنن آخرش این زبون سرخ تو سر سبزتو به باد میده
کم کم که دارم وارد جامعه کاری میشم خودمم دارم به این واقعیت میرسم
ولی به هر حال هرگز نیمکت دار نمیشم حتی به قیمت مرگم
- - - به روز رسانی شده - - -
توی جامعه از این نیمکتها زیاد دیدم ولی همیشه به خاطر اینکه خودم همچین نیمکتی ندارم مورد انتقاد بقیه قرار میگیرم.
بعضی ها فکر میکنن چون من پایبند سنت ها نیستم فقط میخوام نوگرا باشم و خودم را جدا از بقیه میبینم ولی واقعیت اینه که من اجازه نمیدم سنتهای اشتباه جلوی پیشرفت خودم و جامعه ام را بگیره.
هیچ وقت کاری را انجام نمیدم که دلیل قانع کننده ای برام نیاورده باشن،اگه من جای اون سرباز یا فرمانده اش بودم ترجیح می دادم استعفا بدم مگر اینکه فرمانده اولم بهم توضیح میداد که چرا باید یه همچین کاری را انجام بده
راستش بیشتر وقتها به خاطر این قضیه اذیت میشم ولی خواب دست خودم نیست چیزی را که براش دلیل نداشته باشم به هیچ عنوان انجام نمیدم
به خاطر همین خانواده بهم گوشزد میکنن آخرش این زبون سرخ تو سر سبزتو به باد میده
کم کم که دارم وارد جامعه کاری میشم خودمم دارم به این واقعیت میرسم
ولی به هر حال هرگز نیمکت دار نمیشم حتی به قیمت مرگم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)