کاربر جدید
فرزند عزیزم
فرزند عزیزم
آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی
اگر هنگام غذا خوردن، لباس هایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم
اگر صحبت هایم تکراری و خسته
کننده است
صبور باش و درکم کن
به یاد بیاور، وقتی کوچک بودی، مجبور می شدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم
برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور می شدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم
وقتی نمی خواهم به حمام بروم، مرا سرزنش نکن
وقتی بی خبر از پیشرفت ها و دنیای امروز، سئوالاتی می کنم با تمسخر به من ننگر
وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی، حافظه ام یاری نمی کند، فرصت بده و عصبانی نشو
وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند، دستانت را به من بده ... همانگونه که تو اولین قدم هایت را در کنار من برداشتی
زمانی که می گویم دیگر نمی خواهم زنده بمانم و می خواهم بمیرم، عصبانی نشو ... روزی خود می فهمی
از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو
یاریم کن، همانگونه که من یاریت کردم
کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو، این راه را به پایان برسانم
دوست آشنا
وای.ممنونم.خیلی زیبا.مفهومی بود.مرسی.داره الان اشکام سرازیر میشه...جدی میگم...!![]()
دنیای عجیبیست...اینجا لبخند را هم میزنند!!!
همکار تالار نرم افزار
وای خیلی احساسی و عاطفانه بود من که خیلی حال کردم ممنون از تاپیکتون
:.:.:.:.: دلتنگ که باشی گاهی آرزو می کنی، یک نفر اسمت را صدا کند حتی اشتباهی! :.:.:.:.:
دوست آشنا
واااااااااای خیلی قشنگ بوووود
انشاالله خدا سایه پدر و مادر هممونو بالای سرمون نگه داره....
ممنون![]()
هر صبح پلکهایت فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند !
سطر اول همیشه این است : خدا همیشه با ماست . . .
پس بخوانش با لبخند !!!![]()
یار همراه
واااااااااااااااااااااااا ااااااااااایهمتون گفتین،گفتم منم بگم.
دوست آشنا
جان ما فدای همه ی مادران ایران که نفسشان بوی محبت می دهد
همه ی درود هایم نثار کسانی باد که کاستی هایم را میداند و باز هم دوستم دارند.
دوست جدید
عاااااااااااااااااااااالی![]()
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)