ایده هایی برای اختراع

[عرفان سلیم زاده]

اره عرفان جان.درسته برای مبتدی هایی مثل من خوب نیست.اما چجور مبتدی هایی؟مبتدی های زمینه های خاص فنی.
وگرنه نگاه کردن به اجتماع که نیاز به درک مکانیزم نداره.
نمیخوام حرفتو رد کنم.بلکه تایید میکنم.اما میخوام بگم طرح و ایده که فقط برای ساخت چیز جدید نیست.میتونه برای تسهیل یک روند هم باشه.
خیلی موارد هستن که همه میتونن مکامیزمشو درک کنند.
یه مثال ساده میزنم.
جایی رو سراغ دارم که که تعداد زیادی از افراد هر روز یا یک روز در میون از راه های مختلفی توی این شلوغی ها میان شیر میخرن.تعداد زیادی موتور و ماشین توی این جابه جایی ها فقط برای خرید 1کیلو شیر سوخت مصرف میکنند.
خب مسلمه که ایده ای که میشه اینجا بیان کرد اینه که فروشنده ی شیر بیاد طبق برنامه ی منظمی در ساعات منظمی محله های مورد نظر رو توسط خودروی خودش پوشش بده.مثل خودرو اشغال جمع کن.
خب بیان و ایجاد همچین کارهایی توی جامعه ی ما خیلی نیاز هست.شاید به اندازه ی اختراع ارزش داشته باشه همچین کارهایی.

منظور من از مبتدی کسیه که نه علم داره نه تجربه فقط علاقه داره.

شما که علم داری درسته قضیه ات فرق می کنه.ولی اگه تجربه نداشته باشی نمیدونی کیفیت و ارزش طرحت به چه عواملی بستگی داره.

مثلا فردی که مکانیک خونده میدونه نباید بره دنبال انرژی بینهایت ولی آیا میدونه راندمان دستگاهش به چه عواملی بستگی داره؟

به غیر از اصتحکاک باید مبدل های واسطه کم بشن،سبک بشن،قطعاتی که با هم درگیرند در حد امکان سختی موس نزدیک به هم داشته باشن.

این سه مورد رو تو کتاب های درسی نوشتن؟خب نه چون تو اون کتاب ها ننوشته برو اختراع کن.

طرح و اختراع تنها برای ساخت یه چیز جدیده!وقت خودتون رو با تسهیل روند ها هدر ندید.به هر حال شما یه چیز جدید میسازید

پس سعی کنین دیگران زیر پرچم شما به ایستند نه شما زیر پرچم دیگران.(بحث ارضا حس تلاشه و گرفتن حق نه مغرور شدن)

ایده تون خوبه ولی مشکل اینجاست که هم شیر فروشه باید شخصیت حقوقی(شرکت) داشته باشه و هم خریدار ها و بازار اقتصاد ثابت.
تو خارج مردم تا 5 سال اینده شون رو میتونند پیش بینی کنند اما تو ایران من شک دارم فردا رو بتونم پیش بینی کنم.
از کجا بدونم حقوق ماه آینده من برای پرداخت اشتراکم کافیه؟ وقتی قیمت شیر امروز 1000 تومانه فردا 2900 تومان!
پس حداقل به اندازه پول تو جیبم بخرم اسایش بیشتری دارم.
به این دلیله که میگم باید اول مکانیسم رو درک کنیم بعد بهش اشکال بگیریم.
به نظر من باید تمرکز گرایی کاهش پیدا کنه.اون شیر فروش با کمک شهرداری باید تو اون محله 3 تا شعبه داشته باشه تا مشکل ترافیک حل بشه.