طلب كردم ز دانائي يكي پند .......مرا فرمود: با نادان نپيوند
من از ایشون یک مطلب خوب پزشکی خوندم احتمالا!![]()
آخرین برگ سفرنامه باران اینست
که زمین چرکین است
یعنی من قشنگ آلزایمر گرفتم، اصلا یادم نمیــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــاد
فقط میدونم خیـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــلی برام عزیــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــزه!![]()
با یه ابنبات اومد بچگیم به تمسخر کشید بعد دیگه........................![]()
تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد ... ... روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده و احســـــاس نام گرفته شده است ...ارزان نمی فروشمش...
خوشم مياد كه هنو نه 2رس كسيو ميشناسم نه خاطره دارم از كسييييييي
من ي خاطره بي خاطره دارمممم...............!
با این خانم عزیز، با تاپیکی که میخواستن آشنا شدم، که چون جدید هست یادم مونده و گرنه اینم یادم نبود
اما اقا دکتر، تو تاپیک سوره طور، از اولشم بچه مثبت سایت بودن نه خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟![]()
همین الان باهاشون آشناشدم امیدوارم منو به عنوان دوست قبول کنن و این اولین خاطره دوستیمون شه![]()
سر داستانهای قشنگ و جالبشون!!!!!
خدایا، به داده و نداده و گرفته ات شکر
که داده ات نعمت است و نداده ات حکمت است و گرفته ات امتحان!
یک سوال ازم پرسید!
آخرین برگ سفرنامه باران اینست
که زمین چرکین است
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)