دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 34

موضوع: فیونای من.........

  1. #1
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    0
    ارسال تشکر
    11,136
    دریافت تشکر: 25,270
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    M@hdi42's: لبخند

    پیش فرض فیونای من.........

    گر نمی دانی بدان غم در دل من خانه کرده
    کس نکرده با دلم کاری که غم جانانه کرده
    خود توانی ودل من کز تو غم شد حاصل من
    گر که در هر محفلی به این فتنه مرا دیوانه خواندی
    گر نمی دانی بدان عشق تو مرا دیوانه کرده
    عشق تو را در سینه ام با خون دل پروراندهم
    از بی وفایی های تو در کوی جنون ره برده ام
    اکنون که بی جرم گناه سوزانده ما را
    ای دل بکن بهر خدا با او مدارا
    اکنون که امیدی به سینه ندارم بگو چه کنم
    چرا نمی دانند غمها که من سلطان غمهایم
    بیا ای فیونا که من تنهای تنهایم





    اه فیونا......

    اه ای تمام بود و نبودم .....

    اه وصد اه ای دل بی همدم من..................

    بشنو این راز را از مهدی42 یت................

    که با نبودت این نیز نمیگذرد ...............

    پس بیا و کاسه ی تنهایی مرا بشکن................

    که مرا چکش توارزوست.............

    ای فیونای من..................
    ویرایش توسط M@hdi42 : 6th December 2012 در ساعت 10:47 AM


  2. #2
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    0
    ارسال تشکر
    11,136
    دریافت تشکر: 25,270
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    M@hdi42's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : فیونای من.........


    ای فیونای من
    !دیدی چه خوش رفتی ز دست ؟

    دیدی آن یادی که با من زاده شد ، بی من گریخت ؟
    دیدی آن تیری که من پَر دادمش ، بر سنگ خورد ؟
    دیدی آن جامی که من پُر کردمش ، بر خاک ریخت ؟
    لاله ی لبخند من پرپر شد و بر باد رفت
    شعله ی امید من خاکستر نسیان گرفت
    مشت می کوبد به دلاندوه بی پایان من
    یاد باد آن شب که چون بازآمدی ؟ پایان گرفت
    امشب آن آیینه ام بر سنگ حسرت کوفته
    غیرتصویر تودر هر پاره ام تصویر نیست
    عکس غمناک تو در جام شرب افتاده است
    پیش چشمانم جز این آیینه ی دلگیر نیست
    آسمان ، تار است ودر من گریه های زار زار
    بی تو تنهایم ولی تنها نمی خواهم تو را
    ای امید دل، شبت آبستن خورشید باد
    من چو خود ، زندانی شب ها نمی خواهم تو را
    شاد باشیهر کجا هستی ، که دور از چشم تو
    نقش دلبند ترا دراشکمی جویم هنوز
    چشم غمگین تورا در خوابمی بوسم مدام
    عطر گیسوی تورا ...از باد می بویم هنوز...


  3. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    زیست شناسی عمومی
    نوشته ها
    499
    ارسال تشکر
    1,372
    دریافت تشکر: 2,858
    قدرت امتیاز دهی
    498
    Array
    shabhayebarare's: جدید4

    پیش فرض پاسخ : فیونای من.........

    اگر عشق نبودبه کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟
    کدام لحظه ی نایاب را اندیشه می کردیم؟
    و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
    آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم…




    دكتر شريعتي


  4. #4
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    دندانپزشکی
    نوشته ها
    294
    ارسال تشکر
    3,082
    دریافت تشکر: 2,068
    قدرت امتیاز دهی
    118
    Array
    nafise khanom's: جدید147

    پیش فرض پاسخ : فیونای من.........

    این شعرا رو خودتون گفتین؟!!!!!!!!!!!!!!!
    دنیای عجیبیست...اینجا لبخند را هم میزنند!!!

  5. 3 کاربر از پست مفید nafise khanom سپاس کرده اند .


  6. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    جنگلداری
    نوشته ها
    587
    ارسال تشکر
    2,250
    دریافت تشکر: 2,974
    قدرت امتیاز دهی
    227
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیونای من.........

    ما با عشق زنده ایم پس باید تحمل کنیم سود و زیانش را
    همه ی درود هایم نثار کسانی باد که کاستی هایم را میداند و باز هم دوستم دارند.

  7. 5 کاربر از پست مفید mozhgan.z.1368 سپاس کرده اند .


  8. #6
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر
    نوشته ها
    458
    ارسال تشکر
    1,362
    دریافت تشکر: 2,791
    قدرت امتیاز دهی
    12128
    Array
    Sabo3eur's: جدید145

    پیش فرض پاسخ : فیونای من.........

    نمیشه زنده بمیرم من تو دردام
    حالم بده و تموم قرصام
    و توی اتاق بی پنجره خالیه
    که تاریک مطلقه محضه حالیه
    هنوز اون وحشی قاطی بی مغزم
    هیجان دارم بدجوری می زنه نبضم
    حالم بده حالم بده انگار
    حالم بده حالم بده انگار

    پدر فیونا پیدا شد

  9. 7 کاربر از پست مفید Sabo3eur سپاس کرده اند .


  10. #7
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    0
    ارسال تشکر
    11,136
    دریافت تشکر: 25,270
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    M@hdi42's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : فیونای من.........

    ای فیونای ملوس،
    ما همانیم که بایاد تو مستیم هنوز...
    از دوری تو جام بدستیم هنوز...
    درخلوت خود،یاد ما باش که ما،
    درخلوت خود،یاد تو هستیم هنوز..


  11. 12 کاربر از پست مفید M@hdi42 سپاس کرده اند .


  12. #8
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مهندسی عمران
    نوشته ها
    0
    ارسال تشکر
    11,136
    دریافت تشکر: 25,270
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    M@hdi42's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : فیونای من.........

    پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....
    با تو رازی دارم !..
    اندکی پیشتر اَی ..
    اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!.
    ... زیر چشمی به خدا می نگریست !..
    محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست .
    نازنینم اَدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!..
    یاد من باش ... که بس تنهایم !!.
    بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!
    به خدا گفت :
    من به اندازه ی ....
    من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...
    به اندازه عرش ..نه ....نه
    من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!
    اَدم ،.. کوله اش را بر داشت
    خسته و سخت قدم بر می داشت !...
    راهی ظلمت پر شور زمین ..
    طفلکی بنده غمگین اَدم!..
    در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ...
    زیر لبهای خدا باز شنید ،...
    نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...
    نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...
    که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!!
    نازنینم اَدم .... نبری از یادم ؟؟!!!!..



    اه فیونا......

    اه ای تمام بود و نبودم .....

    اه وصد اه ای دل بی همدم من..................

    بشنو این راز را از مهدی42 یت................

    که با نبودت این نیز نمیگذرد ...............

    پس بیا و کاسه ی تنهایی مرا بشکن................

    که مرا چکش توارزوست.............

    ای فیونای من..................



  13. #9
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    معماري
    نوشته ها
    267
    ارسال تشکر
    4,400
    دریافت تشکر: 1,695
    قدرت امتیاز دهی
    1786
    Array
    ***wanton74***'s: جدید145

    پیش فرض پاسخ : فیونای من.........

    پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....
    با تو رازی دارم !..
    اندکی پیشتر اَی ..
    اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!.
    ... زیر چشمی به خدا می نگریست !..
    محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست .
    نازنینم اَدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!..
    یاد من باش ... که بس تنهایم !!.
    بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!
    به خدا گفت :
    من به اندازه ی ....
    من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...
    به اندازه عرش ..نه ....نه
    من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!
    اَدم ،.. کوله اش را بر داشت
    خسته و سخت قدم بر می داشت !...
    راهی ظلمت پر شور زمین ..
    طفلکی بنده غمگین اَدم!..
    در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ...
    زیر لبهای خدا باز شنید ،...
    نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...
    نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...
    که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!!
    نازنینم اَدم .... نبری از یادم ؟؟

    خيلي قشنگ بود آقا مهدي ولي ميشه اين فيونا رو معرفي كني؟لطفا

  14. 9 کاربر از پست مفید ***wanton74*** سپاس کرده اند .


  15. #10
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    بینایی سنجی
    نوشته ها
    64
    ارسال تشکر
    95
    دریافت تشکر: 322
    قدرت امتیاز دهی
    30
    Array

    پیش فرض پاسخ : فیونای من.........

    بی تو، مهتاب‌ شبی ، باز از آن کوچه گذشتم

    همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم

    شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

    شدم آن عاشق دیوانه که بودم

    در نهانخانة جانم ، گل یاد تو درخشید

    باغ صد خاطره خندید،

    عطر صد خاطره پیچید :

    یادم آمد که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم

    پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

    ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

    تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

    من همه، محو تماشای نگاهت

    آسمان صاف و شب آرام

    بخت خندان و زمان رام

    خوشه ماه فرو ریخته در آب

    شاخه ‌ها دست برآورده به مهتاب

    شب و صحرا و گل و سنگ

    همه دلداده به آواز شباهنگ

    یادم آید ، تو به من گفتی : از این عشق حذر کن

    لحظه ‌ای چند بر این آب نظر کن ،

    آب ، آیینه عشق گذران است

    تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است ،

    باش فردا ، که دلت با دگران است !

    تا فراموش کنی ، چندی از این شهر سفر کن

    با تو گفتم :‌ حذر از عشق !؟ – ندانم

    سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم

    نتوانم

    روز اول ، که دل من به تمنای تو پر زد

    چون کبوتر، لب بام تو نشستم

    تو به من سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم …

    باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم

    تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم

    حذر از عشق ندانم ، نتوانم !

    اشکی از شاخه فرو ریخت

    مرغ شب ، ناله تلخی زد و بگریخت …

    اشک در چشم تو لرزید ،

    ماه بر عشق تو خندید !

    یادم آید که : دگر از تو جوابی نشنیدم

    پای در دامن اندوه کشیدم

    نگسستم ، نرمیدم

    رفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم

    نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

    نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم …

    بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم !

  16. 11 کاربر از پست مفید elmamoz سپاس کرده اند .


صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خبر: وقتی یک هواپیمای 200 میلیون دلاری دست عرب میوفتد !
    توسط A.L.I در انجمن اخبار و گزارش تصویری نظامی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 3rd April 2013, 02:18 PM
  2. گواردیولا سرمربی منچستر یونایتد می‌شود؟
    توسط داداشی در انجمن اخبار دنیای فوتبال
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 28th November 2012, 07:10 AM
  3. پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: 14th September 2012, 08:55 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th March 2012, 10:25 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th December 2008, 04:20 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •