یار همراه
هر روز شاهد این صحنه ها تو اتوبوس ها ..مترو و ... هستیم .... خیلی متاسف می شم وقتی این صحنه ها رو می بینم ...
یک روز با یکی از پسربچه هایی که تو مترو فال حافظ می فروخت و حدودا 8 ساله بنظر می رسید صحبت کردم ...و مشخص بود که بچه فوق العاده باهوشیه ..اما فقر بر او چربیده بود و باعث شده بود برای تامین مخارج خانواده رو به این کار بیاره ... متاسفم ....
بیشتر آدم ها زمانی نا امید میشن که چیزی به موفقیتشون نمونده..در یک قدمی پیروزی دست از تلاش بر می دارند...آنها در دقیقه آخر تمامی امید خود را از دست میدهند..یک قدم مانده به خط پایان و پیروزی
گاهی نگاهم از خدا دور می شود و به نگاههای حسرت آلود مردم به داشته های دنیاییم گره می خورد
گویی اگر مرا نبینند ...
وخدایی در این نزدیکیست....
خدایا میدانم که می بینی و می دانم که میشنوی بی صبرانه منتظر پاسخت هستم.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)