آمین.
بهتره بحث رو شروع کنیم.که ببینیم ایا واقعا اشتغال زنان خوب است یا نه؟
از یک منظر وقتی اسم اشتغال میاد وسط ادم روی در آمدش حساب باز میکنه.
اینم 2حالت داره.که آیا واقعا نیاز شدید مالی باعث شده که یک خانم مجرد یا متاهل کار کنه؟
یا برای گذران وقت و یا افزایش سطح مالی شخصی یا خانواده کار میکنه؟
نوع اولشو که نمیشه کاری کرد.یه موقعیت های بدی تو زندگی ها پیش میاد که این شرایط رو پیش میاره.
اما نوع دوم.
این نوع دوم چیزیه که به نظرم یک حرکت اضافه هست.نباید باشه.
البته تو جامعه ی خودمونو میگم.
با تعدادی از زنانی که شاغل بودن صحبت کردم.شعار وار میگفتن برای پیشرفت بچه هامون.برای اینکه با محیط بیرون آشنا بشیم.با فرهنگ بشیم.و...
اما با کمی تامل متوجه میشیم که تعدادی ازین بانوان فقط برای داشتن پول و گاهی فرار از خونه تن به کار میدن.
و هیچ منفعتی برای فرزندانشان نداره که هیچ کلی هم آسیب به خانواده وارد میشه.حتی سواد مادر هم به کمک فرزندان نمیاد.حتی با کار کردن در محیط بیرون نگاه مادر هم به زندگی بهتر نمیشه.چون حیطه ی کار مادر اصلا تحت تاثیر عوامل بیرون از خونه نیست.
یک مادر به جای کار کردن و به قولی پیشرفت برای بچه هاش میتونه با خونه موندن و تمرکز بر روی تربیت فرزندانش یک جامعه رو سربلند کنه.
اگر بحث سواد هست میتونه خودش مطالعات تربیتی داشته باشه.
نقش زن یک جایگاه تنش زدا هست.
باید تمام اعضای یک خانواده پیش زنان خانواده خالی از هیجانات روحی بشن.
فقط کافی یه امار کوچیک بگیریم از نوجوانانی که دچار اختلالات شخصیتی هستند.یک خلا روانی در وجود خیلی از جوانان به وجود اومده.
این ها یعنی مادران نتونستن ارتباط درست رو با فرزندانشون برقرار کنند.
پس با کمی بررسی میتونیم این نتیجه رو بگیریم که اگر زنی بخواد ایفای نقش کنه وقتی برای کار کردن نداره.








پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)