دیوار افق
تا شوم خیره به زیبایی سیمای سحر
می کشم باده نور از دل مینای سحر
می زند بوسه به دیوار افق همچو نسیم
مخمل نرم لب لعل شکرخای سحر
می شود زنده دل شب زدگان در دم صبح
از نسیم مفس پاک سحر شبنم مهر
گر تو با عشق نشینی به تماشای سحر
از سرچشمه ی تسلیم وضوگیر و به عشق
بنشین عاشق شیدا به مصلای سحر
ای صبا نکهت گیرای تو ما را بس باد
که شکوفاست گل از زمزمه نای سحر
ای شب تیره ز عمر تو نماده ست دمی
می زند خیمه به دنیا گل زیبای سحر
پشت پرچین دلم خیمه زده دختر صبح
خوابش آشفته مباد از اثر پای سحر
بادپای سفرم نیست مگر معجزه ای
تا روم از دل شب همره و همپای سحر
علاقه مندی ها (Bookmarks)