میتونم بگم همه متاهلین، تقریبا مامجردهای عزیز را به امر مقدس ازدواج تشویق فرمودند .
سخن چند تن از آنها:
· من با ازدواج با شخص مناسب بیشتر از تجرد موافق بوده و هستم !چون تاثیر مثبت همفکریها و مشخص شدن مسیر زندگیم رو تو همین دوره نامزدی هم دارم میبینم. هدفمندتر ازقبل پیش میرم!
· مجرد ها رو تشويق به ازدواج مي كنم.چون به نظرم ازدواج مي تونه تا حدي به برنامه زندگي افراد نظم بده و آدم رو به آرامش برسونه.
تا قبل از ازدواج احساس مي كنیم كه هنوز وارد اون مرحله اصلي زندگيمون نشدیم و احساس بلاتكليفي و موقت بودن همه چيز رو می کنیم.در ضمن احساس مي كنم كه ازدواج لزوما مانع پيشرفت افراد نيست و افرادي كه نتونستن به چيزهايي كه تو ذهنشون بوده برسن ازدواج رو دليل اين عدم موفقيت خودشون مي دونن.
· حتما مجردها رو به ازدواج تشویق می کنم به شرطی که با چشم باز و با فکر تصمیم بگیرن و فرد مناسبی رو انتخاب کنن. ازدواج با یه آدم خوب آرامش وصف ناپذیری به آدم می ده. زندگی آدم رو شکل می ده. به آدم گذشت رو یاد می ده...عشق واقعی که به نظر من همون گذشت به خاطر آدمی ایه که عاشقش هستی فقط با زیر یه سقف زندگی کردن حس می شه.
·
· مجرد ها را به ازدواج "مناسب" تشویق میکنم. چون تجریه اش با همه تجربه ها فرق داره مخصوصا از نظر استقلال و مدیریت شخصی.ازدواج نامناسب از هر چیزی بدتره.
درموردخانم هایی هم که میگن ازدواج محدودیت میاره میگم
اگر دختری از الان(پیش از ازدواجش) آینده و هدف بزرگی را برای خود ترسیم کرده میتونه قبل از ازدواج آن را با همسرش درمیون بذاره و بگه که این انتظار رو داره که شریک زندگیش اونو برای راهی که در پیش گرفته کمک و همیاری کنه. اگر طرف مقابلش هم فرد با درک و فهمی باشه چرا نذاره که همسرش پیشرفت کنه. من خودم دختری را میشناختم که تحصیلات خودش و شوهرش در حد لیسانس بود و با اینکه شوهرش به دلیل مشغله های کاری شرایط ادامه تحصیل نداشت مدام این دختر را تشویق میکرد که برای ارشد و دکترا اقدام کنه و تحصیلاتش را ادامه بده
پس ازدواج الزاما جلوی پیشرفت های مارا در زندگی نخواهد گرفت چه بسا با حضور فردی مناسب در زندگی بتوان راه پرفراز ونشیب موفقیت را هموار کرد. !!!( وجود یک همدل و همراه که پشتیبان ما برای رسیدن به اهداف مان باشد وبه نوعی موفقیت ما را موفقیت خود بداند)
در مورد آقا پسرا که فکر میکنن ازدواج مانع موفقیت شون میشه و از پس مسئولیتش برنمیان:
بله تعهد و مسوولیت پذیری سخت است ولی غیر قابل قبول نیست. آسان نیست و از عهده آن برامدن از نشانه های تکامل یک مرد است و قابل قبول است چون لازمه بقای زندگی مشترک است. اما همان طور که خودتان گفتید چنانچه هماهنگی و تفاهم وجود داشته باشد سختی اش شیرین ولذت بخش میگردد. و مسلما مرد عاقل و باشعوری(مردان هوسباز را خارج از این گروه قرار میدهم) که چنین لذتی را با همسرش تجربه میکند چه دلیلی دارد تا به تعهد خود وفادار نباشد.
نتیجه گیری کلی من:
آرامش بعد از ازدواج به انتخاب درست ما بستگی داره به همین دلیل هم من در جواب سوال واژه " همسر مناسب" را به کار بردم . ازطرفی مناسب بودن کاملا نسبی است. یعنی ممکنه کسی که برای شما مناسب است برای من نباشد وازطرف دیگر این مناسب بودن هم به معنای ایده آل بودن و تناسب صد درصد نیست بلکه منظور برایند مناسب است نه تناسب تک تک اجزا و نهایتا فقط به تشخیص خود ما بر اساس شناختی درست و دقیق برمیگردد . ازدواج با چنین شخصی میتواند آرامش روحی و روانی خاصی را که تنها از موهبت های ازدواج و زندگی مشترک است برای ما به همراه بیاورد ،آرامشی که حتی با وجود زندگی آرام در خانواده و کنار پدر و مادر از آن برخوردار نیستیم چون خاص ارتباطی از جنسی دیگر است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)