با نام خردداد
ایران به نفت ؟!
نفت به خوزستان .
خوزستان در هجوم غارتگران و ددمنشان
دشمن تمام قدرت خود را به کار بست
اندر خفا به دشمن دیگر بداد دست
دشمنان دست به دست
سر سودایی مست
خوزستان نباشد ؛ نفت نیست .
نفت نباشد ؛ ایران نیست .
دفاع باید کرد .
دشمن را باید بیرون راند .
فرمانده کیست و کجا ؟
سوی دشمنان
خاکم به سر ، چه سازم و چونان کنم دفاع ؟
چونان برانم این عدوی آمده به خاک ؟
ارتش ؟
فرماندهش فراری و خائن ، به سوی اوست
؟!؟!؟!؟!؟
تا کرخه آمده دشمن سرکش ؛ هیچکس نبود
کار خدا و ترس تله اگر نبود ؛ خوزستان رفته بود
؟!؟!؟!
جز چند شیرمرد جوان ، کس به خانه نیست
سرباز جان به کف ؟ فرمانده ، کجا و کیست ؟
قصرشیرین ، بستان ، سوسنگرد ؛ خرمشهر ، اهواز
شیران بران شدند ، بیرون شوند ؛ دشمن دون سرنگون کنند .
شیری اگر نبود نفتی دگر نبود
جای پاها گر نمی افتاد روی جاده ها لغزان
ما چه می کردیم در سرما و در سوز جانسوز زمستان ؟
جای پا را نظری باید کرد
علاقه مندی ها (Bookmarks)