گرچه با کپسول اکسیژن مجابت کرده اند
مادرت می گفت دکترها جوابت کرده اند
مرگ تدریجی ست این دردی که داری می کشیمنتها با قرص های خواب، خوابت کرده اندخواب می بینی که در"سردشتی" و "گیلان غرب"خواب می بینی که در آتش کبابت کرده اندخواب می بینی می آید بوی ترش سیب کالپس برای آزمایش انتخابت کرده اندخواب می بینی که مسؤلان بنیاد شهیدبر در دروازه های شهر قابت کرده اندخواب می بینی کنار صحن "بابا یادگا"بمب ها بر قریه ی "زرده" اصابت کرده اند"قصر شیرینی" که از شیرینی ات چیزی نماندیا پلی هستی که چون "سر پل" خرابت کرده اند؟خوشه خوشه بمب های خوشه ای را چیده ایبادِ خاکی با کدامین آتش آبت کرده اند؟با کدامین آتش ای شمعی که در خود سوختیقطره قطره در وجود خود مذابت کرده اند؟می پری از خواب و می بینی شهید زنده ایبا چه معیاری - نمی دانم - حسابت کرده اندشعر از : اصغر امینی مهر




پاسخ با نقل قول



علاقه مندی ها (Bookmarks)