دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: درسی از ادیسون

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی معماری
    نوشته ها
    334
    ارسال تشکر
    1,867
    دریافت تشکر: 1,051
    قدرت امتیاز دهی
    2167
    Array
    anael's: جدید19

    پیش فرض درسی از ادیسون




    ادیسون در سنین پیری پس از كشف لامپ، یكی از ثروتمندان آمریكا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و كمال در آزمایشگاه مجهزش كه ساختمان بزرگی بود هزینه می كرد...
    این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شكل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.
    در همین روزها بود كه نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا كاری از دست كسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است!
    آنها تقاضا داشتند كه موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود...
    پسر با خود اندیشید كه احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سكته می كند و لذا از بیدار كردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید كه پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یك صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می كند!!!
    پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید كه پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد.
    ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی؟ می بینی چقدر زیباست؟!! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟!! حیرت آور است!!!
    من فكر می كنم كه آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در كنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! كاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. كمتر كسی در طول عمرش امكان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟!!
    پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می كنی؟!!!!!!
    چطور میتوانی؟! من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟!
    پدر گفت: پسرم از دست من و تو كه كاری بر نمی آید. مامورین هم كه تمام تلاششان را می كنند. در این لحظه بهترین كار لذت بردن از منظره ایست كه دیگر تكرار نخواهد شد...!
    در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فكر می كنیم! الآن موقع این كار نیست! به شعله های زیبا نگاه كن كه دیگر چنین امكانی را نخواهی داشت!!!
    توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول كار بود و همان سال یكی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یك سال پس از آن واقعه اختراع کرد.
    هیتلربه ناپلئون می گوید:مابرای شرافت می جنگیم وشمابرای پول می جنگید،
    ناپلئون میگوید:انسانهابرای آنچه که ندارن می جنگند.


  2. 5 کاربر از پست مفید anael سپاس کرده اند .


  3. #2
    همکار تالار مکانیک
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات و انتقال حرارت
    نوشته ها
    1,512
    ارسال تشکر
    9,142
    دریافت تشکر: 6,504
    قدرت امتیاز دهی
    12967
    Array

    پیش فرض پاسخ : درسی از ادیسون

    نقل قول نوشته اصلی توسط anael نمایش پست ها



    ادیسون در سنین پیری پس از كشف لامپ، یكی از ثروتمندان آمریكا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و كمال در آزمایشگاه مجهزش كه ساختمان بزرگی بود هزینه می كرد...
    این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شكل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.
    در همین روزها بود كه نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا كاری از دست كسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است!
    آنها تقاضا داشتند كه موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود...
    پسر با خود اندیشید كه احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سكته می كند و لذا از بیدار كردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید كه پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یك صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می كند!!!
    پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید كه پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد.
    ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی؟ می بینی چقدر زیباست؟!! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟!! حیرت آور است!!!
    من فكر می كنم كه آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در كنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! كاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. كمتر كسی در طول عمرش امكان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟!!
    پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می كنی؟!!!!!!
    چطور میتوانی؟! من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟!
    پدر گفت: پسرم از دست من و تو كه كاری بر نمی آید. مامورین هم كه تمام تلاششان را می كنند. در این لحظه بهترین كار لذت بردن از منظره ایست كه دیگر تكرار نخواهد شد...!
    در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فكر می كنیم! الآن موقع این كار نیست! به شعله های زیبا نگاه كن كه دیگر چنین امكانی را نخواهی داشت!!!
    توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول كار بود و همان سال یكی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یك سال پس از آن واقعه اختراع کرد.
    به صحت داستان شک دارم .منبعی موثقی در این باره دارین؟

  4. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی معماری
    نوشته ها
    334
    ارسال تشکر
    1,867
    دریافت تشکر: 1,051
    قدرت امتیاز دهی
    2167
    Array
    anael's: جدید19

    پیش فرض پاسخ : درسی از ادیسون

    نقل قول نوشته اصلی توسط ab.bb نمایش پست ها
    به صحت داستان شک دارم .منبعی موثقی در این باره دارین؟
    چرا شک دارید؟
    شما خودتون منبع خاصی دارید که با مراجعه به اون بشه از صحت این داستان مطمئن شد؟
    من خودم این پست رو در یک سایت مربوط به دانشمندان دیدم برای همین هم نمیتونم به شما بگم که 100% این منبع معتبر هست و این داستان عین حقیقت
    اگر شما بتونید راهنمایی کنید خوشحال میشم
    هیتلربه ناپلئون می گوید:مابرای شرافت می جنگیم وشمابرای پول می جنگید،
    ناپلئون میگوید:انسانهابرای آنچه که ندارن می جنگند.


  5. #4
    همکار تالار مکانیک
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات و انتقال حرارت
    نوشته ها
    1,512
    ارسال تشکر
    9,142
    دریافت تشکر: 6,504
    قدرت امتیاز دهی
    12967
    Array

    پیش فرض پاسخ : درسی از ادیسون

    نقل قول نوشته اصلی توسط anael نمایش پست ها
    چرا شک دارید؟
    شما خودتون منبع خاصی دارید که با مراجعه به اون بشه از صحت این داستان مطمئن شد؟
    من خودم این پست رو در یک سایت مربوط به دانشمندان دیدم برای همین هم نمیتونم به شما بگم که 100% این منبع معتبر هست و این داستان عین حقیقت
    اگر شما بتونید راهنمایی کنید خوشحال میشم
    اگر منبعی برای تاییدش داشتم؛ که نمی پرسیدم!!!
    شک ام بخاطر اینه که ادیسون از لحاظ شخصیتی آدم جالبی نبود.مثلا، وقتی بین تسلا و ادیسون بر سر جریان متناوب و مستقیم رقابت پیش اومد. ادیسون برای خطرناک جلوه دادن جریان متناوب انواع حیوانات، از فیل گرفته تا خر رو جلوی مرد با جریان الکتریکی زجر کش میکرد تا نشون بده؛ جریان متناوب خطرناکه .حتی یه صندلی برقی هم درست کرد و با اون چندتا از زندانی های محکوم به اعدام رو کشت . حالا بگذریم از این داستان که بیشتر اختراعاتی که به نامش ثبت شده رو گروه مهندسی شرکتش میساختن، ولی ایشون همه چی رو به نام خودش میزد.با توجه به این موارد ، به درستی این داستان شک دارم.

  6. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی معماری
    نوشته ها
    334
    ارسال تشکر
    1,867
    دریافت تشکر: 1,051
    قدرت امتیاز دهی
    2167
    Array
    anael's: جدید19

    پیش فرض پاسخ : درسی از ادیسون

    نقل قول نوشته اصلی توسط ab.bb نمایش پست ها
    اگر منبعی برای تاییدش داشتم؛ که نمی پرسیدم!!!
    شک ام بخاطر اینه که ادیسون از لحاظ شخصیتی آدم جالبی نبود.مثلا، وقتی بین تسلا و ادیسون بر سر جریان متناوب و مستقیم رقابت پیش اومد. ادیسون برای خطرناک جلوه دادن جریان متناوب انواع حیوانات، از فیل گرفته تا خر رو جلوی مرد با جریان الکتریکی زجر کش میکرد تا نشون بده؛ جریان متناوب خطرناکه .حتی یه صندلی برقی هم درست کرد و با اون چندتا از زندانی های محکوم به اعدام رو کشت . حالا بگذریم از این داستان که بیشتر اختراعاتی که به نامش ثبت شده رو گروه مهندسی شرکتش میساختن، ولی ایشون همه چی رو به نام خودش میزد.با توجه به این موارد ، به درستی این داستان شک دارم.
    به نظر من این چیز هایی که گفتید دلیل نمیشه که در صدق این داستان شک کرد
    البته نظر شما هم قابل احترام هست
    این داستان نشون میده که چقدر این آدم روشن فکر هست و بزرگ فکر میکنه(به نظر من) و مطالبی رو که شما گفتید عکس این موضوع رو ثابت نمیکنه
    حالا شما اصلا بیاین به اصل موضوع فکر کنید، یعنی درسی که باید از این داستان گرفت. حالا شخصیت ها رو ممکنه بشناسید مثل این داستان یا اینکه نشناسید.
    در هر حال ممنون
    هیتلربه ناپلئون می گوید:مابرای شرافت می جنگیم وشمابرای پول می جنگید،
    ناپلئون میگوید:انسانهابرای آنچه که ندارن می جنگند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سی ثانیه پای صحبت برایان دایسون
    توسط Majid_GC در انجمن مطالب عمومی روانشناسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th May 2012, 09:01 PM
  2. سی ثانیه پای صحبت برایان دایسون
    توسط HANIKO در انجمن اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th September 2011, 10:12 PM
  3. درسی از ادیسون
    توسط تووت فرنگی در انجمن داستان های کوتاه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th February 2011, 01:56 PM
  4. سی ثانیه پای صحبت آقای برایان دایسون
    توسط 7raha7 در انجمن پرسش و پاسخ
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th November 2010, 08:05 AM
  5. درسی از ادیسون!
    توسط AvAstiN در انجمن خواندنی ها و دیدنی ها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th May 2009, 02:22 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •