ای یادش بخیر قدیما
دور هم جمع بودیم با تمام سادگی ، صمیمی بودیم . اه...
رفت...... گذشت....
یکی استاد شد!
یکی هنوز تار هایش را مینوازد
اینم منم که هنوز اندر غم یک کوچه ام...
اخرش هم قبل از مرگ اینگونه بهم نگاه کردیم
و بعدش هریک....
اخ که چقدر کسل کننده بود!
علاقه مندی ها (Bookmarks)