گریه نمیکنم نه اینکه سنگم .. گریه غرورمو بهم میزنه
مرد برای هضم دلتنگیهاش .. گریه نمیکنه قدم میزنه
گریه نمیکنم نه اینکه خوبم .. نه اینکه دردی نیست نه اینکه شادم
یه اتفاق نصفه نیمهام که .. یهو میون زندگی افتادمیه ماجرای تلخ ناگزیرم .. یه کهکشونم ولی بیستاره
یه قهوه که هرچی شکر بریزی .. بازم همون تلخی نابو داره اگه یکی باشه منو بفهمه .. براش غرورمو بهم میزنم
گریه که سهله زیر چتر شونش .. تا آخر دنیا قدم میزنم


 
            
            
 
             پاسخ : لمس احساس♥•٠·˙
 پاسخ : لمس احساس♥•٠·˙
                
 
                    
                    
                    
                         پاسخ با نقل قول
  پاسخ با نقل قول
 
             نوشته اصلی توسط reza-1369
 نوشته اصلی توسط reza-1369
					

 
            
 
			

علاقه مندی ها (Bookmarks)