دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: فلسفه آفرینش انسان

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #2
    دوست آشنا
    نوشته ها
    715
    ارسال تشکر
    4,706
    دریافت تشکر: 9,662
    قدرت امتیاز دهی
    2689
    Array

    پیش فرض پاسخ : فلسفه آفرینش انسان

    مشاهده ی جهان هستی با هزاران هزار کهکشان و سحابی هایش ، و نظم و هماهنگی دقیقی که بر امام اجزاء آن حکمفرماست ، هر انسان اندیشمندی را به شگفتی وامی دارد.
    و همین « حیرت در هستی » است که انسان را به « اساسی ترین سوال از دستگاه خلقت » می کشاند .
    مترلینگ نیز بر اثر این حیرت ، در این اندیشه است که اسرار ِ جهان ِ هستی چیست ؟
    و نقش انسان در کارگاه بزرگ ِ وجود کدام است ؟
    و آیا خلقت او در این میان نقش موثری داشته است یا نه ؟

    ژان فوارستی ، افتصاد دان آلمانی چنین می گوید:
    « هر چه ترقی بیشتر می شود ، این سوال برای انسان مطرح می شود که : چرا به دنیا آمده و چرا باید بمیرد و منظور از آمدن و رفتن چیست ؟ »

    این سخن از دیدگاه یک اقتصاد دان، که در شناسائی های خود تنها به مسائل مادی و کالا و سرمایه و کار و ... می اندیشد ، قابل ملاحظه است که می گوید هر چه ترقی ِ انسان مادی بیشتر می شود و انسان بر طبیعت تسلط می یابد و نیروهای آن را تسخیر می کند ، و به رفاه بیشتری می رسد ، باز هم سوال از فلسفه ی آفرینش مطرح است ، و این ترقی های مادی نمی توانند جای آن را بگیرند و این نیاز اساسی انسان را ارضاء کنند.


    الین کارول کارکالتیس می گوید:
    « بشر در طول تاریخ ، همیشه با خود اندیشیده : از کجا آمده ام ؟ برای چه آمده ام؟ به کجا خواهم رفت ؟
    صدها کتاب ِ ماوراء الطبیعه در این سه سوال بحث کرده اند .
    معمای وجود چیز تازه ای نیست و از بدو خلقت مورد نظر بوده و بشر در حل آن کوشیده است »

    کارکالتیس به این نکته به خوبی اشاره کرده است که سوال از فلسفه آفرینش سوال تازه ای نیست و همواره برای انسان ها مطرح بوده است .
    از همینجاست که می گوییم این سوال ریشه ی « درون ذاتی » دارد ، نه برون ذاتی.
    مطالعات و تحقیقات فراوانی هم که برای شناخت « معمای آفرینش » انجام گرفته ، حاکی از ارزش و اهمیت آن است.

    اوژن یونسکو نیز در برابر معمای وجود ، این گونه می اندیشد:
    « انسان وقتی به طور مجزا و فردی ، خود را با جهان هستی رویاروی می کند و صادقانه و بدون آنکه نیازی به بازگو کردن برداشت های ناشی از این رویاروئی باشد ،
    می اندیشد ،
    با شگفتی ِ بسیار جلوه های تجریدی آن را تحسین می کند،
    و به اعتبار ذهنیت خویشتن ِ خویش ، با مفهومی که ژرفائی را القا می کند،
    از خود - یا نمی دانم چه کسی ! - می پرسد :
    مفهوم ِ این همه چیست ؟!
    این سوالی است که در فلسفه ریشه دارد و ذهنیت و درونمایگی ِ آن به طور غریبی دل مشغول کننده است ؛
    می پرسید و نمی دانید از چه کسی !!
    فقط پرسشی است که وجود دارد و در ذهن پویای شما واقعیتی از اعتبار و ارزشی مفهوم گرایانه می گیرد.
    سوالی در حال و هوای معنی ، دلیل و علت و معلول ، یک ناشناخته متافیزیکی که شما را به سوی افکار و تصورات متافیزیکی رهنمون و جسمیت وجودی گرفته اند.
    منظورم این است که چرا بعضی چیزها وجود دارند . چرا به جای نبودن ها و بودن ها وجود دارند؟ ... »

    به نظر یونسکو انسان در برخورد با جهان و موجودات زمینی این اندیشه ی متافیزیکی بر ذهنش خطور می کند که چرا انسان و جهان به وجود آمده است؟
    برای آنکه انسان بتواند زندگی کند ، باید اینگونه سوالات متافیزیکی را برای خود مطرح کند.
    به نظر وی ، شناخت و پذیرش مسائلی چون فلسفه ی آفرینش و معمای مرگ ، به انسان ها این قدرت را می بخشد تا با یکدیگر مهربانتر و صمیمی زندگی کنند.

    در اینجا باید یک سوال را مطرح کرد ، و آن اینکه آیا بشریت در سیر تاریخی خود به جواب صحیح و منطقی ِ سوالات فوق رسیده است یا نه؟


    در جستجوی فلسفه ی آفرینش

    غروب است ، غروبی حیرت انگیز!
    بر روی تپه ای نشسته ام و با حالتی تحیر آمیز به اطراف خود نگاه می کنم ، از یکسو چشمان خود را به دشت ها دوخته ام ؛ دشتها و صحراهائی که بوته ها و علفزارهای آن نمائی خاص به طبیعت داده است . از دیگر سو به رودخانه می نگرم و صدای جریان آب ، که از نقطه ای نامعلوم سرازیر شده و مسیرهای مارپیچ خود را برای رسیده به مقصدی طی می کند.
    نگاه خود را از دشت ها و جنگلها و پستی و بلندیها برداشته و بر آسمان می دوزم ؛ به فضائی که هر چه به آن می نگرم ، نه آغازی برای آن می یابم و نه پایانی.
    چشمان خود را به قطعاتی از ابرها انداخته که آرام آرام از یک سو به سوئی دیگر در حرکتند.

    نگاه خود را به جاده ای باریک و خاکی می اندازم و تنی چند از مرد و زن و پسر و دختر را می بینم که با کوله بارهای خود جاده را طی می کنند تا قبل از تاریکی به منزل هایشان برسند.
    در چند قدمی آنان نیز طفل خردسالی را می بینم با چند کتاب که در زیر بغل گرفته و از مدرسه بسوی منزل در حرکت است.

    ساعتی است که در فکر فرو رفته ام . در این اندیشه که این تکرارها از کی و کجا شروع شده است؟
    هر چه پیش می روم ، نمی توانم برای آن آغازی را در نظر آورد؛
    هر چه می اندیشم در می یابم که حتی از آن اعماق تاریک ِ تاریخ نیز آدمی زادگان با طلوع فجر از خواب برمی خواستند و با و خوردن و آشامیدن و ... روز را به پایان می رساندند تا با تاریکی شب به بسترها خزیده و به خواب روند .
    و هر روز را با تکرار روز پیش به پایان برند ....

    و در گیر و دار ِ این تکرارها : عشق ورزی ها و نفرت ها ، جنگ ها و صلح ها ، عبادت ها و بندگی ها ، نشیب ها و فراز ها ، بدبختی ها و خوشی ها ، غم ها و شادی ها ، بیماری ها و سلامتی ها ، درگیرند ، تا اینکه سرانجام دفتر حیاتشان بسته شود.

    ساعتی بعد ، آنچه را که از نظر گذارنده ام ، به نهانخانه ی عقل برده و از خود سوال می کنم :
    این آمدن از کجا و رفتن به کجاست؟!
    از کجا آمده ام ؟ برای چه آمده ام ؟ به کجا می روم ؟

    اینهاست آن سئوال هائی که هر انسانی گهگاه در طول زندگی خود مطرح می کند و گمان نمی رود سوالاتی از این اصیل تر و اساسی تر برای انسان ها درسیر تاریخ مطرح شده باشد .

    در اوستا ، « زردشت » این گونه از « فلسفه ی آفرینش » سخن به میان آورده است :
    « ای آفریننده ی بزرگ و دانا ، از راه خرد و بینش الهام ، راز پدید آمدن ِ آفرینش را از روز اول به من بیاموز تا حقیقت را به مردم جهان آشکار سازم »
    (گات ها ، سروده های زردشت ، ص 55 )
    یا : «پرودگارا « روان ِ آفرینش » به درگاه تو گله مند است ، برای چه مرا بیافریدی؟ چه کسی مرا کالبد هستی بخشید ؟ »
    (کتاب فوق ، ص 59)
    تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد ... ... روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده و احســـــاس نام گرفته شده است ...ارزان نمی فروشمش...

  2. 2 کاربر از پست مفید reza-1369 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •