وایییییی چقدر جاللللللللللللللللللللللب بببببببببببببب !!!! چه عجب یه فیلم نامه نویس پیدا شد این چیزا رو هم ببینه......
البته یکی دیگه هم بودا چند وقت پیش تبلیغشم این بود که تقدیم به خواهر برادرا یا برادرا یه همچین چیزی .. همون پسره هست یجوریه خیلی حرف زدن و حرکاتش عجیب و تنده! یه فیلمم بازی کرده بود خانومش سرطان داشت رفته بودن امام رضا ع. اسمش یادم نمیاد اون توو این فیلم بود
خلاصه زنگ زدم داداشم که رابین ( از شخصیت رابین هود خوشم میومد ،از بچگی به داداشم میگم رابین چون مثل اونه) رابین رابین یه همچین فیلمی اومده . ( منتظر بودم بگه برو ببین، آخه من پیشاپیش از هر نوع حرکات گفتار رفتار و... که احتمال تذکر! منع و خدای نکرده دعوا...توش باشه دوری میکنم
) خودش رفته بود مسافرت ، و اون هم حرف خودشو همیشه مهربانانه بهم میقبولونه!
... گفت نامرد بدون من که نمیخوای بری ببینی!(خوشم میاد میگم الف تا ی میره
) بعدشم گفت بمون چند روز دیگه فیلمش میاد بیرون به بچه ها میسپرم اولین روزی که در اومد میگیرم ،خونه با هم ببینیم، اینجوری بهتره. باشه؟
و من هم خب دیگه میدونم اسرار فایده ای ندارهیه لحظه توو دلم گفتم خب اینهمه چیز که جدا هست این سینما رم جدا کنن،حتی توو هر ساعت گروه سنی خاصی باشه
تا انقد نگرانی از جانب .... پیش نیاد دیگه!!!
راه دوم اینکه زوج های آینده ، خب یجای دیگه قرار بزارید !!!!!
خلاصه گفتم باشه یادت نره ها!!
و نرفتم سینماالبته ناراحت نشدم
یکی کارتون رو گذاشتم رو میز تا اومد بگم اینو هم ببینیم!
آخی اللللهههیی نمیدونین چقد جالبه داداشتو بـِشونی باهات کارتون نگاه کنه
یا اینکه شبا مجبور شه بیاد به عروسکات شب بخیر بگه
از چند سالگی بنویسیم!!! ؟
![]()





) رابین رابین یه همچین فیلمی اومده . ( منتظر بودم بگه برو ببین، آخه من پیشاپیش از هر نوع حرکات گفتار رفتار و... که احتمال تذکر! منع و خدای نکرده دعوا...توش باشه دوری میکنم
یکی کارتون رو گذاشتم رو میز تا اومد بگم اینو هم ببینیم!
پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)