بعضی ها میان توی زندگیت با زندگیت بازی میکنند،تحقیرت میکنند،دل میسوزونن،نادیده ات میگیرن و....و عزیزاتو ازت میگیرن...هرروز و هر شب سعی میکنی ببخشی،فراموش کنی ولی...ولی نمیشه.اونوقت تویی که بااحساس ترین بودی،با هر موضوع ناراحت کننده ای اشک میریختی،یک دفعه میشی کوه یخ. جلوت زانو میزنن و گریه میکنن اما تو بی تفاوتی،دیگه برای دیگران غصه نمیخوری...چون تو تبدیل شدی به یکی شبیه همونایی که یروزی همه چیزتو ازت گرفتن....زندگیت میشه محل رفت و آمد این آدما.انقدر زیادن که باید برای طلب آمرزش از تو،توی صف وایسن...دلت زیاد شکسته و اون موقع است که میگی.....
من زندگی را از درختان آموختم،شکستم و دوباره جوانه زدم
حرف منم همینه میدونید چیه ما یا زیادی عاشقیم یا زیادی احساساتی و ساده به نظرتون کدومشیم؟؟؟؟
ویرایش توسط pari.B74 : 18th August 2012 در ساعت 01:57 AM
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
قبل از هر گونه فعالیت در سایت به قوانین توجه نمایید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)