یار همیشگی
بی ادبی نباشه دوستان عزیز و امیدوارم بد آموزی هم نداشته باشه/
توی دانشگاه با یه استاد مهم من و دوستم سمیرا کنفرانس داشتیم همون روز سالن اجتماعات پر بود از دانشجو به خصوص از نوع مذکرش یه یا علی گفتم و بدون اینکه به این فکر کنم این آدما که دارن منو نگاه میکنن چقدر مهمن و چی تو فکرشون میگذره کنفرانس رو با اعتماد به نفس کامل ارائه دادم و با تشویق بچه ها اومدم پایین حالا نوبت دوستم بود که ادامه کار رو بگیره از فشار استرس داشت گریه اش میگرفت قسمم میداد که ادامه بحث رو خودم ارائه بدم فرصت زیادی واسه کلنجار رفتن اینکه کی بره کی نره رو نداشتیم دستای سمیرا رو گرفتم آروم بهش گفتم سمیراجون پیش خودت تصور کن وقتی رفتی بالا تصور کن همه اونایی که پایین نشستن دارن نگاهت میکنن همه گوسفندن و مشغول علف خوردن نمیدونم چرا ولی یهو این قضیه به ذهنم رسید باور کنیدهمون موقع سمیرا آروم شد و گفت راست میگی؟
رفت بالا و شروع کرد به ارائه کنفرانش حتی وسط کار که حول میکرد روی یه برگه واسش بزرگ نوشتم که اینا گوسفندانی بیش نیستند و بهش نشون میدادم...
خلاصه از اون روز به بعد شعار این آدم خجالتی شد "اینا گوسفندانی بیش نیستند" کارش با این جمله پیش رفت تا خودش شخصا به این باور رسید که از آدمای دیگه و سطح فکرشون واسه خودش فکرای عجیب غریب نسازه به این باور رسید که فکر و نظر دیگران تا حدی میتونه واسه ما اهمیت داشته باشه . خودمون رو باور داشته باشیم و بپذیریم در حد و جایگاه خودمون بهترینیم.
ویرایش توسط memory1986 : 5th June 2012 در ساعت 02:19 AM
صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا
کاربر جدید
اگه فقط موضوع ترسی باشه که تو از یه جمع داری به نظر من هم گوسپندان موجودات خوبی هستند که ترس مارو از جمع ازبین ببرند
اما اگه یکی در اون لحظه استرس نداشته باشه !
اما بعد از کنفرانس هی یاد تپق هایی که زده بیوفته و پیش خودش بگه حالا دیگران میگن چقدر بی دستو پا بود چی؟ ایا این ادم بی ععتماد به نفسه؟
خدا يا قلبم را آسماني كن تا همه از آبيش لذت ببرند
کاربر فعال سایت
وقتی کار از کار گذشت و با موفقیت کنفرانس دادی........حالا بعدش با خودت بگو اشکال نداره مطمئنا حتی اساتیدی که میخوان برن تو یه همایش کنفرانس بدن هم استرس دارن......
این استرس خیلی خوبه......یعنی لازمه تا بتونی از عهده کنفرانس به خوبی بربیای ..........
اینکه بعدش فکر کنیم حالا همه پیش خودشون بگن من آدم دست و پاچلفتی هستم یا نه ، بذار بگن ، من که کنفرانسمو بالاخره دادم ، حالا چندتا تپق به جایی برنمیخوره ، باعث میشه دفعه بعد بیشتر تلاش کنم.....
مهم ایننه به نظر خودم همون موقع استرس زیادی از حد نداشتم و در حد خودم خیلیم خوب از کار دراومد........
این فکر باعث خودسازی میشه ..... هرچیزی از اولش سخته ولی به مرور راحت تر میشیم.......
یار همیشگی
به نظر من رویا از مهمونیها یا جمعهای کوچیک شروع کنه بعد سعی کنه از اولش با یه نفر که باهاش راحته وارد مهمونی بشه و قتیکه همراهش مشغول احوالپرسیه اونهم از فرصت استفاده کرده با همه شروع به احوالپرسی،دست دادن و ایجور برنامه ها بکنه. و به نظر من چند وقت درمیون سعی کنه که میزبانی جمعی هرچند کوچیک رو بعهده بگیره کمک بزرگی بهش میکنه.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)