سلام...
من از سال 76 به بعد جدا از خونواده زندگي ميكنم...
بيش از 60-70 نفر همخونه داشتم...
با اينكه آدم كليد و بد اخلاقي هستم...
يعني اينكه همخونه من حق نداره ساعت 9 شب به بعد بيرون باشه و اطلاعي نداده باشه...
اما هرگز جز چند مورد كوچيك مشكلي نداشتم...
ممنونم از همشون كه غرغرهاي من رو تحمل كردن...
خدا شاهده براي موفقيت و خوشبختي خودشون بوده...
به نظر من چشم پوشي از اختلاف يك طرف از طرف ديگه، بنا به هر دليلي، راز همزيستي سازگار است...




پاسخ با نقل قول



ولی دنیای خوابگاهی واقعا زیبا بود که می شد همزیستی با تنوع فرهنگی رو تجربه کرد.



علاقه مندی ها (Bookmarks)