همکار تالار هنر های تجسمی
بسم الله. ورق به ورق انسانها را ببین!
لذت بخشه زندگی اینه نه زرق و برق و دنیا زدگی
عشق ماندنی است
اینم نمونه اش.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــ
آنگاه که عشق تاریخ را می سازد
داستان عشق عجیب و غریب یک مرد و زن چینی، اخیرا رسانهای
شده است و توجه زیادی به خود جلب کرده
بیش از پنجاه سال پیش، «لیو» که یک جوان ۱۹ ساله بود
عاشق یک زن ۲۹ ساله بیوه به نام «ژو» شد
در آن زمان عشق یک مرد جوان به یک زن مسنتر
غیراخلاقی بود و پسندیده نبود
برای جلوگیری از شایعات این زوج تصمیم گرفتند
فرار کنند و درغاری در استان ژیانگجین زندگی کنند
در اول زندگی مشترک آنها بیچیز بودند، نه دسترسی به برق داشتند و نه غذایی
طوری که مجبور بودند از گیاهان و ریشه درختان تعذیه کنند و روشنایی خود را با یک چراغ نفتی تأمین کنند
در دومین سال زندگی مشترک، «لیو»، کار خارقالعادهای را شروع کرد، او با دست خالی شروع به کندن پلکانهایی در دل کوه کرد، تا همسرش بتواند به آسانی از کوه پایین بیاید، او این کار را پنجاه سال ادامه داد
نیم قرن بعد در سال ۲۰۰۱، گروهی از مکتشفین، در کمال تعجب
این زوج پیر را همراه شش هزار پله کنده شده با دست پیدا کردند
هفته پیش «لیو» در ۷۲ سالگی در کنار همسرش فوت کرد
ژو» روزهای زیادی در کنار تابوت همسرش سوگوار بود»
دولت چین تصمیم گرفته که «پلکان عشق» و محل زندگی این زوج را حفظ کند و آن را تبدیل به یک موزه کند.
یاعلی
یا رب با تو سخن می گویم:گر به تو افتدم نظر؛ چهره به چهره، رو به روشرح دهم غم فراق؛ نکته به نکته، مو به مو
****
(پروردگارا! مرا و والدین مرا و مومنان را روزی که حساب برپا شود، ببخشا) 41سوره ی ابراهیم
یار همیشگی
خوشا عشق خوش آغاز خوش انجام
همه ناکامی اما اصل هر کام
خوشا عشق و خوشا عهد خوش عشق
خوشا آغاز سوز آتش عشق
اگر چه آتش است و آتش افروز
مبادا کم که خوش سوزیست این سوز
چه خوش عهدیست عهد عشقبازی
خصوصا اول این جان گدازی
هر آن شادی که بود اندر زمانه
نهادند از کرانه در میانه
چو یکجا جمع شد آن شادی عام
شدش آغاز عشق و عاشقی نام
وحشی بافقی
ویرایش توسط yas-90 : 22nd May 2012 در ساعت 09:17 PM
طلب كردم ز دانائي يكي پند .......مرا فرمود: با نادان نپيوند
کاربر جدید
دولت چین چقدر رمانتبکه ؟؟؟؟؟؟![]()
خدا يا قلبم را آسماني كن تا همه از آبيش لذت ببرند
چقدر ناراحت کننده بود![]()
همکار تالار هنر های تجسمی
از نظراتتون ممنون. فکر نمی کردم نظری براش ثبت شده
در ادامه این ذهنم اومد:
خواستم فرهاد پروری کنم و این تاپیک رو به روز می کنم.
فرهنگ فرهاد پروری!
یعنی می شه فرهادهایی رو دید و گفت اینجا ایران است؟
جدی نگیرین شوخیه ؛ اگرم شوخی گرفتین بدونین جدییه.
یا رب با تو سخن می گویم:گر به تو افتدم نظر؛ چهره به چهره، رو به روشرح دهم غم فراق؛ نکته به نکته، مو به مو
****
(پروردگارا! مرا و والدین مرا و مومنان را روزی که حساب برپا شود، ببخشا) 41سوره ی ابراهیم
دوست آشنا
دلم گرفت...
دوست آشنا
نکته ی جالبش این هست که لیو (مرده ) با اینکه 10 سال از همسرش کوچیکتر بوده اما باز هم مرده زودتر از زن مرد !
عجب حکایتیه !
همیشه عمر مردا کمترس !
"آخرین برگ این دفتر هم به پایان رسید"
همکار تالار هنر های تجسمی
بنام خدا
.
نه می خواستین زنه بمیره صداشم در نیاد!؟
خب مَرده فرهاد کوه کن باید بمیره و اسطوره بشه و فردا پس فردا توی کتابا اسمش بیاد.
شاد باشین.
یا رب با تو سخن می گویم:گر به تو افتدم نظر؛ چهره به چهره، رو به روشرح دهم غم فراق؛ نکته به نکته، مو به مو
****
(پروردگارا! مرا و والدین مرا و مومنان را روزی که حساب برپا شود، ببخشا) 41سوره ی ابراهیم
یار همراه
به نظرتون همچین دوست داشتنی برای یک پسر و یک دختر در ایران میتونه اتفاق بیوفته؟به همین حالت که فرار کنن تو کوه
همکار تالار هنر های تجسمی
یا رب با تو سخن می گویم:گر به تو افتدم نظر؛ چهره به چهره، رو به روشرح دهم غم فراق؛ نکته به نکته، مو به مو
****
(پروردگارا! مرا و والدین مرا و مومنان را روزی که حساب برپا شود، ببخشا) 41سوره ی ابراهیم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)