بنام خدای مهربان
چه ماجرای شبیهی! دستتون درد نکنه کلی خندیدیم.
ما هر روز اعتراف می کنیم. اینم یکیش: بچه که بودیم این ترفند رو پدر عزیز در مورد ما اجرا می کرد. می گفت توی خونه دوربین گذاشتم ببینم مشقاتونو می نویسین یا نه! تلوزیون رو هم باز نمی کنین تا ما بیاییم. منم می پرسیدم شما که توی راهین و رانندگی . می گفت خب از اونجا دارم می بینمتون. راستش منم تا مدتها به داشبورد ماشین مشکوک بودم که اگه بازش کرد ببینم. ولی چه تأثیری داشته که تا اومدنشون دیگه مشقی نمی موند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)