کاربر جدید
عشق خالص براي دوام زندگي كافيه و اونم وجود نداره چون اگه داشت معيار انتخاب قيافه،پول و .... نبود . عشق واقعي خيلي وقته از بين رفته ...اگه بود خيلي اتفاقها نمي افتاد .....دلمونو خوش كرديم كه هست ولي اگه بدون دخالت حس رمانتيك نگاه بكنيم تو زرق و برق روزگار از بين رفت .....شايد بايد ميپرسيدين چند تا عاشق واقعي ديدين كه تا لحظه مرگ همديگرو دوست داشته باشن هيچ وقت اشتباهي در رابطه با دوست داشتنشون انجام نداده باشن ؟
كاش ادم ها موقع ازدواج به جاي عشق انسانيت داشته باشن خيلي لازمه ......
ویرایش توسط يمنا : 28th April 2012 در ساعت 10:36 AM
کاربر جدید
با سلام و تشکر از دعوتتون . مفهوم عشق از نظر من بر دو نوع است . یکی عشق احساسی که هوس است و بس . که دیری نپاید و زود گذر است و بر اساس دلایل احساسی و زود گذر بوجود می آید و از بین می رود و نوع دیگر عشق حقیقی یا عقلایی است که در کتب امده است . عشق فرهاد و شیرین و عشق لیلی و مجنون و انواع عشق های ماندگار امروزی . که این نوع عشق بر اساس داشته ها شکل می گیرد . به خاطر این عشق است که فرد حاضر است خود را به آب و آتش بزند تا به معشوق خود برسد و برای سر بلندی او قبل و بعد از رسیدن به او خود را به هر آب و آتشی می زند تا او کامیاب گردد و در رنج و عذاب نباشد . پس چون می کوشد صاحب همه چیز می شود . چون صبر می کند ، به خواسته اش در زمان مناسب می رسد و عشق شیرین و پربار میشود ولی هرگاه عجله و شتاب باشد و بدون عقل فقط رسیدن به معشوق ان هوس است و بس و بی ارزش .
به نظر من عشق جزی از وجود ادم .من طرف عشق میخوام
منم عشق رو انتخاب می کنم
اصلا اگر همه چیز داشته باشیم دیگه به چه امیدی زندگی کنیم، برا چی تلاش کنیم؟ آدم به پوچی میرسه.
اگر همه چیز داشته باشیم رشد نمی کنیم، بزرگ نمیشیم
باید برای بدست آوردن نداشته ها با عشق تلاش کرد (البته سخته) یعنی باید سختی کشید تا رشد کرد
هر که در این بزم مقرب تر است / جام بلا بیشترش می دهند
.......
نیکی هنری نیست به امید تلافی
احسان به کسی کن که بکار تو نیاید . . .
همكار تالار باغبانى
معلومه دیگه اولیه
آخرین برگ سفرنامه باران اینست
که زمین چرکین است
کاربر جدید
تا عشق به چی باشه؟!
اگه عشق به همسر باشه یه تعبیر و جوابی داره
اگه عشق به معشوق زمینی باشه هم یه جوابی ..که به شخصه میگم تو این دوره و زمونه ما همچین عشقی وجود نداره و همش کشکه
اگه عشق به خالق بی همتا باشه هم یه جوابی داره
در کل ترجیح میدم تو این دوره و زمونه اونم تو کشور ما که فقر و فلاکت بیداد میکنه دوس دارم همه چی داشته باشم و بجای اینکه عشقو واسه خودم بخوام به مردم عشق و حال بدم و دست دستگیر و مستمندی رو بگیرم که واسم هیچی بالاتر از این نمیتونه باشه
ممنون از طراح سوال![]()
یار همیشگی
باید از هر دوتا به میزان کافی باشه.
نه بدون عشق ( عشق به هر چیزی ) میشه زندگی کرد و نه بدون همه چیز، و در صورت ایجاد تعادل بین اینها یه زندگی خوب میشه داشت.
البته نظر من اینه که اگه همه این چیز ها یه جا دست فرد باشه لذتی نداره و لذت اونها تو تلاش برای به دست آوردنشونه.
هیچکدوم....آروم می ذارم و همه شو رها می کنم![]()
سلام به نظر من وقتی عشق وعلاقه در میان نباشه ادامه راه واسه آدم غیر ممکن میشه ولی وقتی عشق باشه میتونی همه چیزو به دست بیاری
حالا کی از ازدواج حرف زد.البته با اجازه از شما دوست عزیز!جسارت نباشه یه وخ ناراحت بشینا!!!!
مگه هرکی هرکس دیگه و دوست داشته باشه باید باهاش ازدواج کنه؟!!!من هنوز با این مساله مشکل دارم!!!!من خیلی هارو دوست دارم اما نه اینکه دوست داشته باشم باهاشون ازدواج کنم.....بعدشم من هیچ کدوم از دو طرف رو انتخاب نمیکنم.چون عشق بدون امکانات بعد از یه مدت نفرت میاره اما همه چی بدون عشق هم پوچی........من یه گزینه هم به این 2 تا اضافه میکنم و اون هم امکانات مادی در سطح معمولی با علاقه هستش برای اینکه اصولا به عشق اعتقاد ندارم!عشق مث یه شراره میمونه که زود روشن میشه زودم خاموش!اما علاقه رو میتونی shareکنی بعد یه مدت ارتقاء بدیش![]()
ویرایش توسط BaAaroOoN : 29th April 2012 در ساعت 09:54 AM
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)