ای کسانی که فکر کردید ما دل نداریم داریم به جان خودمان نباشد به جان برخی ها این نوت بوک جلوی ما dell تشریف دارد رویش هم نوشته پس بی خودی با ما نگویید بیدل!
که بیدل یکی بود آنهم دهلوی و ما بادلی هستیم کرجی!
یک شعر جدی غیر طنز از من نو هم نیست کهنه کهنه است!ضمنا حقیقت هم دارد.
.................................................. .......
من می شناسمت خوب بودی همیشه با من
عکس من و تو اینجاست این نیستی تو اصلا
در عکس من تو باشی خیلی بلند و زیبا
این عکس را گرفتند از ما،مامان و بابا
آن روز من نشستم آرام پیش پایت
همبازیم تو بودی با طعم خنده هایت
من را بغل که کردی دستم رسید تا اوج
شادی درون چشمم پرشور مثل یک موج
تاج عروس من را هدیه به من تو دادی
رقص من و تو هم شد آن روز غرق شادی
این قامت خمیده این نیستی تو اصلا
این اشتباه من بود این نیستی تو حتما
قد بلند تو کو؟ حتما نشسته ای تو
برخیز ای رفیقم آیا که خسته ای تو؟
پس کو شکوفه هایت سرسبزی نگاهت؟
پس کو جوانه هایت یا میوه های ماهت؟
پس ای درخت زیبا همبازی صمیمی
این مرگ توست آیا؟ همسایه ی قدیمی
این کنده ای که اینجاست با اشک من دوباره
سرسبز گردد آیا؟پس چیست راه چاره؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)