دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: نمی دانم ؟!

  1. #1
    استعداد برتر سایت
    نوشته ها
    488
    ارسال تشکر
    604
    دریافت تشکر: 1,415
    قدرت امتیاز دهی
    42
    Array

    پیش فرض نمی دانم ؟!

    نمی دانم ؟!

  2. #2
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    انسانیت
    نوشته ها
    1,872
    ارسال تشکر
    9,863
    دریافت تشکر: 9,333
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    محسن آزماینده's: جدید21

    پیش فرض پاسخ : نمی دانم ؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط nezamehadafmand نمایش پست ها
    نمی دانم ؟!
    البته جناب حسینی نادانسته های ما نیز بیشتر از دانسته های ماست

    ولی حداقل باید تا حدی بدانیم که چه چیزی را نمی دانیم؟؟؟؟

  3. کاربرانی که از پست مفید محسن آزماینده سپاس کرده اند.


  4. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    575
    ارسال تشکر
    1,853
    دریافت تشکر: 4,068
    قدرت امتیاز دهی
    46
    Array
    master_mind's: جدید10

    پیش فرض پاسخ : نمی دانم ؟!

    نقل قول نوشته اصلی توسط nezamehadafmand نمایش پست ها
    نمی دانم ؟!
    معمااااااااااست؟!؟
    حداقل یه نموره راهنمایی کنین بدونیم قضیه از چه قراره

  5. کاربرانی که از پست مفید master_mind سپاس کرده اند.


  6. #4
    استعداد برتر سایت
    نوشته ها
    488
    ارسال تشکر
    604
    دریافت تشکر: 1,415
    قدرت امتیاز دهی
    42
    Array

    پیش فرض پاسخ : نمی دانم ؟!

    نمی دانم; خلاص!

    پایه قرار دادن «دانسته ها» برای کشف و ره بردن به «ندانسته ها» ، روز به روز بر رشد علمی انسان می افزاید .

    آنچه به عنوان یک «مانع » ، این راه را می بندد، «غرور» نسبت به دانسته ها و «کبر» نسبت به پرسیدن و آگاه شدن است .

    «احساس بی نیازی » ، نه تنها در قلمرو ثروت، بلکه در گستره دانش هم فسادآور است و شخص را به «طغیان » می کشد .

    این که گفته اند: علوم بشری با این همه رشد و شکوفایی، تنها توانسته خراشی بر دیواره عظیم مجهولات بیندازد، سخن درستی است و قبول آن، «غرور شکن » است .

    و این که گفته اند: نهایت علم و دانایی انسان آن است که به این نتیجه برسد که چیزی نمی داند، این نیز گامی در «کبرزدایی » از دل است .

    گفتن «نمی دانم » ، از سپرهای حفاظتی انسان در برابر کبر و غرور علمی است . آنان که فاقد این سپر و جوشن ضد غروراند، زود آسیب می بینند و برای حفظ وجهه موهوم و پرستیژ خیالی، به حرف های بی مدرک و سخنان خام و نپخته روی می آورد، حتی از بافتن دروغ های بزرگ نیز پروا نمی کند .

    این سخن نغز از «ابن مسعود» ، صحابی بزرگوار رسول خدا (ص) نقل شده است که: «دیوانه کسی است که درباره هر چه از او بپرسند، نظر و فتوا دهد . «نمی دانم » سپر انسان داناست » . (1)

    اگر پیرو مکتب امام صادق «ع » هم باشیم، این کلام از آن حضرت است: «اذا سئل الرجل منکم عما لا یعلم، فلیقل: لا ادری; (2) اگر از کسی از شما چیزی پرسیدند که نمی داند، بگوید: نمی دانم » .

    این آموزه و عمل به این توصیه، «شجاعت » می خواهد . هر کس طاقت و تاب تحمل بار سنگین «نمی دانم » را ندارد .

    این نکته از علامه طباطبایی که از چهره های پرفروغ دانش فلسفه وعرفان و تفسیر است، شنیدنی است .

    یکی از شاگردان وی در خاطراتش از استاد، می گوید:

    «در طول سی سال که افتخار درک محضر ایشان را داشتم، هرگز کلمه «من » از ایشان نشنیدم . در عوض، عبارت «نمی دانم » را بارها در پاسخ سؤالات، از ایشان شنیده ام، همان عبارتی که افراد کم مایه، از گفتن آن عار دارند، ولی این دریای پرتلاطم علم و حکمت، از فرط تواضع و فروتنی به آسانی می گفت . جالب این جاست که به دنبال آن، پاسخ سؤال را به صورت احتمال و با عبارت «به نظر می رسد» بیان می کرد .» (3)

    این گونه مردان خود ساخته، الگوی سلوک علمی اند، آنان که «علم » ، مغرورشان نمی سازد و تواضع علمی زینت بخش حیات علمی آنان است .

    کسی که فکر کند همه چیز را می داند و قادر به تحلیل همه چیز است و در همه زمینه ها آگاهی دارد و در هر موضوعی اظهار نظر می کند و روی نظرها و دیدگاه هایش نیز جزمیت نشان می دهد و هیچ گونه انعطاف پذیر نیست، علاوه بر آن که بی ظرفیتی خویش را می شناساند، از رشد و ارتقاء به درجات بالاتر هم محروم می ماند .

    علم زدگان مغرور، همه هستی را با متراژ دانسته های خویش محاسبه می کنند . تنها چیزی را می پذیرند که در محدوده تنگ و در فضای علمی ذهنشان بگنجد . ناچار، بسیاری از حقایق عالم را تنها به این سبب که در محاسبات علمی آنان نمی گنجد، رد می کنند .

    غرور علمی، گاهی فرد را به رد و انکار روشن ترین حقایق و بدیهی ترین واقعیات می کشاند . عناد و لجاجت در بحث و زیر بار «حق » نرفتن در مناظرات و گفت وگوها، ریشه در همین غرور دارد . از این رو، به توجیه یک خطا و اشتباه می پذیرند، چون که شهامت پذیرش حق و اعتراف به ضعف آگاهی ندارند .

    سال های نخست ورود به محیطهای دانش (چه در مقطع ابتدایی، چه دانشگاه) همراه با این «غرور» است . اگر چه دانش بیش تر شد، تواضع هم افزوده گشت و به موازات ارتقاء سطح علمی، برای دانشجو روشن گشت که چیزی نمی داند و دانسته هایش بسیار بسیار ناچیز است، این را می توان شاهدی بر «مسیر درست » در علم آموزی دانست .

    باری، گفتن «نمی دانم » ، هم نشانه شجاعت است، هم دلیل خود ساخته بودن .

    وقتی چیزی را نمی دانیم، بی جهت آسمان و ریسمان به هم نبافیم و دیگران را هم به اشتباه نیندازیم و اطلاعات غلط ندهیم و به «بافندگی » نپردازیم، که چنین بافته هایی بسیار پوسیده است و زود از هم وا می رود .

    فروتنی، زمینه ساز رشد علمی و معنوی است .

    پیامبر خدا (ص) فرموده است: «تواضعوا لمن تعلمون منه، و تواضعوا لمن تعلمونه; (4) تواضع، هم نسبت به استادی داشته باشید که از او دانش می آموزید، هم نسبت به شاگردی که به او علم می آموزید» .

    این فروتنی، در پاسخ به سؤال دیگران هم خود را نشان می دهد، آن هم با گفتن «نمی دانم » .

    چه بسیار کسانی که از جواب های بی حساب و بدون تامل خویش، پشیمان شده اند . جواب گفتن بی درنگ هم، نوعی خودخواهی و غرور است . . . «مزن بی تامل به گفتار، دم » .

    نه انسان، دانای همه چیز است، نه بی نیاز از پرسیدن . اعتراف به جهل، نوعی کمال اخلاقی است .

    کسی که از گفتن «لا ادری » شرم دارد، اما بدون شرم، حرف های حساب نکرده و نادرست می گوید، گرفتار نوعی احساس کاذب شخصیت و دچار غروری است که گاهی صاحبش را با مغز بر زمین می کوبد .

    کدام یک شرم آورتر است؟ گفتن «نمی دانم » ، یا دروغ بافی و نظر دادن درباره مباحثی که از حوزه علم و تخصص انسان بیرون است؟

    دریغا که گاهی شیطان، چگونه از انسان سواری می کشد و او را به «مردم فریبی » ، یا حتی «خود فریبی » سوق می دهد .

    از حضرت علی (ع) روایت شده است: هر گاه از کسی سؤالی شد، درباره چیزی که نمی داند، از گفتن «نمی دانم » شرم نکند . (5)

    این گام سلوک را از یاد نبریم .

    این، عصایی است که در مسیر طولانی علم آموزی، به شدت به آن محتاجیم و بدون آن، زمین می خوریم .

    پی نوشت:

    1 . محجة البیضاء، ج 1، ص 146 .

    2 . همان، ص 147 .

    3 . یادنامه علامه طباطبایی (نشریه، شماره 47حزب جمهوری)، ص 61 .

    4 . نهج الفصاحه، کلام 1185 .

    5 . غررالحکم، ج 6، ص 277 .

    پدید آورنده : جواد محدثی ، صفحه 19


    پایگاه حوزه

  7. 4 کاربر از پست مفید nezamehadafmand سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •