آسیب قابل کشنده
تغییر شرایط محیطی پس از تابش اشعه ایکس به علت رخداد ترمیم PLD ، بر نسبت سلولهای زنده ناشی از تابش دزی معین تاثیر می گذارد . این آسیب بالقوه کشنده است زیرا تحت شرایط فیزیولوژیک طبیعی بیان آن به مرگ سلول منجر می شود . اما اگر در نتیجه دستکاری در محیط پس از تابش گیری ، بقا افزایش یابد، ترمیم PLD روی داده است.
اگر سلولهای تابش دیده ، به جای محیط کاشت کامل به مدت چند ساعت در محلول نمکی نگهداری شوند ، PLD ترمیم می شود . البته این نوع تیمار ، تیماری نامناسب برای سلولهاست و به هر حال ، به آنچه که در شرایط فیزیولوژیک روی می دهد ، شبیه نیست . لی تل و همکارانش فرایند ترمیم PLD را در کشتهای سلولی در مرحله ثابت بررسی کردند و به نظر می رسد الگوی in vitro مناسبی برای سلولهای تومور در شرایط in vitro باشد ( شکل 5-1 ) . درصورت نگهداری سلولها در این مرحله به مدت 6 تا 12 ساعت پس از تابش گیری و سنجش قابلیت تشکیل کلونی آنها ، بقای سلولها به طور قابل ملاحظه ای افزایش خواهد یافت
با نشان دادن مشابهت مکانیزم و حجم ترمیم PLD در in vitro با تومورهای آزمایشگاهی in vivo ، اهمیت ارتباط PLD در پرتودرمانی بیشتر شد . اگر تابش گیری تومور در in situ و برداشت سلولها از بافت اولیه برای تعیین قابلیت تولید مثل با وقفه ای چندین ساعته روبرو شود ، در این حالت ، ترمیم به افزایش قابل توجه بقای سلول منجر خواهد شد شایان ذکر است جمعبندی داده های تجربی قابل دسترسی با ترمیم PLD موافقت کلی دارد . در صورت نامناسب بودن شرایط ، پس از تابش گیری برای رشد سلولها – به گونه ای که سلولها نتوانند با کروموزومهای آسیب دیده وارد مرحله میتوز شوند – نسبت بقای سلولها افزایش می یابد . همچنین اگر با ایجاد شرایط نامناسب رشد در میتوز تاخیری ایجاد شود ، آسیب DNA ترمیم می گردد.
اهمیت ترمیم PLD در پرتودرمانی بالینی مورد بحث است . با توجه به روی دادن این فرایند در تومورهای قابل پیوند حیوانات دلیلی مبنی بر فرض روی ندادن آن در تومورهای انسان وجود ندارد . از سوی دیگر پیشنهاد شد مقاومت پرتویی انواع خاصی از تومورهای انسان به قابلیت ترمیم PLD آنها ارتباط دارد ؛ به عبارت دیگر ، تومورهای حساس به پرتو ، ترمیم PLD را بخوبی انجام نمی دهند اما تومورهای مقاوم به اشعه ، از مکانیزم های ترمیمی مناسب برای PLD برخوردارند. علی رغم جالب و جذاب به نظر رسیدن این فرضیه ، اما هنوز به بررسی بیشتری نیاز دارد .
طب هسته ای مجزه قرن
يکي از روشهاي تشخيصي و درماني ارزشمند در طب، پزشکي هسته اي مي باشد. که تبلور آن از ابتدا تا کنون تلفيقي از کشفيات مهم تاريخي بوده است. اولين جرقه در سال 1895 با کشف اشعه X و در 1934 با کشف مواد راديواکتيو زده شد. اولين استفاده کلينيکي مواد راديواکتيو، در سال 1937 جهت درمان لوسمي در دانشگاه کاليفرنيا در برکلي بود. بعــــــد از آن در 1946 با استــــــفاده از اين مواد توانستند در يک بيمار مبتلا به سرطان تيروئـــــيد از پيشرفت اين بيماري جلوگيري کنند. البته تا 1950 کاربرد کلينيکي مواد راديواکتيو بطور شايع رواج نيافت و مسکوت ماند. طي سالهاي بعد از آن متخصصين و فيزيکدانان به اين واقعيت پي بردند که مي توان از تجمع راديو داروها در ارگان هدف تصاويري از آن تهيه نمود و يا به درمان بافت آسيب ديده کمک نمود. بطوريکه در اواسط دهه 60 مطالعات بسياري در خصوص طراحي تجهيزات لازم آغاز گشت. در دهه 1970 توانستند با جاروب نمودن از ارگانهاي ديگر بدن مانند کبد و طحال، تومورهاي مغزي و مجاري گوارشي تصاويري را تهيه نمايند. و در دهه 1980 از راديو داروها جهت تشخيص بيماري هاي قلبي استفاده نمودند و هم اکنون نيز با ضريب اطمينان بسيار بالايي از پزشکي هسته اي در درمان و تشخيص و پيگيري روند درمان بيماريها استفاده مي گردد. طب هسته اي از جمله گرايش هاي تخصصي درشاخه هاي پزشکي است وداراي اهميت و نقش قابل ملاحظه اي دربهبودي بيماران و مطمئن ترين روشها و سبکهاي تشخيص اشعه اي براي تشخيص بيماريها و علاج آنها در عصر امروزي است.
اين شاخه ازعلم که کاربرد آن در پزشکي از اهميت بالايي برخوردار است داراي کارايي و توانائي هاي فوق العاده درتشخيص عضو مصدوم و کم کاري يا نقص و ضعف در انجام وظيفه توسط هر کدام از اعضاي جسم انسان است که به واسطه تغييرات شيميايي معين در عضو مورد بررسي قرار مي گيرد. به وسيله اين روش وسبک پزشکي مي توان بيماري را درمراحل اوليه و قبل از وارد شدن به مراحل مزمن و بدخيم و لاعلاج بهبودي به موقع و زودهنگام با تشخيص و جلوگيري ازگسترش بيماري انجام داد. البته کاربرد طب هسته اي تنها به مرحله تشخيص محدود نمي گردد بلکه داراي نقش اساسي در بهبودي بعضي از بيماريها دارد بدين شکل که با تزريق يا اعطاي مقداري از ماده مخصوص و متفاوت با اشعه اي که در تشخيص به کار مي رود در مسير و مراحل بهبودي بيمار کاربرد دارد. بدين صورت که اين ماده در محلهاي بيماري و مختل متمرکز گرديده با تمرکز اشعه به محل و ريشه کني بيماري و عامل بيماري ومحدود و بسته نمودن بيمار (عارضه ديده) از توسعه وگسترش و رسوخ بيماري وحمله به ديگر اعضا و تسري به محلهاي ديگر جسم بشر جلوگيري مي نمايد بدون اينکه اثر جانبي مضر و منفي بر قسمتهاي ديگر جسم داشته باشد.
جمع آوري وتنظيم :نسرين ون آبادي کارشناس پرستاري از اورميه
منبع:sahand27216.parsiblog.com





پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)