تئوري هاي پايه اي
تئوري Dow
اين تئوري ،قديمي ترين تئوري در زمينة آناليز تكنيكي است.اين تئوري، بيان ميكند كه قيمتها ،اطلاعات موجود را منعكس ميكنند. تئوري عموماً در مورد ميانگين هاي بازار سهام توسعه يافت. اين تئوري ميگويد كه قيمت به سه نوع الگوهاي امواجي اوليه- ثانويه و فرعي توسعه مييابد (زياد ميشود) اين تئوري هم چنين الگوهاي برگشتي را مشخص ميكند، كه سطح متوسط آنها توسط روند حركتي شان مشخص ميشود. سطوح برگشت در محدوده % 33 ،% 50 و % 66 گذاشته شده است.
محدوده هاي فيبو ناچي Fibonacci
Leonardo Fibonacci متولد پيزا ايتاليا بتاريخ 1170 ميلاديسري اعداد مشهور مطابق تناسبهاي رياضي است كه از پديدههاي طبيعي و مصنوعي بوجود آمده است. اين اعداد،از جمع اعداد 1 و 2 ،بدست آمده است.
تناسبات بدست آمده در اعداد فيبو ناچي و در صدهاي آنان در بسياري از موضوعات طبيعت ديده ميشوند.مثل فاصله بين بندهاي انگشتان دست،فواصل بين بيني و دهان و چشمها و چانه و انتهاي سر.همچنين فواصل کوهها و نيز انواعي از پرهاي گلها و نيز بسياري ديگر از چيزهاي طبيعي.1 و بعد از ان 1 بعلاوه 1=2 و بعد از ان ،جمع دو عدد قبلي يعني 2 بعلاوه 1=3، و سپس جمع 3 با 2 =5 و سپس جمع 5 با 3= 8 و همينطور الي اخر که اعداد زير بدست ميايند: 1-2-3-5-8-13-21-34-55—89-144-233-377-610-987 .و براي تخمين فاصلة يك قيمت كه آيا به جاي اول برگشته و يا اينکه همچنان در مسير روند قرار دارد، استفاده ميشود. مهمترين سطوح برگشتي ،براي نسبتها ،اين مقادير ،تعريف شده اند: % 2/38 و % 50 و % 8/61 است. امواج Elliott

Ralph Nelson Elliott متولد 1871 در کانزاس
اين تئوري به تحليلگران اجازه ميدهد تا حركات قيمت را در الگوهاي موجي شکل كه ميتواند نقاط آينده و نيز نقاط برگشت را نشان دهد ، طبقه بندي كنند. حركت امواج با روند آن بعنوان امواج ناگهاني شناخته ميشود و حركات در مقابل روند بعنوان امواج تصحيح كننده شناخته ميشوند. امواج تصحيح گر ميتواند شامل پنج و سه حركت اوليه باشد. جمع 8 حركت شامل يك چرخه امواج كامل است. زمان انتخابي براي اين امواج ميتواند از تايم فريم 15 دقيقه به بالا باشد. كليد اين تئوري، توانايي تشخيص مفهوم امواج است بطوريكه تحليلگر بتواند ساختار امواج کوچکتر را در رابطه با ساختار امواج بزرگتر ، تخمين زده و تعيين کند.
باندهاي Bollingerاساساً توسط John Bollinger توسعه يافت. Bollinger Band باندهاي ذخيره از انرژي هستند كه بدور يك شاخص ميانگين متحرک ساده كشيده شده اند. آنها توسط بهره برداري از انحراف معيار قيمت در طول دوره مشابه، وقتي ميانگين متحرک محاسبه ميشوند و بعنوان خطوط بالا و پايين ميانگين متحرک رسم ميشوند.وقتي ميانگينهاي متحرک، براي تشخيص اساسي روند استفاده ميشوند Bollinger Bands ،اين ايدهها را با ميزان فراريت و انرژي هر بازار اختصاصي به منظور رسم يك طرح يا نقشه ، پي ريزي و تركيب ميكند.بطور خلاصه، انحراف معيار ،يك منحني نرمال ترسيم ميكند، كه شكل آن شيبه نوار باريکي خواهد بود که از هر دو طرف در حال کاهش خواهد بود. انتظار ميرود كه بطور ميانگين، يك انحراف از ميانگين(بالاترين نقطه) بروي هر سمت % 68 از نتايج نمونه را آشكار كند .يك انحراف از ميانگين %95 نتايج نمونه را نشان ميدهد. بنابراين،اين گونه حرکت، مستلزم گرفتن دو انحراف معيار از ميانگين متحرک است كه شامل 95% قيمت موجود است. قيمتهاي خارج از باند، فقط %5 از زمانهاي موجود را شامل ميشوند و بنابراين هر حركت خارجي بايد گمراه كننده تلقي شود.فاصلة بين Bollinger, Bandهاي بالايي و پايين نشاندهنده فراريت است. وقتي قيمتها بدون ميانگين شان افزايش مييابند، انحراف معيار افزايش مييابد و بنابراين باندها در مقادير قابل تغيير دور از ميانگين ،تغيير ميكنند. در زمانهايي که بازار در حال نوسان است، قيمتهايي كه به باندها ميرسند ميتوانند اشاره به حالتهاي فروش و حالتهاي خريد باشند. موج هاي قوي وقتي به سرعت به باند بالايي باند ،برخورد مي کنند ،ميتوانند نشان از شروع روند بالارو باشند.و همينطور وقتي يک موج قوي به باند پايين باند ،برخورد ميکند،ميتواند نشان از شروع يک روند پايين رو باشد.در يک بازار ترند دار،موارد زيادي از عبور قيمت از باندهاي بولينگر وجود دارد. در بولينگر باند ها،وقتي حرکت قيمت به شکل نوار باريک در ميايد بدين معني است که در آينده ميتوان انتظار حرکت انفجاري و شروع يک حرکت بزرگ را داشت.اما نکته مهم اين خواهد بود که زمان آن مشخص نيست.و ممکن است اين انتظار ،روزها بطول بيانجامدو شاهد بازاري کاملا آرام باشيم.
Commodity Channel Index (CCI)اين اينديکيتور، يكي از مشهورترين اينديکتورها و شاخص ها در بازار بورس و فارکس است. معامله گران ،از اين اينديکيتور براي نقطه شروع و استارت ورود به بازار و نيز خروج از بازار ،استفاده ميکنند ،از اينجهت که بر اين تصورند که سيکل ها و چرخه هاي حرکتي را خوب بنمايش ميگذارد.اين اينديکيتور براي موقعيتهاي بين 70 تا 80 درصد همه تحرکات قيمتي بين +100 و -100 که در يک محدوده افقي بنمايش درميايد، طراحي شده است.بسياري از معامله گران که با اين استراتژي و اينديکيتور کار ميکنند ،وقتي که قيمت ،از -100 پايين تر بيايد،پوزيشن سل�و زماني که قيمت ،از +100 بالاتر برود،پوزيشن buy ميگيرند. همچنين از اين اينديکيتور به عنوان نمايشگر خوبي که نقاط اشباع از فروش و نيز اشباع از خريد ،را بخوبي نمايش ميدهد،استفاده ميکنند.البته به شکلي غير از آنچه در اوسيلاتورها وجود دارد.
بسياري از معامله گران و سرمايه گذاران،از CCI ،نقطه صفر را، و قطع شدن اين خط را،به عنوان نقطه و شروع خوبي براي عمليات معاملات خود ،در نظر ميگيرنذ.همچنين هر گونه استراتژي هاي ديگر را منوط به تاييد اين اينديکيتور ،و عبور�آن ، از خطوط گفته شده ،ميدانند.
ميانگين متحرک (EMA) اين اينديکيتور، بطور وسيعي توسط معامله گران ، آناليستها و اشخاصي که مديريت سرمايه را بکار ميگيرند، بكار ميرود. البته ميانگين متحرک exponential جوابگويي بهتري از يك ميانگين متحرک ساده،خواهد داشت كه قيمتهاي ميانگين از هر تعداد بار هاي مشخص توسط پارامترهاي استفاده شده را طراحي و محاسبه کرده است. فرمول آن بشكل زير است: EMA= EMAt-1+SF*(price -EMAt-1)
SF =2l /(1+length of average)
رقمهاي جديد ،اينکونه است که ،نسبت قيمت فعلي وقيمت قبلي و همچنين�ميزان آن با فاکتور smoothing. ،محاسبه خواهد شد. اين موضوع ،بدين معناست که ،ميانگين متحرک exponential ارزش بيشتري به قيمت فعلي بازار ، ميدهد .برخلاف آنچه که در ميانگين متحرک ساده رخ ميدهد. گويي حرکتي متضاد حركت ميانگين متحرک ساده است . معمولا اينديکيتور ميانگين متحرک.براي تشخيص تغيير اساسي روند (ترند ) بکار برده ميشود. برخي از معامله گران ،تنها با همين يک اينديکيتور و قطع و عبور قيمت از آن، معاملات خود را شروع ميکنند.برخلاف عده ديگري که عقيده دارند ميبايستي همزمان از ميانگين متحرک ،با اعداد ديگري استفاده کنند و منتظر قطع و عبور يکي از ديگري باشند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)