دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14

موضوع: داستان آموزنده(من گاو هستم)

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض داستان آموزنده(من گاو هستم)

    در يك مدرسه راهنمايي دخترانه در منطقه محروم شهر خدمت مي كردم و چند سالي بود كه مدير مدرسه شده بودم.
    قرار بود زنگ تفريح اول، پنج دقيقه ديگر نواخته شود و دانش آموزان به حياط مدرسه بروند.
    هنوز دفتر مدرسه خلوت بود و هياهوي دانش آموزان در حياط و گفت وگوي همكاران در دفتر مدرسه، به هم نياميخته بود.
    در همين هنگام، مردي با ظاهري آراسته و سر و وضعي مرتب در دفتر مدرسه حاضر شد و خطاب به من گفت:
    «با خانم... دبير كلاس دومي ها كار دارم و مي خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال هايي بكنم.»
    از او خواستم خودش را معرفي كند. گفت:
    «من 'گاو' هستم ! خانم دبير بنده را مي شناسند. بفرماييد گاو، ايشان متوجه مي شوند.»
    تعجب كردم و موضوع را با خانم دبير كه با نواخته شدن زنگ تفريح، وارد دفتر مدرسه شده بود، درميان گذاشتم.
    يكه خورد و گفت: «ممكن است اين آقا اختلال رفتار داشته باشد. يعني چه گاو؟ من كه چيزي نمي فهمم...»
    از او خواستم پيش پدر دانش آموز ياد شده برود و به وي گفتم:
    «اصلاً به نظر نمي رسد اختلالي در رفتار اين آقا وجود داشته باشد. حتي خيلي هم متشخص به نظر مي رسد.»
    خانم دبير با اكراه پذيرفت و نزد پدر دانش آموز كه در گوشه اي از دفتر نشسته بود، رفت.
    مرد آراسته، با احترام به خانم دبير ما سلام داد و خودش را معرفي كرد: «من گاو هستم!»
    - خواهش مي كنم، ولي...
    - شما بنده را به خوبي مي شناسيد.
    من گاو هستم، پدر گوساله؛ همان دختر۱۳ ساله اي كه شما ديروز در كلاس، او را به همين نام صدا زديد...
    دبير ما به لكنت افتاد و گفت: «آخه، مي دونيد...»
    - بله، ممكن است واقعاً فرزندم مشكلي داشته باشد و من هم در اين مورد به شما حق مي دهم.
    ولي بهتر بود مشكل انضباطي او را با من نيز در ميان مي گذاشتيد. قطعاً من هم مي توانستم اندكي به شما كمك كنم.
    خانم دبير و پدر دانش آموز مدتي با هم صحبت كردند.
    گفت و شنود آنها طولاني، ولي توأم با صميميت و ادب بود. آن پدر، در خاتمه كارتي را به خانم دبير ما داد
    و با خداحافظي از همه، مدرسه را ترك كرد.
    وقتي او رفت، كارت را با هم خوانديم.
    در كنار مشخصاتي همچون نشاني و تلفن، روي آن نوشته شده بود:
    «دكتر... عضو هيأت علمي دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه...»
    ویرایش توسط باستان شناس : 29th August 2011 در ساعت 12:05 PM دلیل: فونت رو 4 زدم تا بهتر خوانده شود و تغییر رنگ برای بهتر خواندن
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...


  2. #2
    همکار بخش مذهبی
    نوشته ها
    4,395
    ارسال تشکر
    7,424
    دریافت تشکر: 12,850
    قدرت امتیاز دهی
    7192
    Array

    پیش فرض پاسخ : داستان آموزنده(من گاو هستم)

    واقعا آموزنده بود.

    آفرین ها به بابای بچه ،

    با چه متانت و فکری به سراغ معلمه میره . نه تنها به او به منم درسی داد فراموش نشدنی .

    یاد حکایت در خواست شاه از بهلول افتادم که می خواست واسش بهترین و بدترین عضو بدن رو ببره ،

    که در دو حالت زبان برده بود.
    اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر


  3. 10 کاربر از پست مفید طلیعه طلا سپاس کرده اند .


  4. #3
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    روانشناسی
    نوشته ها
    43
    ارسال تشکر
    98
    دریافت تشکر: 140
    قدرت امتیاز دهی
    202
    Array

    پیش فرض پاسخ : داستان آموزنده(من گاو هستم)

    خووووب بود خیلی

  5. 4 کاربر از پست مفید علایی-فروزان سپاس کرده اند .


  6. #4
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حسابداری
    نوشته ها
    413
    ارسال تشکر
    1,360
    دریافت تشکر: 1,035
    قدرت امتیاز دهی
    166
    Array
    صاصائیل's: جدید35

    پیش فرض پاسخ : داستان آموزنده(من گاو هستم)

    بسیار جالب و آموزنده بود
    ممنون
    یادمان باشد , زندگی خیابانیست یکطرفه

  7. 4 کاربر از پست مفید صاصائیل سپاس کرده اند .


  8. #5
    دوست آشنا
    نوشته ها
    854
    ارسال تشکر
    4,223
    دریافت تشکر: 4,799
    قدرت امتیاز دهی
    2454
    Array

    پیش فرض پاسخ : داستان آموزنده(من گاو هستم)

    نتیجه اخلاقی :

    هیچ گوساله ای را نباید دست کم گرفت چون پدری بنام گاو دارد ...
    توحرف مفت میزنی و من مفتی حرف میزنم و هر 2 به این تفاهم خود می بالیم !

  9. 6 کاربر از پست مفید Sookoot سپاس کرده اند .


  10. #6
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    Architecture
    نوشته ها
    197
    ارسال تشکر
    917
    دریافت تشکر: 461
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : داستان آموزنده(من گاو هستم)

    خیلی جالب بود
    آغاز کسی باش که پایان تو باشد

  11. 2 کاربر از پست مفید XXehsanXX سپاس کرده اند .


  12. #7
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    Architecture
    نوشته ها
    197
    ارسال تشکر
    917
    دریافت تشکر: 461
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : داستان آموزنده(من گاو هستم)

    خیلی جالب بود
    آغاز کسی باش که پایان تو باشد

  13. 2 کاربر از پست مفید XXehsanXX سپاس کرده اند .


  14. #8
    کاربر جدید
    نوشته ها
    27
    ارسال تشکر
    42
    دریافت تشکر: 69
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : داستان آموزنده(من گاو هستم)

    جالب بود افرین

  15. 2 کاربر از پست مفید مهنس سپاس کرده اند .


  16. #9
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    تجربیـــ
    نوشته ها
    495
    ارسال تشکر
    3,734
    دریافت تشکر: 2,645
    قدرت امتیاز دهی
    2247
    Array
    haniye.R's: جدید105

    Smile پاسخ : داستان آموزنده(من گاو هستم)

    خیلی تاثیر گذار بود....
    ممنون

  17. 2 کاربر از پست مفید haniye.R سپاس کرده اند .


  18. #10
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    IT
    نوشته ها
    166
    ارسال تشکر
    865
    دریافت تشکر: 372
    قدرت امتیاز دهی
    49
    Array
    marziyh's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : داستان آموزنده(من گاو هستم)

    مرسی ، عالی بود .

  19. 2 کاربر از پست مفید marziyh سپاس کرده اند .


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نقد هزار و یک شب
    توسط GUNNER_2020 در انجمن نقد و بررسی ادبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 17th August 2011, 12:29 AM
  2. چگونه داستان روایت کنیم؟
    توسط MR_Jentelman در انجمن نقد و بررسی ادبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd November 2010, 08:36 AM
  3. مجموعه داستان "توپ بازي"
    توسط AreZoO در انجمن داستان های کوتاه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th November 2010, 03:50 PM
  4. معرفی: مروري بر مجموعه داستان گداها هميشه با ما هستند اثر توبياس وولف
    توسط *میترا* در انجمن کارگاه داستان نویسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th October 2009, 10:50 AM
  5. معرفی: آنتو‌ن پاولوويچ چخوف
    توسط diamonds55 در انجمن مشاهیر ادبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st January 2009, 04:45 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •