دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 9 از 13 نخستنخست 12345678910111213 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 123

موضوع: میخواهم راز خوشبختیم را با شما شریک شوم!

  1. #81
    کاربر جدید
    نوشته ها
    104
    ارسال تشکر
    1,621
    دریافت تشکر: 699
    قدرت امتیاز دهی
    61
    Array

    پیش فرض پاسخ : میخواهم راز خوشبختیم را با شما شریک شوم!

    [QUOTE=7raha7;228047]
    موضوع خیلی خیلی خیلی مهم امروز: سپاسگزاری......... (یک کار فراموش شده!)
    خیلی زود میرم سر اصل مطلب... انسانها چه مواقعی از کسی بابت چیزی تشکر میکنن؟ موقعی که کسی در حقشون لطف میکنه یا مثلا از کسی چیزی میگیرن... پس سپاسگزاری یه جورایی نشات گرفته از حس بی نیازیه : حالا که دارمش و از داشتنش بی نیازم... پس سپاسگزارم!
    و این.... اصلیه که اکثر ما بدون اینکه بدونیمش انجامش میدیم... در حقیقت توی جامعه ما و نه فقط جامعه ما ... در هر جای دنیا این کار یه وظیفه اس... با گفتن اینکه این کار یه وظیفه اس دو نتیجه میشه گرفت: اولا اونایی که اساسا انسانهای سپاسگزاری نیستند پس در انجام وظیفه شون دارن کوتاهی میکنن...
    دوما : سپاسگزاری کردن ما... که هر روز بابت کارهایی از هم تشکر میکنیم یعنی یه کار خیلی خیلی معمولی
    این یعنی: اکثر ما انسانهای سپاسگزاری نیستیم... فقط در حد مینیمم انجامش میدیم: یعنی در همون حدی که موظفیم انجام بدیم
    بیاید امروز از خودمون بپرسیم : تا حالا از این حد کمترین، جلوترم رفتیم؟؟؟
    لابد از خودتون میپرسید : جلوتر از این ؟؟؟ این دیگه چه صیغه ایه آخه.....
    خب... اگر شما جزو دسته دومید یعنی هر روز دارید در حد یه وظیفه از دیگرون تشکر میکنید... توجه کنید که این دیگرون شامل حال خدا هم میشه... اونم در حد وظیفه اس . میدونید چرا؟ چون ما میگیم : خدایا شکرت سالمم.... خدایا شکرت روزیمو دادی...
    بچه ها ما خیلی عقبیم... چون تا الانش اینا وظیفه مون بوده که انجامش بدیم! اگر سالمیم ... سلامتیمون یه عطیه اس از جانب خداوند و موظفیم بابتش سپاسگزار باشیم هرچند خیلی وقتام نیستیم...
    اما کسی که میخواد بیشتر از این حد معمولی سپاسگزار باشه


    سلام

    امام سجاد(عليه الاسلام) حديثي داره به اين مضمون

    خداوندا چگونه ميتوانم شكرگزار تو باشم كه براي هر شكري كه مي كنم شكري لازم است كه اجازه شكر كردن را به من داده ايي

  2. 6 کاربر از پست مفید tarannom101 سپاس کرده اند .


  3. #82
    کاربر جدید
    نوشته ها
    104
    ارسال تشکر
    1,621
    دریافت تشکر: 699
    قدرت امتیاز دهی
    61
    Array

    پیش فرض پاسخ : میخواهم راز خوشبختیم را با شما شریک شوم!

    نقل قول نوشته اصلی توسط 7raha7 نمایش پست ها
    ادامه از بخش قبلی
    خب .. نخواستم بخش قبلی خیلی طولانی شه واسه همین دو قسمتش کردم...
    طبق اون چیزی که قبلا گفتم در جهان حاضر هیچ آفرینش جدیدی صورت نمیگیره... این مساله هزاران سال پیش در کتب مقدس مطرح شده و امروزه با فیزیک کوانتوم اثباتش کردن.. پس اگر من امروز بیست میگیرم این اتفاق از قبل وجود داشته... در حالیکه من نمیدونستم... و همین تا قبل از امتحان مایه ی عذاب من و استرسم و در نتیجه به خطر افتادن سلامت روانیم میشه.... حالا جدیدنا به خودم میگم: منکه آخرش بیست میگیرم... پس دیگه چمه؟؟؟ وقتی این اتفاق از قبل وجود داشته واسه چی باید براش غصه بخورم؟؟؟
    یه کم گسترده تررر: منکه میدونم دارم تلاشمو میکنم و شکی نیست که دانشگاه اصفهان قبول میشم... پس دیگه چرا باید غصه بخورم؟؟؟
    منکه میدونم به همه آرزوهام میرسم پس دیگه چرا باید وقتمو صرف خیالپردازی درمورد آرزوهام بکنم؟؟؟
    در حقیقت میشه گفت تو این دنیا وقایعی هستند که به نام ما ثبت شدن: بیست گرفتنم... دانشگاه قبول شدنم...
    به نام خود خود خودمون...و ما هر چیزی که تو سرمونه مسلما به نام ما ثبت شده: چون هیچ چی اتفاقی نیست
    پس اگه من تو ذهنمه که دنیا رو عوض کنم : این ذهنیت من از قبل وجود داشته
    به نظرتون چرا باید در ذهن یک انسان همچین چیزی آفریده بشه یا برنامه ریزی بشه که همچین چیزی تو ذهنش باشه؟؟؟ : چون از حالت بالقوه به بالفعل در خواهد اومد.اون کسی که آفریننده اس و ما بهش میگیم خدا هیچ کاری رو بی هدف انجام نمیده.
    و شکر گزاری بابت چیزی که میدونید نصیبتون میشه یعنی : ایمان به همین اصولی که گفتم... و ایمان در هر جایی به کار شما سرعت میده... مثل یه کاتالیزورررررررررر.
    توجه کنید که هر ذهنیتی که دارید، و تمام آرمانها و آرزوهاتون، به نام خودتونه... منحصرا مال شماست. و اگه مال شما نبود پس این آرمان تو سر شما نبود... داشتن یک آرزوی قلبی توسط شما یعنی اینکه این مال شماست... کاریه که شما انجامش خواهید داد چون ایده اش در ذهن شماست... و لازمم نیست شب و روز غصه شو بخورید : چون بلاخره انجام میشه... به هر شکلی...از قبل وجود داشته... تموم اینا با برنامه ریزیههههه... شما میدونید که به آرزوتون میرسیددددد...
    و این... قدرته

    سلام

    نابرده رنج گنج ميسر نميشود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد


    فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره(سوره زلزله)

  4. 4 کاربر از پست مفید tarannom101 سپاس کرده اند .


  5. #83
    کاربر جدید
    نوشته ها
    104
    ارسال تشکر
    1,621
    دریافت تشکر: 699
    قدرت امتیاز دهی
    61
    Array

    پیش فرض پاسخ : میخواهم راز خوشبختیم را با شما شریک شوم!

    [QUOTE=7raha7;229381]
    مرض داری اینقد بهونه میاری؟؟؟
    عنوانی که نوشته ام یه کم زننده اس... ولی جدا اعصابم خورده از این کارایی که بعضیا میکنن... اطرافیانمو میگم... من براتون از خدا گفتم.... و اینکه با تصورات مثبتتون نسبت به خدا خودتونو بهش نزدیک کنید... و براتون از ضرورتش گفتم... و قدرتی که به ما انسانها داده شده... همینو تو جلسات بحث و گفتوگو هم گفتم... اکثر انسانهای تنبل اینجور مواقع میگن: عجب... راست میگی حق با توئه... ولی اگه الان بخوام با خدا یهویی خودمونی شم که نمیشه... بذار گناهمو ترک کنم... بذار حجابمو رعایت کنم بعد... بذار یادبگیرم دروغ نگم بعد...
    و با این به تاخیر انداختنها پروژه ی نزدیک شدن به خدا موکول میشه به ده سال دیگه.... یعنی زمانی که شما مطمئن شدید دیگه گناهی نکردید که موجب دوری شما از خدا شه و...و...
    مطمئن باشید خود شما هم همینطورید... یعنی تفکر غالب یه ملت مسلمان (به ظاهر مسلمان!!!) همینه : اول باید آدم خوبی شی... تا بتونی به خدا نزدیک شی...
    قاطعانه میگم : این تصور اشتباهه!
    نه که کاملا اشتباه باشه... در مرحله ی اول اشتباهه... این تصور باید در مرحله دوم روابط شما با خدا تو ذهنتون باشه...
    تقصیر شماهم نیست... مشکل از عرضه کنندگان دینه... دین اسلام یه دین محشره... اما حیف که درست به مردم عرضه اش نمیکنن... بگذریم...
    خب... اگه این تصور اشتباهه پس تصور درست چیه؟
    برای جواب به این سوال قبلش من این سوالو از شما میپرسم: ضرورت وجود خدا چیه؟
    در زندگی روزمره میگم براتون: من یه انسان گناهکارم... گناه بزرگ من... گمراه کردن دیگرون بود! چطوری؟ عقایدم سردرگم کننده بود... موضع سیاسیم موضع خوبی نبود...( به سن من نگاه نکنید.... کسی که سرش از بچگی تو کامپیوتر باشه یه کمی زیادی میدونه که این براش خوب نیسسسس)
    و بدین ترتیب با اظهار عقایدم یه مشت آدم ساده که هیچ مطالعه ای نداشتن و بی چون و چرا حرفای قلنبه سلنبه رو قبول میکردن گمراه شدننننننن... اولش میخواستم به خدا نزدیک شم... اه... لعنت به این جوگیرشدنای دوران نوجوونی! میخواستم بی خیال اظهار عقیده شم... اما گاهی جوگیر میشدم .... ترک این گناه برام سخت بود...
    بله... بدون خدا برام سخت بود... گناهمو ترک نکردم... اما به خدا نزدیک شدم... بهش گفتم خودمم از خودم بدم میاد که اینجوریم. کمکم کنه درست شم. و بلافاصله بعدش : درست شدم! کی کمکم کرد: .... همونی که از اولش نیتم از ترک گناه خودش بود.
    حالا اگه میخواستم هی صبر کنم و خودم زور بزنم شاید دیگه خیلی دیر میشد. من هنوزم دارم تاوانشو پس میدم... هنوزم یکی هست که کشوندمش به راه اشتباه و یه موضع بد مذهبی... حالا به راه آوردنش برام از شکنجه هم بدتره!
    خوب شد که زود تموم شد وگرنه نمیدونم الان باید غصه گمراه کردن چند نفرو میخوردم!
    توجه! توجه! خانم ها و آقایان!!! مهم نیس تا به الان چقدر گناه کردید! مهم نیست اگر الان دروغگو و دزد و بدهکار و حتی بدترش... فاسد هستید... مهم نیست اگر الان کثافت داره از سرو روتون بالا میره... مهم نیست اگه دارید بدترین کارای دنیا رو میکنید... مهم نیست اگه قاتل، بی رحم، عصبانی، خراب، بی اراده، هوس باز، تنبل، و ...و.... هستید.
    از همین الان رابطه با خدا رو شروع کنید: برای رابطه با خدا ترک گناه نکنید
    برای ترک گناه با خدا رابطه برقرار کنید. این ضرورت وجود خدا در زندگی شماست: به جریان انداختن نور و قدرتش در زندگیتون در جهت رفع عیباتون و مشکلاتتون. ایمان داشته باشید اون شما رو میپذیره... به هر اندازه ای هم که کثیف باشید با برداشتن یک قدم اون شما رو در آغوش میگیره! و به این ترتیب... با اومدن نور تاریکها میرن: تجلی روح خدایی در تمام ذرات زندگیتون ...........

    سلام

    يه وقت يه نداي بلند ميشه به اين مضمون اسكتوا يا ملائكتي همه ساكت ميشن بعد ميپرسن خدايا چرا گفتي ساكت شيم ندا مياد گوش كنيد بنده ي گنه كار من اومده در خونم

    باز آي بازآي هرآنچه هستي بازآي

    صد بار اگر توبه شكستي بازآي

    اين درگه ما درگه ناوميدي نيست

    گر كافر و گبر و بت پرستي بازآي

    خدا تو يه حديث قدسي درباره ي اوناي كه بهش پشت كردن ميفرمايد

    اگه اوناي كه بهم پشت كردن مي دونستن چقدر عاشقشونم از شوق ميمردن


  6. 5 کاربر از پست مفید tarannom101 سپاس کرده اند .


  7. #84
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    علوم کامپیوتر
    نوشته ها
    806
    ارسال تشکر
    3,312
    دریافت تشکر: 3,315
    قدرت امتیاز دهی
    59
    Array

    پیش فرض پاسخ : میخواهم راز خوشبختیم را با شما شریک شوم!

    حالا نوبت مرحله ی بعده
    بعد از فراخواندن خدا به زندگیتون کم کم گناه کمرنگ میشه... کنترلش دست شما نیست . این دو تا با هم یه جا نمیمونن: کمال و قدرت برتر- تاریکی و گناه
    پس به محض اومدن خدا و این قدرت برتر گناهان شما کمرنگتر میشن و کم کم وقتشه توبه کنید... یه باور اشتباه دیگه ی مذهبی اینه که وقتی میخواید یه گناهو ترک کنید بلافاصله توبه کنید. بازم قاطعانه میگم : اشتباهه...
    اگر به انجام دادن اون گناه معتاد شده باشید این توبه شما رو پیش خدا بدقول میکنه... موقعی توبه کنید کنید که میدونید دیگه نمیرید سمت این گناه... هیچی نباید براتون مهمتر از آبروتون پیش خدا باشه... بدقولی هم که دیگه آفت آبرو هستش!
    سوال اینه : گفتم موقعی توبه کنید که میدونید نمیرید سمت گناه.... چه موقع میدونید که نمیرید سمت گناه؟ وقتی اون گناه در وجودتون کمرنگ و کمرنگتر میشه... چه موقع کمرنگ میشه: جواب این سوال همون بحث قبلیه.... موقعی که به سمت خدا میرید.
    و چرا ارزش یه توبه کار پیش خدا زیاده؟؟؟؟ : چون دیگه اینکه این انسان گناهو انجام نمیده قطعی شده... دیگه گناه تمووووووووووم شد! این یه انسان تازه اس! انگار که تازه متولد شده باشه!
    و با تکیه بر روایات دین خودتون میگم : کسی که توبه کنه (توبه ی واقعی!) از گناهش پاک پاکه... گویا تازه از مادر متولد شده باشه. و خدا کامل کامل کامل می بخشددش!
    بعد از توبه شما تازه رسیدین به مرحله دوم.... حالا خدا رو دارید. چی کار کنید که از دستش ندید و بهش هی نزدیکتر شید؟؟؟ : برای از دست ندادنش گناهای بیشتری رو ترک کنید. این میشه همون تصوری که گفتم در مرحله اول داشتنش اشتباهه. حالا باید برای نزدیکتر شدن به خدا آدم خوبتری شدددددددد!
    این یعنی رشد و پویایی و کمال برترررر
    این یعنی قدرت!
    sokutam miad... slm,hamin:-)

  8. 5 کاربر از پست مفید 7raha7 سپاس کرده اند .


  9. #85
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    علوم قرآني
    نوشته ها
    66
    ارسال تشکر
    935
    دریافت تشکر: 284
    قدرت امتیاز دهی
    118
    Array

    پیش فرض پاسخ : میخواهم راز خوشبختیم را با شما شریک شوم!

    نقل قول نوشته اصلی توسط 7raha7 نمایش پست ها
    حالا نوبت مرحله ی بعده
    بعد از فراخواندن خدا به زندگیتون کم کم گناه کمرنگ میشه... کنترلش دست شما نیست . این دو تا با هم یه جا نمیمونن: کمال و قدرت برتر- تاریکی و گناه
    پس به محض اومدن خدا و این قدرت برتر گناهان شما کمرنگتر میشن و کم کم وقتشه توبه کنید... یه باور اشتباه دیگه ی مذهبی اینه که وقتی میخواید یه گناهو ترک کنید بلافاصله توبه کنید. بازم قاطعانه میگم : اشتباهه...
    اگر به انجام دادن اون گناه معتاد شده باشید این توبه شما رو پیش خدا بدقول میکنه... موقعی توبه کنید کنید که میدونید دیگه نمیرید سمت این گناه... هیچی نباید براتون مهمتر از آبروتون پیش خدا باشه... بدقولی هم که دیگه آفت آبرو هستش!
    سوال اینه : گفتم موقعی توبه کنید که میدونید نمیرید سمت گناه.... چه موقع میدونید که نمیرید سمت گناه؟ وقتی اون گناه در وجودتون کمرنگ و کمرنگتر میشه... چه موقع کمرنگ میشه: جواب این سوال همون بحث قبلیه.... موقعی که به سمت خدا میرید.
    و چرا ارزش یه توبه کار پیش خدا زیاده؟؟؟؟ : چون دیگه اینکه این انسان گناهو انجام نمیده قطعی شده... دیگه گناه تمووووووووووم شد! این یه انسان تازه اس! انگار که تازه متولد شده باشه!
    و با تکیه بر روایات دین خودتون میگم : کسی که توبه کنه (توبه ی واقعی!) از گناهش پاک پاکه... گویا تازه از مادر متولد شده باشه. و خدا کامل کامل کامل می بخشددش!
    بعد از توبه شما تازه رسیدین به مرحله دوم.... حالا خدا رو دارید. چی کار کنید که از دستش ندید و بهش هی نزدیکتر شید؟؟؟ : برای از دست ندادنش گناهای بیشتری رو ترک کنید. این میشه همون تصوری که گفتم در مرحله اول داشتنش اشتباهه. حالا باید برای نزدیکتر شدن به خدا آدم خوبتری شدددددددد!
    این یعنی رشد و پویایی و کمال برترررر
    این یعنی قدرت!
    رها جان یک تفکر غلط میتونه ما رو به بیراهه بگشونه ،نباید خدا رو با آدم ها مقایسه کنی و ازش انتظار داشته باشی مثل آدم ها عکس العمل نشون بده.خدا مهربان تر و کریم تر از اینه که بد قولی ما نسبت به اون باعث خراب شدن رابطه یا نپذیرفته شدن ما توسط او بشه.هر لحظه که دلت هوای خدا رو کرد و از بدیات شرمنده شدی توبه کن >خودش دستت رو میگیره و کمکت میکنه تا بقیه راه رو درست بری.چرا فکر می کنی تمام کار روی دوش ماست و یک تنه باید به جنگ بدی هامون بریم؟در تمام راه،در تمام لحظه لحظه های زندکی خدا پیش ماست. خدا از رگ گردن به ما نزدیک تره یعنی چی؟این قرب معنوی رو میرسونه ،یعنی هر چقدر هم که ما از خدا دور بشیم اون باز هم به ما نزدیک ترینه.نزدیکی اون به ما مپل نزدیکی دو تا جسم به هم نیست.مثل نزدیکی دو تا قلبه.همینقدر که تو از کارت پشیمون باشی یعنی قدم اول،حالا اینجاخداست که قدم دوم رو برمیداره.از کجا میدونیم تا کی زنده ایم که مدام توبه کردن رو عقب بیندازیم؟ در کنار باور های غلط باور های درستی تو مذهب ماست.تو کدوم جاده بی نقشه میریم که تو جاده پر خطر زندگی با باور خودمون حرکت کنیم! قران و سخن اهلبیت نقشه ماست برای رسیدن.یک سرچی بکن تو این دو تا ببین در باره توبه چی گفتن.نمی خواهی که بی نقشه و راهنمایی به خدا برسی؟رها جان همون طور که برای نظر روانشناس ها و جامعه شناس ها ارزش قائلی ،یک سری هم به نظر علمای دین در این باره بزن. خوب بود کمان ابرو هم میومد و نظرش رو دراین باره میگفت.


    با تو هستم

    تنها تو


  10. 3 کاربر از پست مفید rangin kaman سپاس کرده اند .


  11. #86
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    علوم کامپیوتر
    نوشته ها
    806
    ارسال تشکر
    3,312
    دریافت تشکر: 3,315
    قدرت امتیاز دهی
    59
    Array

    پیش فرض پاسخ : میخواهم راز خوشبختیم را با شما شریک شوم!

    سلااااااااام!!! از خط دهم به بعد نوشته های شما که همون حرفای منه... اما از خط دهم به قبلش..
    درسته... خدا مهربون و بخشنده اس... اصلا خود منم همینو گفتم... اما خود ما نباید با تکیه بر همین بخشندگی هر کاری دلمون خواست بکنیم. و انسان موقعی مراقب رفتارشه که براش طرف مقابل مهم باشه ... اکثر ما میزنیم به بی خیالی... چون میگیم خدا که مارو داره در همه حال میبینه. پس دیگه چی کار کنیم... دیگه لو رفتیم تموم شد! یکیم نیست بگه آخه آدم عاقل... تقصیر خودته!
    حساسیت و غیرت داشتن سر اون آبرویی که ما پیش خدا داریم باعث میشه حساستر باشیم که بدقول نشیم... چرا؟ چون به خدا علاقه داریم و نمیخوایم از دستش بدیم. از طرفی هم باید به یاد داشته باشیم که خدا همواره بخشنده اس و اگه بدقول شدیم بازم راه برگشت هست... اما اگه قرار باشه این قضیه هی تکرار بشه ... یعنی هی اشتباه کنیم... هی دوباره برگردیم...
    اونوقت خب تمام انرژیمون که داره صرف درجا زدن میشه! فراموش نکنید که من دارم از یک زندگی آرمانی و یک روند صعودی و روبه کمال و پویایی میگم...از یک زندگی موفق... پس ممکنه یه کمی با یه سری باورها در زندگی عادی بیفته در تعارض!زندگی عادی ، عادیه بخاطر افکار عادی و رفتارهای عادی. و یک زندگی موفق متمایزه به خاطر قوانین و محدودیتهایی متفاوت که خود انسان پیرامون زندگیش ترسیم میکنه... نه خدا! یعنی : من خودم میخوام آبروم پیش خدا نره و این قانونیه که خودم وضعش میکنم... وگرنه خداوند که الحمدالله حرفی نزده!!!
    ممنون از نظرت... رنگین کمان عزیز... خیلی لطف کردی
    فیض خدا با شما دوستان خوبم... تا بعد
    sokutam miad... slm,hamin:-)

  12. 5 کاربر از پست مفید 7raha7 سپاس کرده اند .


  13. #87
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    علوم کامپیوتر
    نوشته ها
    806
    ارسال تشکر
    3,312
    دریافت تشکر: 3,315
    قدرت امتیاز دهی
    59
    Array

    پیش فرض پاسخ : میخواهم راز خوشبختیم را با شما شریک شوم!

    صعوددددددددددددددددد...! صعودددد؟؟؟
    حالا شما خدا رو به زندگی خودتون فرا خواندید... میرسیم به اون مرحله که قدرته... : یعنی استفاده از قدرت خداوندی در جهت خواسته ها و اهدافمون... برای رسیدن به اهدافمون سه قدرت انسانی داریم : ایمان ، عشق ، تمرکز... که با قوی کردن هر کدوم از اینا میشه نیروی خداوند و کایناتو در جهت خواسته ها به جریان انداخت.
    اولیش : ایمان
    خب... ایمان یعنی باور داشتن یه چیزی... ما از این قدرت در زندگی روزمره مون خیلی استفاده میکنیم : هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی...
    ما با ایمان داشتن گاهی خودمونو محدود میکنیم... در اینجا مجبورم یه کم غیر علمی حرف بزنم : کی میگه اگه شبا ساعت خوابت کمتر از هفت ساعت بشه میمیری؟؟؟ دانشمندا؟؟؟
    از همین دانشمندا برید بپرسید روزی چند ساعت میخوابن...
    من ساعات خوابو مثال زدم چون خودم مدتی باهاش درگیر بودم... قبلا سرم شلوغ بود هنوزم هست. اما قبلا وقت کم می آوردم... هرچی هم از اتلاف وقتم میخواستم جلوگیری کنم نمیشد! تهش می دیدم یه کارو از قلم انداختم! اینقدر اعصابم خرد میشد وقتی طبق برنامه ریزیم باید مثلا این کتابو بخونم و نمیرسم... تهش مجبور میشم از ساعت خوابم بزنمممم! بی خوابی... اعصاب خوردی بیشتررر... کم خوابی... چشمای قرمززز... بله خب دردسرام بیشتر شدند... علتش چی بود: ایمان من به اینکه بلاخره این کم خوابیدن کار دستم میده!
    نه... امروز دیگه به این ایمان دارم که : رسیدن به هدف اونقد شیرینه که از ساعات خواب که هیچی... میشه از خورد و خوراکم زد! گاهی آدم ساعت 4 صبح میشینه جزوات و مطالبی رو که باید بخونه نگاه میکنه : وای خدای من! چطور میتونم بخوابم وقتی این همه مطلب هست که هنوز یادشون نگرفتم! به علایقتون توجه کنید و طبق روندی جهانی به روز شده پیش برید: وای خدای من! چطور میتونم بخوابم وقتی هنوز مقاله جدیدی که در ارتباط با موضوع مورد علاقم نوشته شده رو نخوندم!
    و بعد بی خوابیا شروع میشن... عجیبه... انسان که باید حتما هفت ساعتو بخوابه... پس چطوری میشه دووم آورد؟
    من اینو تجربه اش کردم! نیرویی مافوق تصورتون در جسمتون جریان داره ... طوری که حتی متوجه گذر زمان هم نمیشید... و تموم تمرکزتون روی رسیدن به هدفتونه و خوابیدن آخرین عاملیه که بهش فکر میکنید...البته گاهی وقتا هم استراحت لازمه... به شرط اینکه کنترل شده باشه.
    اما میخوام بگم اون نیرویی که باعث میشه آدم تا 4 صبح بشینه روی هدفش کار کنه چیه؟ : ایماان...
    طبیعت انسان اینه : ایمان محرکه!
    تا حالا پیش اومده که سر موضوعی با کسی درگیری داشته باشید و حق با شما باشه و حقتون یهو ضایع شه؟ عکس العمل شما چیه؟ به یکی بگید حتما تو همچین حالتی ازتون فیلم بگیره چون من اینو دیدم و رو خیلیا تستش کردم : برقی که یهو میاد تو چشماشون... صداشون تیز میشه... تند تند حرف میزنن و میشه ترشح آدرنالینو کاملا تو وجودشون تشخیص داد...
    در چنین حالتی تا کسی رو متقاعد نکنید که دارید درست میگید ول کن ماجرا نیستید!
    این نیرو از کجا میاد و آدرنالین برای چی ترشح میشه؟
    از اینجا : شما ایمان دارید که حق با شماست و شما درست میگید
    توجه کنید : ایمان دارید!
    sokutam miad... slm,hamin:-)

  14. 7 کاربر از پست مفید 7raha7 سپاس کرده اند .


  15. #88
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    4,926
    ارسال تشکر
    2,530
    دریافت تشکر: 10,158
    قدرت امتیاز دهی
    3888
    Array
    داداشی's: جدید130

    پیش فرض پاسخ : میخواهم راز خوشبختیم را با شما شریک شوم!

    خوشبختی کو که راز داشته باشه؟
    مبر ز موی سپیدم گمان به عمـــــــــــــــر دراز

    جوان ز حادثه ای پـــــــــــــــــیر می شود گاهی









  16. 3 کاربر از پست مفید داداشی سپاس کرده اند .


  17. #89
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    علوم کامپیوتر
    نوشته ها
    806
    ارسال تشکر
    3,312
    دریافت تشکر: 3,315
    قدرت امتیاز دهی
    59
    Array

    پیش فرض پاسخ : میخواهم راز خوشبختیم را با شما شریک شوم!

    ایمان
    من دوست ندارم بگم : خب... دوستای خوب و نازنین! داشتن ایمان چیز واقعا خوبیه!!! به به به!
    نههههههههههههه... بیاید واقعا بشینیم بررسی کنیم چطور میشه ایمانو تقویت کرد: اولین راه حل... تو حرفای قبلمم گفتم : رویدادهایی که از قبل وجود داشتن...
    کافیه ایمان داشته باشید که همه چیز تحت کنترل شماست. اینو باورش کنید...
    شما هستید و وجود دارید : چون قرار بوده باشید و به وجود بیایید.
    و دارید الان نفس میکشید : برنامه ریزی شده که شما نفس بکشید
    و در حال حاضر دارید به کمال برتر و زندگی ایده آلتون فکر میکنید ... یعنی چی؟ یعنی : برنامه ریزی شده که بهش فکر کنید...
    سوال : چرا باید برنامه ریزی شه که من به همچین چیزی فکر کنم؟؟؟
    جواب : راست میگی.... خب دو حالت داره : یا این برنامه ریزی بیهوده اس چون سرانجامی نداره . این فرض باطله چون برنامه ریز خداست و خدا هیچوقت کاریو بیهوده انجام نمیده
    فرض دوم اینه که این برنامه ریزی بیهوده نیست و هدفمنده (مثل یارانه ها!!!)
    یعنی چی بیهوده نیست؟؟؟ : سرانجامی داره
    سر انجام یک تفکر : عملی میشههههههههههههه
    شک نکنید... تمام راز خوبشختی من و تمام کلیدهای موفقیت همه ما در همینه: به تموم اینایی که گفتم ایمان داشته باشید
    ایمان داشته باشید چون من براتون منطقی استدلال کردم و استدلالام درستن... اگه درست نیستن یکی بیاد درستشو بگه...
    به چیز درست ایمان بیارید!
    sokutam miad... slm,hamin:-)

  18. 5 کاربر از پست مفید 7raha7 سپاس کرده اند .


  19. #90
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    علوم کامپیوتر
    نوشته ها
    806
    ارسال تشکر
    3,312
    دریافت تشکر: 3,315
    قدرت امتیاز دهی
    59
    Array

    Talking پاسخ : میخواهم راز خوشبختیم را با شما شریک شوم!

    نقل قول نوشته اصلی توسط داداشی نمایش پست ها
    خوشبختی کو که راز داشته باشه؟
    داداشی عزیززززززززززززز... اگه حوصله داشتی از اولش بخون تا بفهمی خوشبختی چیه...
    فکر میکنم با این همه چیزایی که اینجا نوشتم بی انصافی باشه اگه تهش هیچی به هیچی....
    ( آخ جون... حالا میفتین تو رودربایستی و به توصیه هام عمل میکنید!!! منم قصدم همین بود... وگرنه انتظاری ندارم که)
    ویرایش توسط 7raha7 : 22nd May 2011 در ساعت 10:54 AM
    sokutam miad... slm,hamin:-)

  20. 4 کاربر از پست مفید 7raha7 سپاس کرده اند .


صفحه 9 از 13 نخستنخست 12345678910111213 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. جزوه 100 صفحه ای در مورد تست های غیر مخرب
    توسط M.A.A.H.R در انجمن مهندسي جوش
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: 28th November 2012, 06:52 PM
  2. آموزشی: همیوپاتی چیست ؟
    توسط poune در انجمن بیماریها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th March 2011, 01:28 PM
  3. مقاله: بزرگترین اصل مدیریت در دنیا
    توسط MR_Jentelman در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th December 2010, 10:32 PM
  4. داستان: **** داستان های شاهنامه ***
    توسط AreZoO در انجمن کارگاه داستان نویسی
    پاسخ ها: 116
    آخرين نوشته: 30th November 2010, 12:54 PM
  5. آفتاب غدیر پشت پرده هاى تعصب
    توسط kamanabroo در انجمن مقالات مذهبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th November 2010, 06:37 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •