كاملا موافقم....
ولي راستش مادر بزرگ من سرطان استخوان داره و هر روز داروهاي شميي درماني مصزف ميكنه و كلي دارو ديگه و استخوان درد هم به اون اضافه كنيد...ولي خودش نميدونه .
61 سال داره و من خيلي دوستش دارم ولي راستش الان هيچ كس بهش نگغته چه بيماري رو داره ولي ميدونم خودش ي چيز هايي پي برده و به روي خودش نمياره ....راستش وضعيت اصلا خوبي نداره !!
ولي خب شايد از اول بهش ميگفتيم بهتر ميشد باهاش كنار
اومد...ولي خب ديگه الان موردي نميشه بهش گفت....
فقط خوشحالم ايشون دوست داشتن عمه ام رو كه خارج كشور هستن ببينه كه خدا رو شكر رفت اون ديد و برگشت...خوشحالم كه الان ديگه خواسته اي نداره....مادربزرگم خيلي دوستت دارم !!
ولي خب با گزينه اول موافقم.....
دونستن حقيقت حرف اول هست از نظر من !!
علاقه مندی ها (Bookmarks)