مساله ي وجود خدا از همان آغاز از مسائل اساسي فلسفه در تبيين شرايط پيدايش خداوند بوده است. از اين رو بسياري از فلاسفه به منظور اثبات وجود خداوند به اقامه ي براهيني پرداختند كه در نماي كلي به چهار دسته ي عمده ي براهين وجودي، اخلاقي،غايت شناختي و جهان شناختي تقسيم مي شود. هم اكنون به بررسي براهين غايت شناختي مي پردازيم و سپس نقدهاي ارائه شده براي آنها را تشريح مي كنيم.
در حالت كلي پرداختن به براهين غايت شناختي با مطالعه ي نظم و هماهنگي موجود در جهان صورت مي پذيرد. از اينرو مي توان آنها را در دسته ي براهين لمي طبقه بندي كرد.
برهان ويليام پيلي:
يكي از ساده ترين صورتهاي براهين غايت شناختي توسط ويليام پيلي معاون اسقف كارليسل عرضه شده است. پيلي با استفاده از مثال ساعت به تشريح برهان خود مي پردازد. او مي پرسد اگر ساعتي را در بيابان ببينيد در مورد آن چه فكري مي كنيد؟ مسلما هيچوقت فكر شما به اين سمت سوق پيدا نمي كند كه به طور اتفاقي اين ساعت در بيابان و با كمك پديده هاي طبيعي ساخته شده است. بلكه تصور مي كنيد اين ساعت با اين نظم و هماهنگي بين اعضايش بايد صانعي آگاه و مدبر داشته باشد. زيرا عوامل طبيعي داراي خصيصه و ابزار مناسبي براي ايجاد اين تدبير نيستند. مهمترين عاملي كه وجود صانع را تاييد مي كند وجود هدف و غايت به خصوصي ( نمايش زمان ) براي اين شئ است كه تعيين آن تنها از عهده ي شعوري آگاه بر مي آيد و امكان شكل گيري تصادفي اين ساعت را منتفي مي كند. بدين سبب حتي اگر هماهنگي و نظم موجود در شئ تصادفي و وابسته به خصائل ذاتي طبيعت باشد غايتمندي آن تنها مي تواند معلول شعوري مدبر باشد. بنابراين هماهنگي اي كه غايتمند باشد دلالت بر وجود ناظمي آگاه دارد و اين هماهنگي متناسب با نوع و ميزان آگاهي و تدبير ناظم است. در نتيجه نظم گسترده تر حاكي از وجود ناظم آگاه تر است. با توجه به اين دانسته ها پيلي به اقامه ي برهاني مي پردازد:
1- هر نظمي (هماهنگي غايتمندي ) دال بر وجود ناظمي است و نظم گسترده تر حاكي از وجود ناظم بزرگتر است.
2- با توجه و دقت به ساختار اجزاي عالم به اين نتيجه مي رسيم كه نظمي بس عظيم و سترگ در عالم موجوداست.
3- بنابراين وجود عالم حاكي از وجود ناظم بزرگي است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)