حال ميتوانيم درك كنيم كه مبدا پيدايش گاز هيدروژن در عالم همان ماده تاريك است و عناصر در عالم در نهايت تمايل به برگشت به حالت اوليه خود را دارند و سياهچالهها در نهايت تبديل به راكتور مبدل نوترون به ماده تاريك و مولد تك موج گرانشي خواهند شد و در نهايت هستي به حالت اوليه خود بر خواهد گشت يعني دريايي از ماده تاريك شناور شده در ظلمت مطلق فاقد هر گونه موج و تشعشع الكترومغناطيسي .
خبر علمي جالب از ماده تاريك توسط خبرگزاري يونايتدپرس اعلام شده است :
" تلسكوپ فضايي هابل " يك حلقه "شبح گونه" از ماده تاريك پيدا كرده است كه مدتها پيش در جريان برخورد عظيم ميان دو خوشه كهكشان راه شيري تشكيل شده است .
به گزارش خبرگزاري يونايتدپرس از بالتيمور ، گفته ميشود اين كشف از جمله محكمترين دلايلي است كه نشان ميدهد ماده تاريك وجود دارد .
با وجود اينكه ستاره شناسان نميدانند ماده تاريك از چه درست شده است اما فرض ميكنند كه يك نوع ذره ابتدايي است كه در كهكشان پخش شده است .
"ام جيمز جي" يك ستاره شناس از "دانشگاه جانز هاپكينز" گفت ، اين اولين باري است كه تشخيص دادهاند ماده تاريك داراي ساختار منحصر به فردي است كه هم با گاز و هم با كهكشانهاي موجود در اين خوشه تفاوت دارد .
جي يكي از اعضاي گروهي است كه اين حلقه ماده تاريك را پيدا كرده است.
اين حلقه كه عرض آن 2.6 ميليون سال نوري است در خوشه CL0024+17 كه پنج ميليارد سال نوري از زمين فاصله دارد ، كشف شده است .
اين تصوير بيانگر اين موضوع جالب است كه ماده تاريك تحت شرايط بخصوصي قابل رويت و رصد است ، همانطور كه ماده تاريك در سطح خورشيد قابل رويت و رصد ميشود ، حال اين شرايط چيست ؟ جواب اين سوال نكات جالبي در مورد ماهيت واقعي ماده تاريك خواهد بود ! اما ما ميتوانيم چنين استنباط كنيم كه در هنگام آتش سوزي در روز روشن در سوختن ناقص مواد ، مقداري كربن خالص به صورت دوده توليد ميشود كه اين دوده به علت جذب نور و مانع شدن از عبور نور ، باعث كدر شدن هوا شده و در كل ، دود آتش سوزي به صورت شبح وار ديده ميشود كه در تصوير فوق همين واقعه روي داده است و ماده تاريك همچون دود در فضا ، حالت مه گونهاي ايجاد كرده است ! و به احتمال بسيار زياد با تودهاي گازي شكل مخلوط و همراه شده است و اينگونه به نظر ميرسد كه نيرو و انرژي عجيبي در حال تبديل ماده تاريك به گاز هيدروژن است و اين نيرو باعث گرد آمدن ماده تاريك به حالت يك حلقه بزرگ در يك منطقه از فضا شده است و اين نيرو يا انرژي به صورت دايرهوار در حال اثر است ! البته اين عكس دست كاري شده عكس زير است :
در واقع اين هاله با چشم غير مسلح قابل شناسايي نيست ، بلكه اين هاله توسط ابزارهاي اپتيكي قوي شناسايي و براي اينكه قابل تشخيص توسط چشم ما شود ، تاثيرات ماده تاريك در نور پس زمينه ، چند برابر شده است و علت آنهم رقيق بودن فوقالعاده زياد ماده تاريك در فضاست .
4 - آيا واكنش هستهاي از نوع چهارم واقعا توجيه علمي دارد ؟
در تراكم گاز هيدروژن به اندازه جرم خورشيد ما ، به علت فشار گرانشي ، چگالي در مركز ستاره بالا ميرود و به دنبال آن حرارت افزايش مييابد و با بالا رفتن حرارت ، نيروي مغناطيسي الكترونها و پروتونها تضعيف ميشود و ذرات غير همنام كه نسبت به يكديگر جاذبه الكتريكي و ميل تركيبي دارند در هم ادغام ميشوند و نوترونها را به وجود ميآورند ، حاصل فرايند افزايش عدد جرمي عناصر است ، ولي مقدار زيادي انرژي به صورت تشعشع بوجود ميآيد كه باعث ميشود ذرات به صورت فواره به طرف سطح ستاره روان شوند كه اين خود باعث تعادل يكنواختي در فعاليت ستارهاي همچون خورشيد ما ميشود ، ولي اگر جرم خورشيد ما چهار الي هشت برابر جرم فعلي ميبود اين واكنشها بسيار سريعتر روي ميدادند و با كاهش ذخيرههاي هيدروژني ، واكنشها كند ميشدند ، لذا ذرات نميتوانستند همچون فواره به طرف سطح حركت كنند و چگالي و فشار در مركز افزايش مييافت و چون گازها در فشار و چگالي محدوديت دارند ، اجبارا الكترونها و پروتونها به صورت لحظهاي در هم ادغام ميشدند و طي مراحلي انفجار ابر نو اختري روي ميداد ، پس ميتوانيم نتيجه بگيريم كه شرط انفجار در يك ابر نو اختر اولا چگالي بيشتر از حد مجاز براي ماده ( گاز ) و دوما وجود ذرات غير همنام است و چرا غير همنام ؟ به خاطر اينكه نسبت به يكديگر جاذبه و ميل تركيبي داشته باشند !
اينك ميتوان فهميد كه اين شرايط نيز در سياهچالهها مهياست ، اولا چگالي و فشار در مركز بعضي از سياهچالهها بالاست و تا هر حدي كه بخواهيم قابل افزايش است و هيچ محدوديتي در آن نداريم ، البته تا شروع واكنش و لازم به ذكر است كه فشار و چگالي بحراني براي نوترونها بسيار بيشتر از گاز هيدروژن است ، دوما درست است كه نوترونها ذرات همنام هستند ولي نسبت به يكديگر جاذبهاي بسيار قوي به صورت نيروي گرانشي دارند كه نشانه از ميل تركيبي و ادغام شدن آنهاست چرا كه در كنار يكديگر تجمع كردهاند يعني همانطور كه الكترونها و پروتونها در كنار يكديگر حضور دارند ، و ما نبايد فراموش كنيم كه نوترون خود ذرهاي تركيبي از الكترون و پروتون است و در حقيقت الكترونها و پروتونها براي بار دوم در واكنش هستهاي از نوع چهارم در هم ادغام ميشوند تا انرژي باقيمانده يا انرژي نهايي خود را تخليه كرده و به ماده تاريك تبديل شده و به نقطهي صفر انرژي برسند . موضوع بسيار مهم اين است كه نوترونها در مركز يك جرم نوتروني به علت افزايش فشار تا اندازهاي مشخص ، در نهايت اسپين ( دوران ، سرعت زاويهاي ) خود را از دست داده و در هم ادغام ميشوند و شايد اين اسپين آنها است كه فعلا مانع ادغام و تركيب ميشود و فشار به اندازه كافي بالا نرفته است تا اين واكنش انجام پذيرد .
5 - سرعت انتشار تك موج گرانشي :
ما همواره بايد بدانيم كه سرعت حركت موج به دو عامل كلي بستگي دارد 1 - محيط انتشار موج 2 - جنس و ماهيت خود موج . نور از جنش امواج الكترومغناطيس است ولي گرانش از نوع موج گرانشي ، اگر ما فضا را براي هر دو موج يكسان در نظر بگيريم ، آيا ماهيت اين دو موج يكي است ؟ هر چند كه مبدا و منشا واحدي داشته باشند ! متاسفانه بشر فعلا توانايي توليد امواج گرانشي را ندارد كه سرعت آن را اندازه گيري كند ولي به احتمال زياد سرعت امواج گرانشي خيلي خيلي ..... بيشتر از سرعت نور است ، اين موج در عرض 50 هزار سال قمري فاصله 13 ميليارد سال نوري را طي ميكند ، يعني سرعتي نزديك به 270 هزار برابر سرعت نور و البته اين به فركانس موج گرانشي نيز مربوط ميشود كه علت كلي آن را بعدا در مبحث متافيزيك توضيح خواهيم داد . فعلا ميتوان چنين فرض كرد كه اگر ابعاد كيهان 14.547.900.000 سال نوري باشد اين موج در عرض 48.493 سال شمسي آن را ميپيمايد و همه چيز مقابل خود را منهدم ميكند ، پس ميتوان با اين شرايط سرعت آن را 300.000 برابر سرعت نور تخمين زد يعني سرعت تك موج گرانشي برابر سرعت امواج الكترومغناطيسي به توان دو است ، يعني سرعت موج گرانشي برابر C² ميباشد .
تعريف جرم بحراني براي عناصر راديواكتيو :
كمترين جرمي از ماده راديو اكتيو است كه در آن نوترونها پيش از آن كه از آن جرم خارج شوند در زمان كوتاه به هستهاي ديگر برخورد نمايند و براي هر شكافت ؛ به طور متوسط يك شكافت ديگر ايجاد گردد .
جرم بحراني به نوع ماده راديو اكتيو ؛ درجه خلوص و شكل نمونهاي كه از آن خواهيم ساخت بستگي دارد .
براي اين كه جرم بحراني با كمترين مقدار ممكن تهيه شود بايد كمترين سطح را با جرم معين ايجاد كنيم . يعني كروي بودن سطح مناسبترين شكل است . چون حجم عمده اتم فضاي خالي است . هنگام شكافت هر هسته لازم است نوترون هاي حاصل به طور ميانگين مسافتي در حدود 5 تا 7 سانتيمتر را درون ميلياردها اتم بپيمايند تا به هسته ديگري برخورد كنند و سبب شكافت شوند . مثلاً اگر حدود 2 كيلو گرم اورانيوم 235 را به شكل كروي در آوريم شعاع آن حدود 3 سانتيمتر خواهد بود . و نوترونها اغلب ( بدون آن كه باعث شكافت بعدي شوند ) از آن خارج مي شوند .
معمولاً در اطراف گوي از پوشش فلزي چگال ( كه باز تابنده نام دارد ) استفاده میشود تا نوترونها را به درون گوي باز گرداند همچنين از انبساط و گسترش هسته شكافت جلوگيري شود . در اين صورت به جرم كمتري نياز خواهد بود .
جرم بحراني اورانيوم 235 در شرايط مناسب حدود 900 گرم و براي پلوتونيوم 239 ؛ جرم بحراني 283 گرم است .
اگر به طور متوسط بيش از يك نوترون آزاد به هسته هاي ديگر اورانيوم 235 برخورد كند و موجب شكافت آن گردد جرم اورانيوم را فوق بحراني گوييم . در اين حالت واكنش شكافت از كنترل خارج مي شود و دما به سرعت بالا مي رود و انفجار رخ خواهد داد .
اگر به طور متوسط كمتر از يك نوترون آزاد به هسته اورانيوم 235 برخورد و موجب شكافت آن گردد جرم اورانيوم زير بحراني است و اين شكافت القايي در نهايت متوقف مي گردد .
علت عدم انفجار در معادن اورانيوم نيز ؛ فراهم نبودن جرم بحراني و از طرفي پايين بودن درجه خلوص اورانيوم 235 در معادن مي باشد .
با اين وجود در يك مورد در معادن اوكلو در كشور گابن در غرب آفريقا فرآوردههايي از شكافت اورانيوم 235 يافت شدهاند كه نشان مي دهند در حدود دو ميليون سال پيش اورانيوم 235 در آن معدن خود به خود به حد بحراني رسيده است .
تعريف جرم بحراني براي اجرام نوتروني :
با افزايش جرم اجرام نوتروني ، فشار در داخل آنها به بينهايت ميل ميكند و تحمل اين فشار براي نوترونها و ... غير ممكن خواهد بود ، نوترونها مجبورند در هم ادغام شوند ، يعني در هم فرو روند و ذرات جديد را به وجود آورند كه اين تبديلات ذرات به يكديگر در عالم فيزيكي همواره انرژيزا است و يك نوع واكنش هستهاي محسوب ميشود . جرم بحراني براي اجرام نوتروني كمترين جرمي از نوترونها يا نوكلئونها محسوب ميشود كه در آن نوترونها در زمان كوتاهي در هم ادغام شوند . محاسبه اين جرم بحراني كار سادهاي نيست ، ولي در رمبش ( فرو ريزش جرم به طرف مركز ) يك ستاره بسيار بسيار بزرگ يا يك كوازار و يا يك كهكشان ، حتي يك خوشه ستارهاي و يا خوشه كهكشاني ، محتمل و قابل دست يابي است . و همچنين در زمان بلعيده شدن تعداد زيادي از ستارگان توسط يك سياهچاله و يا يك ستاره نوتروني كه همواره باعث افزايش جرم خواهد شد .
جرم بحراني به نوع جرم نوتروني يعني شكل هندسي و در نتيجه سرعت زاويهاي آن بستگي دارد . به اين معني كه هر چه قدر سرعت زاويهاي آن كم باشد ، شكل هندسي آن به كره تمايل داشته و فشار در مركز آن افزايش يافته و در نتيجه جرم بحراني آن كم خواهد بود ، ولي اگر سرعت زاويهاي آن زياد باشد ، به علت نيروي گريز از مركز ، شكل هندسي آن نزديك به يك تورس بوده و از فشار داخل آن كاسته شده و در نتيجه جرم بحراني آن افزايش خواهد داشت .
ارائه تئوري تار عنكبوتهاي كيهاني :
دانشمندان مركز فيزيك نجوم اسميت سونين دانشگاه هاروارد تئوري جديدي را با عنوان « تارهاي كيهاني » (cosmic web) ارائه كردند كه نشان مي دهد ماده تاريك به همان روشي كه تارهاي عنكبوت تشكيل مي شوند ، در جهان پخش مي شود . اين دانشمندان در اين خصوص اظهار داشتند ؛ « ما با روش هاي شبيه سازي توانستيم گستردگي ماده تاريك در جهان نزديك را مورد بررسي قرار دهيم و مشاهده كنيم كه اين ماده به طرف گرمايي كه به سبب تاثيرات جاذبه يي ماده تاريك شكل گرفته است ، جذب مي شود » براساس تئوري هاي موجود ، ۹۵ درصد از كيهان را ماده تاريك تشكيل مي دهد . اين دانشمندان با استفاده از رصدهاي تلسكوپ هاي اشعه ايكس چاندرا و «XMM-Newton» تئوري جديد « تارهاي كيهاني » را مطرح كردند . به گفته اين دانشمندان « اين رشتهها همچنين میتوانند كليد شناخت بيشتر ماده زنده باشند . ماده زنده بخشي از ماده مرئي كيهان است كه حدود ۵/۲ درصد از ۵ درصد ماده معمولي جهان را تشكيل مي دهد. » به گفته اين دانشمندان ، اين رشتهها مي توانند توسط ماده تاريك و ماده معمولي ساخته شوند .
منبع :
http://www.aftab.ir/news/2008/jan/12/c3c1200134626_science_education_astronomy_cosmic_w eb.php
در حقيقت ماده تاريك واقعي كه در كتاب قرآن از آن دخان نام برده شده است با امواج الكترومغناطيسي يا نور ( حرارت و گرما ) برهمكنش قوي دارد . ميتوانيم چنين تصور كنيم كه چون دخان جاذب نور است هرگز رصد نخواهد شد مگر اينكه سايه آن را رويت كنيم ، ولي چون نور را تبديل به ميدان مغناطيسي ميكند اين ميدان قابل شناسايي ميباشد .
فيزيكدانان ايتاليايي و چيني موفق شدند ذرات اسرارآميز ماده تاريكي را كه در اطراف خورشيد مي چرخند كشف كنند . به گزارش خبرگزاري مهر ، گروهي از فيزيكدانان ايتاليايي دانشگاه رم با همكاري محققان چيني اعلام كردند كه ذرات اسرارآميز ماده تاريك را كشف كردهاند . ماده تاريك بر پايه تمام مدلهاي كنوني كيهان شناسي منشاء پويايي و تكامل هستي است . اين دانشمندان با استفاده از يك "نمايان كننده ذرات" در لابراتوارهاي كوههاي "گرن ساسو" توانستند عبور يك باد از ذرات ماده تاريك را كه در اطراف خورشيد مي چرخد نشان دهند . براساس اين تئوري ، ماده تاريك مي تواند از ذرات فرضي تشكيل شده باشد كه از "انفجار بزرگ" (بيگ بنگ) تشكيل شده اند . اين ذرات فرضي با ماده تاريك واكنش بسيار ضعيفي را برقرار مي كنند . اين ذرات كه با اصطلاح WIMP ( ذرات حجيم با فعل و انفعالي ضعيف ) معرفي مي شوند مي توانند از طريق سياره اي همانند زمين عبور كنند . براساس گزارش نيويورك تايمز ، آزمايش Dama (آزمايش ماده تاريك) از "يك نمايان كننده يوديد سديم" استفاده مي كند . اين نمايان كننده يك نور مختصر را به يك اتم مي تاباند و به اين ترتيب با WIMP واكنش مي دهد . در آزمايشي كه اين دانشمندان پيش از اين در دوره سالهاي 1996 و 2002 انجام داده بودند از حدود 100 كيلوگرم ماده نمايان كننده استفاده كردند ، درحالي كه در اين آزمايش جديد اين ميزان دو برابر شد . محققان ايتاليايي و چيني در هر دو آزمايش مشاهده كردند كه بيشترين رقم نوسان نور مختصر مربوط به ماه ژوئن و كمترين ميزان آن مربوط به ماه دسامبر است . در حقيقت اين دانشمندان توانستند با استفاده از آزمايش Dama حضور ماده تاريك را بار ديگر اثبات كنند .
http://balatarin.com/tag/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87+%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C% DA%A9
همانطور كه قبلا گفته شد ماده تاريك در سطح خورشيد به علت جذب نور خاصيت مغناطيسي پيدا كرده و توفانهاي مغناطيسي خورشيد ميتوانند اين ذرات را شتاب دهند تا با سرعت به طرف بيرون ( جهت سياره زمين ) پرتاب شوند .
محمدرضا طباطبايي 5/6/86











پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)