(آيه 2)
سپس به سر چشمه اين عمل زشت (عيبجوئى و استهزا) كه غالبا از كبر و غرور ناشى از ثروت مايه مىگيرد پرداخته، مىافزايد: «همان كسى كه مال فراوانى جمع آورى و شماره كرده» بىآنكه مشروع و نامشروع آن را حساب كند (الذى جمع مالا و عدده).
آنقدر به مال و ثروت علاقه دارد كه پيوسته آنها را مىشمرد، و هر درهم و دينارى براى او بتى است، نه تنها شخصيت خويش كه تمام شخصيتها را در آن خلاصه مىبيند، و طبيعى است كه چنين انسان گمراه و ابلهى مؤمنان فقير را پيوسته به باد سخريه بگيرد.
به هر حال آيه ناظر به ثروت اندوزانى است كه مال را نه به عنوان يك وسيله بلكه به عنوان يك هدف مىنگرند، و در جمع آورى آن هيچ قيد و شرطى قائل نيستند، از حلال و حرام و تجاوز بر حقوق ديگران، از طريق شرافتمندانه و يا طرق پست و رذيلانه آن را جمعآورى مىكنند، و آن را تنها نشانه عظمت و شخصيت مىدانند.
آنها مال را براى رفع نيازهاى زندگى نمىخواهند، و به همين دليل هر قدر بر اموالشان افزوده شود حرصشان بيشتر مىگردد، و گر نه مال در حدود معقول و از طرق مشروع نه تنها مذموم نيست، بلكه در قرآن مجيد گاهى از آن به عنوان «فضل اللّه» تعبير شده، آنجا كه مىفرمايد: «و ابتغوا من فضل الله و از فضل خدا بطلبيد» (جمعه/ 10) و در جاى ديگر از آن تعبير به خير مىكند: «بر شما مقرر شده كه وقتى مرگ يكى از شما فرا رسد اگر خيرى از خود به يادگار گذارده وصيت كند».
(بقره/ 180).
چنين مالى مسلما نه مايه طغيان است، نه وسيله تفاخر، نه بهانه استهزاى ديگران، اما مالى كه معبود است و هدف نهائى ننگ است و ذلت، و مصيبت است و نكبت، و مايه دورى از خدا و خلود در آتش دوزخ است.
و غالبا جمع آورى مقدار زيادى از اين مال جز با آلودگيهاى فراوان ممكن نمىشود.
لذا در حديثى از امام على بن موسى الرضا عليه السّلام مىخوانيم كه فرمود: «مال جز با پنج خصلت در يكجا جمع نمىشود: بخل شديد، آرزوهاى دور و دراز، حرص غالب، قطع رحم، و مقدم داشتن دنيا بر آخرت».
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread594.html
علاقه مندی ها (Bookmarks)