صندلی داغ بـا حضـــور خانم ارگــــــان گرامی

[ارگان]

بزرگترین کاری که یه ادم میتونه انجام بده تا ایمانش و اعتقادش رو به خدا نشون بده چیه ؟

اینکه تو سختیا با توکل کردن میزان اعتمادشو و تو خوشیا با در نظر گرفتنه خدا میزان ایمانشو نشون بده
اگه بعد از فارغ التحصیل شدن یه پیشنهاد کاری عالی از یه کشور خارجی دریافت کنی قبول میکنی یا نه؟توضیح بده(آرزو که بر جوانان عیب نیست ، هست؟!)

بجز شرکت مایکروسافت دعوت جای دیگرو قبول نمیکنم گفته بااااااااااااشم بیخودی وقتمو نگیرین
نظرت راجع به نظریه زبانها و اتوماتا چیه؟ شبکه چطور؟ ؟ ++C؟ کدوم درسو بیشتر دوست داری اصلا؟

آخرشم هدف از آتوماتو رو نفهمیدیم فقط بخاطره شیرینیه استادش یاد میگیرفتیم
شبکه که 3 ترم خوندیم آخرم ترتیب لایه بندیارو نفهمیدیم
اصن سی نفس بیییییییییییییییییییییییی یییییید یدونه بیییییییییییییییید ای نینااااااااااااااس
برنامه نویسیو خیلی دوست دارم
با یه پیتزا فروشی تماس بگیرین و شماره تلفن پیتزا فروشی روبروییش که اونطرف خیابونه رو بپرسین!چی میشه به نظرت؟(کرم درون)

اونم نامردی نمیکنه شماره تلفن ساندویچی غضنفر کثیفو میده بهت
تا حالا شده تو تاکسی راننده پول خورد نداشته باشه بهت آدامس بده؟

نه زیاد سوار تاکسی نشدم یا آژانس یا بی آرتی یا خط 11
تا حالا شده اینقدر غرق رویا بشی که زمانو مکانو فراموش کنی؟

نه زمانو مکانو که فراموش کنم بکل نه اما شده توراه دانشگاه انقدر تو فکرو خیال بودم که یهو باصدای ذوق کردنم به خودم اومدم دیدم تو اتوبوسم

روز اول دانشگاه یادته ؟ چطور بود ؟

آره یادمه خیلی دلشوره داشتمو استرس تازه مامانمم به زور بردم با خودم مثله کلاس اولیا
خو چیه استرس داشتم دیگه

به کجای ایران سفر نکردی و اصلا هم دوست نداری بری؟
بیشتر جاها رفتم اما خب اینجاهارو یا نرفتم یا بچه بودم یادم نیست
کرمان. سیستان و بلوچستان . خراسان جنوبی . آذربایجان شرقیو غربی
همه جاشم دوست دارم برم
تریبون آزاد (هرچه میخواهد دل تنگت بگو)
دله تنگم که خیلی چیزا میخواهد
هییییییییییییی اماااااااااااااااااانو امااااااااااااااااانو صد اماااااااااااااااااااااان هیییییییی دلووووووووم دل دل دل هیییییییییی شدییییییییییم ول ول ول ( با لهجه و کشش خونده شود)