این پلنگ از درد داشت گریه میگرد عکسای اخر رو نگاه کنید دو تا ساچمه رفته بود تو نخاعش پاهش بدلیل گیر کردن در تله از بین رفت مجبور شدن قطع کننش بعدش بخاطر حمل و نقل نامناسب دو تا از دوندهاش شکست حیوان انقد درد داشت که قفس ها رو گاز میگرفت که شکست
نه عزیز من اکثر حرفام بصورت تیکه انداختن هست شما باید معکوسش کنید من هیچ وقت از این اقدام دففاع نمیکنم چجند روز بخاطر این پلنگ زندگیم سیاه شده خدا لعنت کنه کسایی رو که فقط به فکر جیب خودشون هست ایشالله مرگشون برسه







یعنی دارید میګید تقصیر اهالی روستا بوده ؟ خب بوده باشه ، کارشون بسیار بسیار ناپسند بوده ...
من که وارد نیستم ولی راه های بسیار بهتری وجود داره به جای تاکسی درمی کردن و نګه داشتن تو موزه که بچه ها ببینن یا نسل های بعد که این پلنګ ها منقرض میشن ببینن بګن اووو قبلاً چه حیواناتی وجود داشته و ... 


این روزگار بد کرده با قلبم، کم بوده از این زندگی سهمم
پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)