نقل قول نوشته اصلی توسط moh1370 نمایش پست ها
وقتی عمه و عموتو با هم اندختم زندان حساب کار دستت میاد ( البته فعلا داریم با عموت توافق می کنیم) ولی تو قطعا با این رفتارت جات همون خانه کوذکان بی سرپرسته
خوابشم نمی بینیبعدشم تا من و فاطیما و ....هستیم کسی دست به عمو و عمه نممیزنه

- - - به روز رسانی شده - - -

نقل قول نوشته اصلی توسط پری آسمونی نمایش پست ها
خب این که نشد - من اخرین عضو خونواده هستم الا ای حال
اخه بابایی سر پیری و معرکه گیری
شوما که قصد مردن داشتی چیرا اخه چیرا من رو به فرزندی قبول کردی به قول عمو جون ی فیونای جدید اینتخاب کردی- خخخخخخخخخ

بابایی من چون ته تقاری هستم هر چیزی که خوب داری برای منه
اخه من لوسی میل هستم دیگه
باید حواست از اون دونیا هم بهم باوشه

مثلا به عمه هاو عمو و مامانی بیای به خوابشون بگی امروز دخملکم این رو خواسته براش تامین کنید
تاوزشم هر چی من دیلم خواست- بهت راپرت میدم که بری به خوابشون بگی برام بیخرند
آبجی محترم ته تقاری بودن به سن است.
که من ته تقاری حساب میشم