دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 81

موضوع: معیار بحث برانگیز زیبایی برای انتخاب همسر ( مطالعه موردی )

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #11
    دوست آشنا
    نوشته ها
    273
    ارسال تشکر
    1,095
    دریافت تشکر: 1,286
    قدرت امتیاز دهی
    2905
    Array

    پیش فرض پاسخ : معیار بحث برانگیز زیبایی برای انتخاب همسر ( مطالعه موردی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط kamanabroo نمایش پست ها
    با اجازه از استارتر و مدیر گرامی نارون 1 ؛ چون این نقل قول مرتبط با موضوع هست می گذارم:



    .. بی هوا خندید، انگار چیزی ذهنش را قلقلك داده باشد؛
    او حتی نفهمیده بود یعنی اصلا ندیده بود كه سر مصطفی مو ندارد!

    دو ماه از ازدواجشان می گذشت كه دوستش مسأله را پیش كشید:

    - «غاده! {نام همسر شهید چمران} در ازدواج تو یك چیز بالاخره برای من روشن نشد. تو از خواستگارهایت خیلی ایراد می گرفتی، این بلند است، این كوتاه است... مثل این كه می خواستی یك نفر باشد كه سر و شكلش نقص نداشته باشد. حالا من تعجبم چه طور دكتر را كه سرش مو ندارد قبول كردی؟»

    غاده یادش بود كه چه طور با تعجب دوستش را نگاه كرد. حتی دلخور شد و بحث كرد كه «مصطفی كچل نیست. تو اشتباه می كنی.»
    دوستش فكر می كرد غاده دیوانه شده است كه تا حالا این را نفهمیده.


    آن روز همین كه رسید خانه، در را باز كرد و چشمش افتاد به مصطفی، شروع كرد به خندیدن. مصطفی پرسید «چرا می خندی؟» و غاده كه چشم هایش از خنده به اشك نشسته بود گفت:
    «مصطفی، تو كچلی؟ من نمی دانستم!»
    و آن وقت مصطفی هم شروع كرد به خندیدن و حتی قضیه را برای امام موسی (صدر) هم تعریف كرد. از آن به بعد آقای صدر همیشه به مصطفی می گفت: «شما چه كار كردید كه غاده شما را ندید؟»..
    ممکن است این جریان خنده دار باشد، ولی واقعاً اتفاق افتاد. آن لحظاتی که با مصطفی بودم و حتی بعد که ازدواج کردیم چیزی از عوالم ظاهری نمی‌دیدم، نمی‌فهمیدم. به پدرم گفتم: جشن نمی‌خواهم فقط فامیل نزدیک، عمو، دایی و... پدرم گفت: به من ربطی ندارد؛ هر کار که خودتان می‌خواهید بکنید. صبح روزی که بعد از ظهرش عقد بود، آماده شدم که بروم دبیرستان برای تدریس. مادرم با من صحبت نمی‌کرد، عصبانی بود. خواهرم پرسید: کجا می‌روید؟ گفتم: مدرسه. گفت: شما الان باید بروید برای آرایش، بروید خودتان را درست کنید. من بروم؟ رفتم مدرسه. آنجا همه می‌گفتند: شما چرا آمده‌اید؟ من تعجب کردم. گفتم: چرا نیایم؟ مصطفی مرا همینطور می‌خواهد...

    (
    نیمه پنهان ماه 1-چمران به روایت همسر شهید-نوشته ی حبیبه جعفریان-روایت فتح)




    عالی بود....عاشق نوشته های شهید چمران و سلو ک امام موسی صدر هستم....ممنونم از نوشته ی خوبتون

  2. 10 کاربر از پست مفید ستاره ی قطبی سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چیز عجیبی که در شکم این ملکه زیبایی وجود دارد+عکس
    توسط zolfa در انجمن خواندنی ها و دیدنی ها
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: 22nd November 2012, 12:14 PM
  2. زیبایی های شگفت انگیز و رویایی اعماق دریا
    توسط Joseph Goebbels در انجمن اخبار تصویری
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: 8th November 2011, 10:31 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th March 2011, 09:41 PM
  4. معرفی جدیدترین معیار زیبایی
    توسط NeshaNi در انجمن خواندنی ها و دیدنی ها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th May 2010, 02:27 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •