معنای لغوی جزیه[ویرایش]
جزیه را در لغت از مادّه جَزْی عربی به معنای کفایت کردن [۱] [۲] [۳] یا پاداش دادن [۴] [۵] [۶] دانستهاند. برخی نیز آن را معرّب گِزیت فارسی به معنای مالیات و خراج و گاه مأخوذ از ریشهای آرامی یا سریانی دانستهاند.
معنای اصطلاحی جزیه[ویرایش]
به مالیاتى اطلاق مىشود که دولت اسلامى از اهل کتاب در قبال اقامت آنان در بلاد اسلامی و مصونیت از تعرض دیگران به آنان، بر اساس قرارداد ذمه، دریافت مىکند. [۷]
کاربرد جزیه در فقه[ویرایش]
از این عنوان در باب جهاد سخن رفته است.
حکم جزیه[ویرایش]
گرفتن جزیه- به تصریح قرآن[۸] و سنت- نه تنها مشروع، بلکه واجب است و در زمان رسول خدا صلّىاللّٰهعلیهو آله و پس از آن حضرت از اهل کتاب دریافت مىشد.
حکم اهل کتاب[ویرایش]
آنان در قلمرو حکومت اسلامى بین سه امر مخیر بودند: پذیرش اسلام، جنگ و التزام به شرایط ذمّه . با پذیرش امر سوم، موظّف به پرداخت جزیه بودند.
تفاوت مفهوم جزیه و خراج[ویرایش]
مفهوم اصطلاح خراج با جزیه تفاوت دارد، اما کاربرد هر یک از این دو واژه به معنای دیگری در منابع، [۹] [۱۰] موجب شده که برخی بر آن شوند که این دو واژه، دست کم در قرن اول هجری، تمایز معنایی نداشتهاند، [۱۱] [۱۲] [۱۳] [۱۴] حتی برخی مستشرقان جزیه و خراج را مترادف یکدیگر و به معنای باجی دانستهاند که از زمین یا به طور سرانه از غیر مسلمانان گرفته میشده است.
جزیه و خراج از دیدگاه کائتانی[ویرایش]
به نظر لئونه کائتانی، آرای فقهی در باره جزیه و خراج، هیچ پشتوانه تاریخی از صدر اسلام و احادیث ندارند. [۱۵] [۱۶] به گفته حتّی تقسیم سرزمینهای اسلامی به مفتوح العَنْوَه (سرزمینهایی که با قهر و غلبه فتح شوند) و مفتوح به صلح (سرزمینهایی که به موجب پیمان صلح، حکومت اسلام را بپذیرند) و آثار مترتب بر هر یک، از جمله تفکیک میان جزیه و خراج، بعدها حاصل شده است.
تداخل مفهومی جزیه و خراج[ویرایش]
به نظر برخی مؤلفان، [۱۷] [۱۸] تفاوت در کاربرد دو واژه جزیه و خراج در مناطق گوناگون جهان اسلام، موجب تداخل مفهومی این دو کلمه شده است. مثلاً، واژه خراج در ولایتهای شرقی ایران هم به معنای مالیات بر زمین بوده هم به معنای جزیهای که از همه ساکنان یک منطقه یا شهر گرفته میشده است. بر پایه استدلالی دیگر، [۱۹] [۲۰] در آغاز تشریع خراج در اسلام ، چون مالیات به زمینهایی تعلق میگرفت که در تصرف غیرمسلمانان باقیمانده بود، فقها آن را نوعی جزیه بر زمین دانستند و جزیه را خراج بر رئوس تعریف کردند و بعدها خراجِ اراضی عهد را خراج جزیه نامیدند و خراج اراضی عنوه را خراج اجرت خواندند.
به نظر ابوالقاسم اجتهادی ، [۲۱] یکی از سه معنای کلمه خراج، جزیهای است که از زمین گرفته میشود (خراج جزیهای) و در تمام مواردی که ادعا میشود جزیه به جای خراج یا خراج به جای جزیه به کار رفته، این نوع خراج مراد بوده است. [۲۲]
تفاوت اساسی خراج و جزیه از دیدگاه فقه[ویرایش]
از دیدگاه فقه اسلامی، خراج با جزیه تفاوت اساسی دارد. خراج، مالیات بر اراضی مفتوح العنوه است، اما جزیه یکی از تعهدات اصلی اهل ذمه ، در مقابل التزام دولت اسلامی به حمایت از آنان به موجب قرارداد ذمه ، است. این تفاوت از برخی احادیث نیز به روشنی فهمیده میشود [۲۳] [۲۴] [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] از اینرو، با اسلام آوردن اهل ذمه، جزیه ساقط میشود ولی خراج چنین نیست.
شباهت جزیه و خراج[ویرایش]
البته این دو نوع مالیات شباهتهایی هم دارند، از جمله آنکه هر دو سالانه گرفته میشوند و مصرف یکسانی دارند. [۲۹] [۳۰] [۳۱] در هر صورت، جزیه و نیز خراج مالیاتی است که در برابر التزام حکومت اسلامی به خدمترسانی به اهل کتاب و حمایت از اهل ذمه، پرداخت میشود. [۳۲]
پیشینه دریافت جزیه[ویرایش]
دریافت جزیه در اسلام، مقارن با نخستین سالهای ظهور دین اسلام و دوران زمامداری پیامبر آغاز شد، لذا در کتابهای فقهی، در بابی که به جهاد اختصاص دارد، از جزیه بحث شده است.
تألیفات درباره جزیه[ویرایش]
مؤلفانِ آثار راجع به فقه سیاسی، همچون ماوردی در الاحکام السلطانیه و نیز ابویعلی (متوفی ۴۵۸) در کتابی به همین نام، فصلی به این امر اختصاص دادهاند. محققان مسلمان و مستشرقان، کتابها و مقالات بسیاری در باره اوضاع مالی و اقتصادی مسلمانان ، از جمله در باره جزیه، نگاشتهاند [۳۳] [۳۴] که از مهمترین آثار تحقیقی در باره جزیه به شمار میآیند. [۳۵]
جزیه پیش از اسلام[ویرایش]
شماری از فقها و مؤلفان توضیح دادهاند که با توجه به تداول جزیه پیش از اسلام، حکم آن در فقه اسلامی، از احکام امضایی است [۳۶] [۳۷] [۳۸] البته برخی، تشابه نظام جزیه را در اسلام با نظامهای مالیاتی پیش از آن فقط تشابه صوری و آنها را از نظر ماهیت و آثار کاملاً متباین دانستهاند. [۳۹] بنا بر منابع تاریخی، در بیشتر موارد مردم سیادت مسلمانان و حکومت آنها را به آسانی میپذیرفتند، چون جزیهای که مسلمانان میگرفتند بسیار کم بود و از طرفی آنان با اقوام مغلوب به عدالت رفتار میکردند، [۴۰] [۴۱] [۴۲] حتی گاهی حکومت اسلامی آنان را از پرداخت جزیه معاف میکرد یا در میزان آنتخفیف میداد. [۴۳] [۴۴] [۴۵] [۴۶]
فلسفه تشریع جزیه[ویرایش]
در باره فلسفه تشریع جزیه، آرایی ذکر شده که از آن جمله است:
← تأمین هزینه حمایت از ذمیان
جزیه گرفته میشود تا هزینههایی که حکومت اسلامی برای حمایت از ذمیان کرده است، تأمین شود. [۴۷] [۴۸] [۴۹] [۵۰]
← عوض عدم مشارکت اهل ذمه در جهاد
جزیه در عوض مشارکت نکردن اهل ذمه با مسلمانان در جهاد است. [۵۱] [۵۲] [۵۳]
← عوض زکات و خمس
جزیه به جای زکات و خمسی است که مسلمانان میدهند. [۵۴] [۵۵]
← دیدگاه حنفیان
جزیه به نظر برخی از حنفیان ، بدل از سکونت ذمیان در منزلشان. [۵۶]
← دیدگاه مالکیان و زیدیان
به نظر مالکیان و زیدیان ، جزیه در برابر چشم پوشی مسلمانان از کشتن آنهاست. [۵۷]
← کیفرِ اسلام نیاوردن ذمیان
برخی اخذ جزیه را کیفرِ اسلام نیاوردن ذمیان و راهی برای تحقیر و خوار ساختن آنها میدانند و برآناند که جزیه را باید با اهانت و خواری از ذمیان گرفت تا موجب تمایلشان به اسلام گردد. [۵۸] [۵۹][۶۰] [۶۱] [۶۲]
← رعایت عدالت اجتماعی
جزیه، مظهر رعایت عدالت اجتماعی میان ساکنان مسلمان و غیرمسلمان یک سرزمین است [۶۳] و چون با رضایت دو طرفِ قرارداد ذمه و با توجه به توانایی مالی ذمیان گرفته میشود، نمیتوان آن را کیفر دانست. [۶۴]
← آشنایی ذمیان با دین اسلام
گفتهاند هدف اساسی از انعقاد قرارداد ذمه، درهم آمیختن ذمیان با مسلمانان و آشنا شدن آنها با دین اسلام بوده است. [۶۵] [۶۶] [۶۷]
علاقه مندی ها (Bookmarks)