صندلی داغ با حضور خانم shiny7

[shiny7]

باز هم من....
باز هم خوش اومدی!!

تا حالا چندتا آواتار عوض کردی؟دقیق بشمار و بگو...
والله سخته چون زیاد عوض کردم!!فکر کنم...کم کم 10 بار بشه.
از آواتار من خوشت می یاد؟
اوهوم ولی یکم تاریکه!یه پروانه خوشگل تر بذار خوب!!
اینا رو برات گرفتم. امتحان کن:



اگه بخوای یه شکلک واسه من بذاری چیو انتخاب میکنی؟

واسه خودت چی؟

به نظرت سکوت علامت رضاست؟
همیشه نه!!!گاهی علامت کبری باشه شاید!!!
تا حالا شده انقد از خودت دور شي كه دلت برا خودت تنگ شه؟
آره درست قبل از عید بود!!
خانواده /دوستان يا اطرافيان روي تو چقدر شناخت دارن؟
65%
موفقيت از نظر تو يعني چي؟
یعنی جایی و تو شرایطی باشی که از ته دل میخوای!!
افطاری های دوران مدرسه یادته؟
آخـــــــــــــــــــی....
ميوه مورد علاقه ؟
توت فرنگی...گیلاس...شلیل...زردآلو. ..پرتقال...نارنگی...هندونه...ا� �به...سیب...(همه میوه ها شد که!!!)
حيوان مورد علاقه؟
گربه!!!!!!!!اسب.....قناری....گنجشک....هاپو....
گل مورد علاقه ؟
رز...لیلیوم...قاطی با گل های وحشی دشت....لاله...داوودی...نرگس
گل های وحشی دشتی می گم منظورم مثل اینه:


یعنی دسته گلای قاطی پاتی وبا ترکیب گلای ریز و درشت دوست دارم!
از کدوم نوع سوالا خوشت می یاد.تشریحی.تستی.صحیح غلط یا جاخالی؟
همه مدله!!!
دوست داشتی جای کسی باشی؟
نه دوست دارم خودم تو جای خوبی باشم!!
تاحالا شده به ناحق درموردت قضاوت کنن؟
اوهوم!!
چیکار کردی؟
تا جایی که تونستم اثبات کردم دارن اشتباه می کنن!
از اعتماد مامان وبابا سواستفاده کردی؟
هههههههههههنه!!!!!!!!!!!(ولی یبار دبستان بودم بعد مدرسه با دوستم یه راست رفتم خونشون!!یه چند ساعتی موندم بدون اینکه به کسی چیزی گفته باشم....نمی دونم بابا چطوری پیدام کرد!! طفلی از نگرانی نمی دونست باید چیکار کنه!!خب تقصیر من بود حواسم نبود به کسی چیزی نگفتم و رفتم!!یه نوازش کوچیک هم از طرف پدر شدم اون موقع!!که یادم بمونه دیگه از این کارا نکنم!!منم بعد اون دیگه هیچ وقت به قول شما سو استفاده نکردم...هرچند این قضیه زیادم به سواستفاده ربطی نداشت!!)
آدم باید چند سال عمر کنه؟ا
اونقدری که وقتی مرد بقیه نگن آخــــــــــــــــی مرد راحت شدیم!!!!!
حاضری کدومشو امتحان کنی؟رینگ بوکس یا صخره نوردی.
صخره نوردی!
به نظرت خواستن توانستنه؟
خواستن توانسته اگر شرایطشم باشه!!
چند درصد شانست رو توزندگی امتحان کردی؟
تا حالا هر مسیری که زندگی رفته منم اطاعت کردم و رفتم(فعلا البته)!هنوز اونطوری نشده که موقعیتی باشه بخوام شانسمو امتحان کنم...موقعیت های خیلی کوچیکی بوده که زیاد به چشم هم نمیاد!
دلت میخواد برای کی درد ودل کنی؟
برای پدرم...
تو سایت کسی هست که خیلی محبوب باشه ولی تو ازش بدت بیاد؟
نه!!
قبل از رفتن به دانشگاه چه تصوری ازش داشتی؟ وقتی رفتی چه طوری شد تصورت؟
تصورم محیطی 360 درجه متفاوت از محیط واقعی بود!!
من فکر می کردم مهندس برق یعنی از همون اول با وسایل الکترونیکی و مدار و قطعات کار می کنه...خازن و دیود و سلفو لمس می کنه تا حش کنه!!...
تا یاد بگیره...من دانشگاهو محیط فعال تری میدیم ولی فعلا که 4 ترمه عین مدرسه همش جزوه و کتاب!!!!
تازه روابط بین بچه هارو هم خیلی صمیمی تر میدونستم اما دانشگاه ما همهوقتی به هم میرسن سرشونو میگیرن بالا انگار از دماغ فیل افتادن!!!حالا خوبه آزاد کرجن ها!!!دانشگاه کمبریج نیستن!!!!!
واسه همینه که من کلا 2-3 تا دوست بیشتر ندارم تو یونی و با بقیه کاری ندارم چون اکثرا آدمای تفلونی هستن!!!!
به نظرت اگه ما نمیرفتیم دانشگاه چه اتفاقی برامون میوفتاد؟
هیچی به خدا!!!
خسته که نشدی؟
نه بابا اصلـــــــــــا!!!!!!