دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21

موضوع: دکلمه های قشنگ

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر جدید
    نوشته ها
    105
    ارسال تشکر
    345
    دریافت تشکر: 507
    قدرت امتیاز دهی
    5035
    Array
    s..o..s's: شاد3

    پیش فرض دکلمه های قشنگ

    دکلمه: نیکی کریمی
    شاعر: فروغ فرخزاد
    همهء هستي من آيهء تاريکيست
    که ترا در خود تکرار کنان
    به سحرگاهان شکفتن ها و رستن هاي ابدي آه کشيدم ، آه
    من در اين آيه ترا
    به درخت و آب و آتش پيوند زدم

    زندگي شايد
    يک خيابان درازست که هر روز زني با زنبيلي از آن ميگذرد
    زندگي شايد
    ريسمانيست که مردي با آن خود را از شاخه مياويزد
    زندگي شايد طفليست که از مدرسه بر ميگردد
    زندگي شايد افروختن سيگاري باشد ، در فاصلهء رخوتناک دو
    همآغوشي
    يا عبور گيج رهگذري باشد
    که کلاه از سر بر ميدارد
    و به يک رهگذر ديگر با لبخندي بي معني ميگويد " صبح بخير "

    زندگي شايد آن لحظه مسدوديست
    که نگاه من ، در ني ني چشمان تو خود را ويران ميسازد
    ودر اين حسي است
    که من آن را با ادراک ماه و با دريافت ظلمت خواهم آميخت

    در اتاقي که به اندازهء يک تنهاييست
    دل من
    که به اندازهء يک عشقست
    به بهانه هاي سادهء خوشبختي خود مينگرد
    به زوال زيباي گل ها در گلدان
    به نهالي که تو در باغچه
    ء خانه مان کاشته اي
    و به آواز قناري ها
    که به اندازهء يک پنجره ميخوانند
    آه...
    سهم من اينست
    سهم من اينست
    سهم من ،
    آسمانيست که آويختن پرده اي آنرا از من ميگيرد
    سهم من پايين رفتن از يک پله مترو کست
    و به چيزي در پوسيدگي و غربت و اصل گشتن
    سهم من گردش حزن آلودي در باغ خاطره هاست
    و در اندوه صدايي ان دادن که به من بگويد :
    " دستهايت را
    دوست ميدارم "
    دستهايم را در باغچه ميکارم
    سبز خواهم شد ، ميدانم ، ميدانم ، ميدانم
    و پرستوها در گودي انگشتان جوهريم
    تخم خواهند گذاشت

    گوشواري به دو گوشم ميآويزم
    از دو گيلاس سرخ همزاد
    و به ناخن هايم برگ گل کوکب ميچسبانم
    کوچه اي هست که در آنجا
    پسراني که به من عاشق بودند ، هنوز
    با همان موهاي درهم و گردن هاي باريک و پاهاي لاغر
    به تبسم هاي معصوم دخترکي ميانديشند که يک شب او را
    باد با خود برد

    کوچه اي هست که قلب من آن را
    از محل کودکيم دزديده ست
    سفر حجمي در خط زمان
    و به حجمي خط خشک زمان را آبستن کردن
    حجمي از تصويري آگاه
    که ز مهماني يک آينه بر ميگردد
    و بدينسانست
    که کسي ميميرد
    و کسي ميماند
    هيچ صيادي در جوي حقيري که به گودالي ميريزد ، مرواريدي
    صيد نخواهد کرد .

    01.Tavalodi Digar.rar
    ویرایش توسط s..o..s : 24th June 2013 در ساعت 11:38 PM
    هیچ


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •