دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: اشعار هنری لانگ فلو

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    همکار تالار بیماریها
    نوشته ها
    1,534
    ارسال تشکر
    8,328
    دریافت تشکر: 9,716
    قدرت امتیاز دهی
    64607
    Array
    sr hesabi's: جدید38

    Ok اشعار هنری لانگ فلو

    هان ! در این جهان هراس به دل راه مده
    بزودی خواهی دریافت ، چه بزرگ مرتبه است ،رنج کشیدن و قویدل بودن .
    چون مادر مشتاقی که در انتهای روز،
    دست کودک خود را میگیرد و او را به بستر می برد
    و کودک ،نیمی به رضا و نیمی به نا خشنودی به همراه او می رود
    و باز یچه های شکسته خود را بر زمین به جای می نهد
    در حالی که از میان در گشوده هنوز بر آن ها چشم دوخته
    نه یکسره مطمئن و نه یکسره آسوده خاطر
    از گفته مادر که به او وعده بازیچه های دیگر می دهد
    که هر چند ممکن است با شکوهتر باشند
    اما شاید او را خوشتر نیایند
    بدینگونه است رفتار طبیعت با ما
    بازیچه های ما را یک یک از ما می رباید و دست ما را می گیرد
    و با چنان نرمی ما را به آرامگاه خود می برد
    که بدشواری می توان دانست که مایل به رفتن هستیم یا نه
    زیرا چنان خواب آلوده ایم که نمی فهمیم
    که ناشناخته ها از شناخته ها تا چه پایه برترند لانگ فلو

    زماني كه روحيه ي شما سست مي شود و نااميد مي گرديد
    به ياد آوريد: پايين تر جزر است كه مد را ايجاد مي كند لانگ فلو


    مرا دیگر یارای ایستادگی نیست ، ولی تسلیم نخواهم شد
    این رزمی نیست که در آن کم دلان تیغ بر کشند
    در این جا مغلوب ، فاتح میدان است . لانگ فلو


    از بهار عشق و جواني بهره بگير
    باقي را هر چه هست به فرشته ي نيكوكاري واگذار؛
    چرا كه زمان به زودي اين حقيقت را به تو خواهد آموخت كه
    در لانه ي سال پيش
    مرغان بجاي نمانده اند لانگ فلو


    در آوردگاه پهناور دنيا
    در اردوي زندگي
    چون گوسفنداني مباش كه بي اراده رانده مي شوند
    قهرماني باش در تكاپو لانگ فلو


    دلهاي خانه نشين خوشبخت ترند
    زيرا دلهاي آواره نمي دانند به كجا مي روند
    گرانبارند از تشويش و گرانبارند از انديشه لانگ فلو


    اگر ذهن
    كه بر بدن فرماندهي مي‌كند
    به گونه اي خود را فراموش كند كه انگار بر برده‌ي خود لگد مي‌زند
    برده كه هرگز آن اندازه سخاوتمند نيست كه بتواند آسيب و خستگي را ببخشد
    شورش مي‌كند و ستمگر را در هم مي‌كوبد لانگ فلو


    آرام باش اي دل غمگين!
    از شِكوه بس كن؛
    پشت ابرها هنوز خورشيد مي درخشد؛
    سرنوشت تو همان است كه ديگران دارند.
    در هر زندگي بايد بارانهايي فرو ريزد و برخي روزها تيره و حزن انگيز باشند لانگ فلو


    اي دلهاي كوچك كه سخت تب آلود و ناشكيبا مي تپيد و مي زنيد
    با آرزوهايي سخت نيرومند و بي انتها
    قلب من كه زماني بس دراز از هيجانها درخشيده و افروخته مانده
    اكنون به خاكستر بدل شده
    و آتشهاي خود را مي پوشاند و پنهان مي كند لانگ فلو


    به آينده
    هرچند شيرين و دلپسند
    اعتماد مكن؛
    بگذار گذشته‌ي از دست رفته
    به خاك سپرده شود؛ عمل كن
    عمل در زمان زنده‌ي حال لانگ فلو
    ویرایش توسط sr hesabi : 17th June 2013 در ساعت 08:31 PM
    شاید ....

  2. 2 کاربر از پست مفید sr hesabi سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •