دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: بعضی حرفا دلنشینند

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    همکار تالار زیست شناسی
    رشته تحصیلی
    میکروبیولوژی
    نوشته ها
    984
    ارسال تشکر
    3,503
    دریافت تشکر: 4,071
    قدرت امتیاز دهی
    33717
    Array
    nedasoltani's: جدید65

    پیش فرض بعضی حرفا دلنشینند


    پشت سرم حرف بود…

    حدیث شد…

    می ترسم آیه شود !

    سوره اش کنند به جعل !

    بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل
    .
    .
    .
    آدمیزاد بی غذا دو ماه دوام می آورد

    بی آب ، دو هفته


    بی هوا ، چند دقیقه

    بی”وجـــدان”، خـیلی . . .

    متاسفانه خیلی !
    .
    .
    .
    می گویند عشق آنست که به او نرسی

    و من می دانم چرا …!

    زیرا در روزگار من،

    کسی نیست که زنانه عاشق شود

    و مردانه بایستد…
    .
    .
    .
    نیازی نیست اطرافمون پر از آدم باشه …

    همون چند نفری که اطرافمون هستند ، آدم باشند کافیه !
    .
    .
    .
    مردم عوض شدن،

    زمونه عوض شده،


    میدونی؟ این روزها،

    وقتی با یه نفر دست میدی،

    بعدش باید انگشتات رو هم بشماری و ببینی که هر ۵ تا رو پس گرفتی یا نه!
    .
    .
    مـــــــا،

    نســـــلی هستیم کــــه،

    بهـــــــترین حــــــــرفهــــــای زندگــــــیمان را نگفتیـــــم…

    تایــــــپ کردیـــــــــم
    .
    .
    .
    همه اتفاق های خوب افتادند و دست و پایشان شکست !

    این روزها اتفاق های خوب از ترس اتفاق های بد ، از افتادن میترسند …
    .
    .
    .
    کاش به جای اینکه دستی بالای دست بود ، دستی توی دست بود …
    .
    .
    .
    ای کاش آدما می فهمیدن که خوشبخت شدنشون

    در گرو بدبخت شدن آدمای دیگه نیست !
    .
    .
    .
    هیچ گاه به خاطر هیچکس از ارزش هایت دست نکش !

    چون اگر روزی آن فرد از تو دست بکشد ،

    تو می مانی و یک ” من ” بی ارزش !
    .
    .
    .
    وقتی سکوتت از رضایت نیست ، لطفا بگو !
    .
    .
    .
    حق نداری احساس دیگران رو به بازی بگیری ،

    فقط به خاطر این که هنوز تکلیفت با احساس خودت معلوم نیست !
    .
    .
    .
    چه در کار ، چه در عشق ، هرگز نگویید ” هنوز وقت هست ” یا ” شاید دفعه ی بعد ” !

    زیرا مفهومی وجود دارد به نام ” دیر شدن ” !
    .
    .
    .
    خاص بودن توی مغز اتفاق میفته ، نه توی عکس !
    .
    .
    .
    تلخ ترین قسمت زندگی اون جاییه كه آدم به خودش میگه :

    چی فکر می کردیم و چی شد !!
    .
    .
    .
    سیاهی لبهایم از سیگار نیست…!

    سیاه پوش هزار حرف نگفته است
    .
    .
    .
    در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی‌ با هم ندارند

    نه ماندن کسی‌ حادثه ست نه رفتنِ کسی‌ فاجعه !
    .
    .
    .
    سکوت من هیچ گاه نشانه ی رضایتم نبود !

    من اگر راضی باشم ، با شادی می خندم !
    .
    .
    .
    تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم !

    من را به من نبودن محکوم نکن !

    من همانم که درگیر عشقش بودی !


    یادت نمی آید ؟!

    من همانم !

    حتی اگر این روز ها هر دویمان بوی بی تفاوتی بدهیم !
    .
    .
    .
    مردم اینجا چقدر مهربانند ، دیدند کفش ندارم ، برایم پاپوش درست کردند
    .
    .
    .
    سکوت همیشه به معنی “رضایت” نیست

    گاهی یعنی:

    خسته ام از اینکه مدام به کسانی که هیچ اهمیتی برای فهمیدن نمیدهند، توضیح دهم
    .
    .
    .
    دستم بوی گل میداد،

    مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند

    اما هیچکس فکر نکردکه،

    من شاید گل کاشته باشم
    .
    .
    .
    احساسم را به دار آویختم

    منطقم را به گلوله بستم

    لعنت به هر دو که عمری بازیم دادند

    دیگر بس است، میخواهم کمی به چشمانم اعتماد کنم!
    .
    .
    .
    پرنده ای نفرین شده ایم

    که سهممان از پریدن

    تنها در بازی کلاغ پر است…
    .
    .
    .
    رابطه ای که توش التماس باشه …

    ساعت ۹ شب بزارین دم در خونه تا شهرداری ببره …
    .
    .
    .
    مترسک عروسک زشتیست که از مزرعه مراقبت میکند

    و آدمی مترسک زیباییست که جهان را می ترساند . . .
    .
    .
    .
    اینجا فقط تو را از نوشته هایت ” می بینند “…

    درست دیده ای ، فقط “خوانده” میشوی بی آنکه بشناسند تو را …
    .
    .
    .

    پیامی دیگر آوردم…

    به مردان اینجا نگاه مکن…

    اسمشان مرد است ؛ من اگر خوردم زمین به نامردی همین مردان بود…

    زمین مرد بود که مرا بلند کرد …


    خودت را زمین بزن ؛ اما دست مردان اینجا را نگیر …
    .
    .
    .
    کاش کسی یاد معلم ها می داد :

    اول مهر شغل پدر‌ها را نپرسند ؛

    وقتی هنوز احترام به همه‌ی شغل ها را و افتخار به همه‌ی پدر‌ها را یاد دانش آموزانشان نداده‌اند !

    حالا قصه ی چشمان یتیمی که نم می‌خورد ، بماند …
    .
    .
    .
    ما همه با زندگی معامله می کنیم …!

    با خودمان هم معامله میکنیم و با کسانی که دوستشان داریم هم …!

    اگر نبخشی ، نمی بخشم

    خیانت کنی ، خیانت میکنم

    بدی کنی ، بدی میکنم

    دروغ بگویی ، دروغ می گویم

    و همیشه کوچک می مانیم ؛

    بدون تجربه ی زندگی بالاتر و آرمانی تر …!

    این را بدانیم که با خوب ، خوب بودن هنر نیست
    .
    .
    .



    این عکس یه دنیا مفهوم داره... فوق العاده است !!!



  2. 10 کاربر از پست مفید nedasoltani سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •