دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17

موضوع: گفتگوی بنده و خدا یا گفت و گوی خدا و بنده اش

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    خسته
    نوشته ها
    7,415
    ارسال تشکر
    4,545
    دریافت تشکر: 11,806
    قدرت امتیاز دهی
    83291
    Array

    پیش فرض گفتگوی بنده و خدا یا گفت و گوی خدا و بنده اش

    گفتگوی بنده و خدا یا گفت و گوی خدا و بنده اش

    گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را
    که پر از دغدغه ی دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم
    آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟
    گفت: عزیزتر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی
    که در تمام لحظات بودنت برمن تکیه کرده بودی،
    من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه هستی،
    من همچون عاشقی که به معشوق خویش می نگرد،
    با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم
    گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟..
    گفت: عزیزتر از هر چه هست،
    اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید
    عروج می کند، اشکهایت به من رسید و من یکی یکی
    بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان
    چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود
    گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی؟
    گفت: بارها صدایت کردم،
    آرام گفتم: از این راه نرو که به جایی نمی رسی،
    توهرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فریاد
    بلند من بود که عزیزتر از هر چه هست از این راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهی رسید
    گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی؟
    گفت: روزیت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی،
    پناهت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی،
    بارها گل برایت فرستادم، کلامی نگفتی،
    می خواستم برایم بگویی و حرف بزنی.
    آخر تو بنده ی من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تنها اینگونه شد تو صدایم کردی
    گفتم: پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی؟
    گفت: اول بار که گفتی خدا آن چنان به شوق آمدم که حیفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم،
    تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر،
    من می دانستم تو بعد از علاج درد بر خدا گفتن اصرار نمی کنی
    وگرنه همان بار اول شفایت می دادم.
    گفتم: مهربانترین خدا، دوست دارمت
    گفت: عزیزتر از هر چه هست من دوست تر دارمت
    چو کوروش از اهورا یاد می کرد زمین از عدل او بیداد می کرد
    ترفند امروز......... سایر موضوعات دیجیتالی.......... کلاس فتوشاپ



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بـوی عیـدی بـوی تـوپ؛ بـوی کاغـذ رنـگی ...
    توسط setayesh shb در انجمن سایر موضوعات هنر هفتم
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 13th February 2015, 01:19 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th December 2012, 02:22 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 31st October 2012, 04:00 PM
  4. استودیو آی وی وی و تولید واقعیت درعصر بازتولید مجازی
    توسط وحید 0319 در انجمن معماری- معماری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 31st October 2012, 04:00 PM
  5. گفت‌وگوی اختصاصی آهنگتو با بهنام صفوی درباره‌ی شايعه‌ی غيرمجاز
    توسط LaDy Ds DeMoNa در انجمن معرفی هنرمندان موسیقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th December 2009, 01:02 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •