تاریخچه و دانستنی های لباس طلاب و روحانیون
عمامه
منبع : عصر ایران
بر اساس حالت و اندازه عمامه و همینطور نوع «تا زدن» پارچه عمامه و نوع بستن ، آن را به دسته های طبرستانی، قمی، نجفی، عربی و... تقسیم می کنند .
به طور کلی اندازه عمامه نیز مهم است . طول عمامه باز از 6 متر تا گاه 11 متر متغیر است . هر اندازه طول پارچه عمامه بیشتر باشد اندازه عمامه بسته شده بزرگتر است . عمامه علمای بزرگی مانند آیت الله سیستانی که به عمامه علمایی شهرت دارد از این دست است. طبق یک سنت نانوشته طلبه های جوانتر بنا بر قداستی که برای عمامه قائل هستند سعی می کنند عمامه های خود را کوچکتر و ساده تر ببندند .
همچنین گذاشتن عمامه بر سر مستحبات خاصی هم دارد ،به طور کلی در بین جامعه روحانیت عمامه صرفنظر از جنبه مادی آن به طور خاصی مقدس و قابل احترام است.
بستن عمامه کار حساسی است . شل یا سفت بستن عمامه،نوع تا زدن پارچه عمامه و... همگی مهم هستند . بعضی از طلبه ها که هنوز کاملا بستن عمامه را یاد نگرفته اند از دوستان متبحر خود می خواهند تا برای سفرهای تبلیغی شان برایشان عمامه بپیچند.
معمولا برای این سفر ها دو عمامه پیچیده می شود تا اگر یکی از عمامه ها اتفاقی باز یا خراب شود عمامه دیگری در دسترس باشد.
یک روحانی در این مورد می گوید: «اين بستن عمامه هم در سفرهاي تبليغي دردسرهاي خودش را دارد. طلبه هايي که سفرهاي اول تبليغي شان است حسابي اضطراب دارند و ترس از باز شدن عمامه امان آدم را مي برد. من هنوز پيچيدن عمامه را ياد نگرفتهام. چند سال قبل در اولين سفر تبليغيام به مهرشهر کرج، دو تا عمامه را دادم يکي از دوستان پيچيد و با اين وضعيت توانستم يک ماه عمامه مناسبي داشته باشم.»
قبا و لباده
شاید برای کسی که از عالم طلبگی دور است شنیدن این اسامی کمی عجیب باشد! قبا و لباده هر دو همان لباس های بلندی هستند که روحانیون از زیر عبا می پوشند .
فرق لباده و قبا در مدل دوخت آنهاست . برای آنکه بهتر متوجه شوید آقای خاتمی همیشه لباده می پوشد،اما آقای هاشمی همیشه قبا .
اگر دقت کنید بعضی از این لباس ها یقه های گشاد تری دارند که به صورت عدد 7 دوخته شده اند ،اینها «قبا» هستند.اما بعضی دیگر یقه کیپ تری نسبت به قبا دارند اینها «لباده» اند.
دشداشه هم یک نوع لباس عربی سرتاسر سفید رنگ است از جنس پارچه نازک و خنک که در قسمت بالایی خود معمولا سه دکمه دارد .
لباده و قبا در واقع بخش اصلی لباس طلبگی را تشکیل می دهند . انتخاب و پوشیدن هر کدام از اینها کاملا سلیقه ای هستند . یکی از فروشندگان لباس های طلبگی می گفت «جوان ها و خوش تیپ تر ها بیشتر لباده می پسندند،اما پیر تر ها بیشتر قبا می برند، ولی جوان ها هم قبا می برند».
البته این فروشنده بالاخره مشخص نکرد که طیف متقاضی لباده و قبا چه کسانی هستند اما بر اساس مشاهده های میدانی در قم، کمتر روحانی مسنی را پیدا می کنیدکه لباده پوشیده باشد.
طلبه ها هرچند زیاد اهل مدگرایی نیستند اما در همان مقیاس بسته لباس طلبگی هم مسائلی مطرح است که تفاوت هایی بین طلبه ها و روحانیون ایجاد می کند مسائلی از قبیل اینکه عمامه روحانی درست بسته شده باشد، نه زیاد بزرگ باشد و نه زیاد کوچک، صفت و مرتب بسته شده باشد و مدل عمامه مناسب شأن طلبه باشد... .
این روزها هم موقع نو شدن لباس های آنها است. اما امسال با گران شدن اقلام مصرفی که عموما طلبه ها قبل از ماه رمضان خریداری می کنند، و گرانی لباس های خاص آنها، گذر خان هرچند کاملا از رونق نیافتاده، اما دیگر مشتری ها با صرفه جویی بیشتری خرید می کنند.
شروط و آداب لباس روحانی
كتاب «لباس روحانيت؛ چراها و بايدها» می خواهد به اين پرسش جواب بدهد که چرا روحانيون لباس خاصي مي پوشند؟ این کتاب توسط انتشارات «موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني» منتشر شده است.
شروط پوشیدن لباس روحانيت
نويسنده كتاب «لباس روحانيت؛ چراها و بايدها» معتقد است: سال ها پيش از انقلاب، در برخي نقاط كشور برداشت عمومي بر اين بود كه اين لباس، لباس، محصلان علوم ديني است. از اين رو، طلبه با آغاز دروس حوزه و از بدو ورود، لباس روحانيت به تن مي كرد. امروزه با گسترش نقش حوزه هاي علميه، اين لباس، لباس دانش آموختگان و تربيت شدگان حوزه بوده و سطح انتظار عمومي از صاحبان آن بسيار بالارفته است. (ص 70) همچنين شرايط پوشيدن را توان پاسخگويي مستقيم به80 درصد از پرسش هاي مخاطبان در زمينه علوم ديني دانسته است. (ص 72)
از ديدگاه نويسنده کتاب، رعايت نشدن موارد زير نادرست دانسته شده است: آشفتگي عمامه و كم توجهي به زيبايي آن، زياد بزرگ بودن يا كوچك بودن عمامه، بازگذاشتن دكمه قبا يا آستين پيراهن، كشيده شدن عبا روي زمين و بلندي بيش از اندازه لباس، ناسازگاري رنگ قطعات لباس، كوتاه تر بودن عبا از قبا يا لباده، وصله دار بودن يا فرسودگي لباس، پوشيدن لباس رنگ و رورفته يا آلوده يا بدحالت (ناشي از دوخت بد)، برجستگي بيش از حد جيب هاي لباس، پاره بودن درزهاي لباس، سوراخ بودن جوراب، عدم رعايت نظافت لباس، پوشيدن لباس چروك و بدون اتو، نپوشيدن جوراب و استفاده از دمپايي در مجامع رسمي، پوشيدن كفش سفيد يا زرد، استفاده از انگشترهاي متعدد يا بسيار درشت، بلند بودن بيش از اندازه ريش، كوتاهي ريش كمتر از حد متعارف، تراشيدن موي سر، تراشيدن سبيل، بلند گذاشتن موي سر زير عمامه، شانه نكردن موي سر و صورت، بلند بودن شارب (موي روي لب)، استفاده از لباس با رنگ هاي غيرمتعارف، پوشيدن پيراهن يقه دار زير قبا، كشيدن پا بر زمين هنگام راه رفتن و خلاصه هر چه در نظر عرف مصداق آشفتگي يا شلختگي شمرده شود. شمايل ظاهري روحاني در اجتماع بايد همچون پيامبر اكرم (ص) متوازن، آراسته، خوش نما، پاكيزه، جذاب، معطر و بدون عيب باشد. (لباس روحانيت؛ چراها و بايدها، ص 79-78)
تاریخچه
در ابتدای این کتاب، تاریخچه کوتاهی از لباس روحانیون ارایه شده است. در این قسمت آمده است« فيلسوفان و اهل حكمت، لباس ويژه اي داشتند كه به«جامه بخارايي» شهرت داشت، ولي ميان فقيهان و محدثان مرسوم نبود. سخنوران و واعظان نيز به هيات ويژه اي كلاه خمره اي بر سر مي نهاده و دستار مي بستند. لباس كاتبان «دراعه»نام داشت. دراعه، جامه اي بود با آستين هاي گشاد كه در آن نوشت افزار و لوازم مورد نياز كتابت را مي گذاشتند.»
اطلاعاتي كه در مورد علماي عصر ساماني در منابع و مآخذ درج شده است، بيشتر و واضح تر است. ابوالمظفر محمدبن ابراهيم برغشي وزير سامانيان بعدها كه از كار وزارت كناره گرفت و به كسب علم و معرفت پرداخت (حوالي 400 هجري) دراعه سپيدي به تن مي كرد. در زمستان دراعه را بر روي ديگر لباس هايشان مي پوشيدند و سپس عمامه را بر سر خود مي نهادند. اين لباس تعداد بسياري از علما و فقها، به ويژه در شهرهاي خراسان بود. آنها همچنين معمولاً دستار بزرگي بر سر خود مي گذاشتند و تحت الحنك نيز مي انداختند؛ يعني قسمتي از دنباله عمامه خود را باز مي كردند و از زير چانه مي گذراندند و آن را روي شانه و سينه خود رها مي كردند.
براساس تاريخ، احمدبن حنبل به دليل امتناع از پوشيدن لباس سياه دوران معتصم و پافشاري بر حفظ لباس سبز خود مواخذه شد. اين موضوع به خوبي نشان از اهميت لباس در نظر آنان دارد. نقاشي ها و تصاوير به جاي مانده از روزگار گذشته نيز شواهد گويايي از اختلاف لباس اقشار مختلف ارائه مي دهد.
تصويري از كتاب مقامات حريري، عالمي را در مسجد و در بالاي منبر در حال وعظ و پاسخ گفتن به پرسش هاي مردم نشان مي دهد. وي عمامه خود را طوري بسته كه ادامه عمامه از روي سر به طرف عقب رفته و آويزان است. كتاب آثارالباقيه بيروني نيز عالمي را بالاي منبر و در حال وعظ و تدريس نشان مي دهد. عمامه سفيد او نسبتا بزرگ پيچيده شده است.ابن سينا دانشمند نامدار قرن چهارم و پنجم نيز به سبك رايج ميان فقها، لباس روحانيت مي پوشيد و تحت الحنك مي بست.اين گزارش ها و گزارش هاي فراوان ديگري كه در اسناد تاريخي ثبت شده، به خوبي نشان مي دهد كه ديرزمان در مساله لباس، ميان اصناف مختلف تمايز وجود داشته است و اين امر، اختصاص به عصر حاضر ندارد.( لباس روحانيت؛ چراها و بايدها، ص 30-29)
علاقه مندی ها (Bookmarks)