سلام
در مورد نقاشی پسر گلمون محمد باقر باید بگم که نمی دونم چرا کودکان تخیل خود را از بین می برند و وقتی یا غم و شادی می آفتند فقط انسانی که حال لبخند می زند یا نه را تصور می کنند ؟
نکته ای که توجه دادید خیلی جالب بود اینکه انسان ها ی غمگین را کنار هم و شاد را کنار هم گذاشته جای تامل داره شاید می خواسته بگه کهانسان هایی که غمگین هستند نی تونند با انسان های شاد رابطه داشته باشند و انسان های شاد نمی تونیید با غمگین ها کمک کنند .
نکته ای که می دانم شما هم بران واقف هستید رنگ آمیزی است که انجام شده است . انسان های شاد را با دو رنگ و انسان های غمگین را تنها با یک رنگ که نشانه ی این هست که انسان های غمگین هیچ نکته ی مثبتی ندارند .
شما باید دید بچه ها رو نسبت به شادی و غم عوض کنید مثلا بگید چرا آدم ها بعضی موقع ها غمگین می شن و اصلا غمگین بودن رو براشون بکشین نه آدم به صورت انتزاعی و همین طور شاد بودن رو تعریف کاملی ازش برای بچه ها بکنید به طوری که همه ی بچه ها توی بحث شرکت کنند و منتظر نتیجه باشند که این بر می گرده به مهارت شما در تدریس. بعد از آنها بخوهید که براتون شادی و غم را از برداشتی که از صحبت های شما دارند ترسیم کنند . بعد نتیجه را بسنجید .
علاقه مندی ها (Bookmarks)